امرالله احمدجو نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: متأسفانه با وجود گنجینه عظیمی که در ادبیات کهن و معاصر ما وجود دارد میزان تولیدات سینمایی ما که اقتباس از آثار ادبی باشند بسیار اندک بوده و در حدی نیست که بتوان آن را حاوی جریانی در سینمای ایران دانست.
احمدجو خاطرنشان کرد: دلیل دقیق این اتفاق را بهتر است به تحلیلگران بسپاریم اما به نظر من مطالعه گریزی که در جامعه وجود دارد و در همه اقشار هم به چشم میخورد میتواند یکی از اصلیترین دلایل باشد. باید بپذیریم که در جامعه ما مطالعه جدی گرفته نمیشود و اگر هم قشری از سینماگران این مسئله را جدی میگیرد تنها برای سوژهیابی است و هدف کسب لذت و به نوعی معرفتیابی نیست، به همین دلیل اگر هم اقتباسی در سینمای ما رخ داده، بسیار ضعیف و بی کیفیت بوده است.
او افزود: من فکر میکنم سینماگران سراغ هر نویسندهای بروند و بخواهند از اثر او اقتباس کنند نویسنده در صورتی که مطمئن باشد ترجمه درستی از اثرش صورت میگیرد، قطعاً از این اتفاق استقبال میکند. فیلمنامهنویس نباید اثر ادبی را به طول کامل کپیبرداری کند، در هالیوود هم اقتباسهای ضعیف را شاهد بودیم که فیلمنامهنویس تنها تلاشش در اقتباس این بوده که زمان اثرش را با حذف بخشهایی از رمان با زمان یک فیلم سینمایی هماهنگ کند در حالیکه اقتباس کاری بسیار تخصصی است و فیلمنامهنویس باید به نوعی اثر ادبی را به زبان سینما ترجمه کند.
کارگردان مجموعه تلویزیونی «روزی روزگاری» در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: سینما و ادبیات بر هم تأثیرگذار هستند و رابطهای متقابل دارند و به طور کل تعامل در بین هنرهای مختلف وجود دارد. یکی از دلایلی که سینماگران ما ارتباط چندان خوبی با ادبیات ندارند عنوان دهان پر کن مولف است. بسیاری از سینماگران تعریف غلطی از مولف در سینما دارند و تصورشان بر این است که سینماگر مولف حتماً باید فیلمنامهاش را خودش بنویسد و معمولاً کمتر کسی پیدا میشود که هم توانایی و استعداد نویسندگی را داشته باشد و هم بتواند کارگردانی کند به همین دلیل معمولاً شاهد فیلمهایی هستیم که یا در فیلمنامه به شدت ضعیف هستند یا در کارگردانی.
او افزود: سینماگران ما باید بپذیرند که فیلمنامهنویسی و کارگردانی تو استعداد و تخصص جداگانه هستند و تعریف سینماگر مولف به هیچوجه ربطی به این تعریف ندارد که سینماگر باید فیلمنامهنویس و کارگردان اثر خودش باشد. فیلمسازی یک کار جمعی است و این تعریف غلط در سینمای ما باعث شده تا کارگردانها حتی پیشنهادهایی از داخل و خارج از گروه تولید را هم نپذیرند و فقط به ایدههای خود فکر کنند. کارگردانی که پیشنهادپذیر باشد در واقع ایدههایی که از سوی دیگر عوامل مطرح میشود را بررسی میکند و ایده را با توجه به اینکه نام او در تیتراژ به عنوان کارگردان مطرح میشود به نام خود میکند.
احمدجو در پایان خاطرنشان کرد: در ساخت سریال «روزی روزگاری» برای تیتراژ من ایده دیگری داشتم و فرهاد صبا این ایده را که امروز شاهد هستیم مطرح کرد و من دیدم پیشنهاد بسیار خوب و درستی است و از آن استقبال کردم. کارگردان باید از ایده و پیشنهادات ارائه شده از سوی عوامل استقبال کند و به تعاریف غلطی که از سینماگر مولف وجود دارد توجهی نداشته باشد.