«حسن رسولی»، چهره سیاسی اصلاح طلب، در گفت و گو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا، در رابطه با ضرورت بازسازی سازمانی جریان اصلاحات گفت: جریان اصلاحات به عنوان یک پویش دموکراسی خواهانه همانند هر جنبش فکری سیاسی و پویا در گذار از وقایع و رویدادها از یک طرف و با پند گیری از فراز و فرودها برای ادامه حیات، نیازمند آسیب شناسی و تحلیل نقاط قوت و ضعف خود به صورت متناوب است. به نظر من، راهبری این بازخورد گرفتن و اصلاح رویکردها و احیانا بازسازی رفتارها در وهله اول متوجه ظرفیت های نظری و تئوری پرداز جریان اصلاحات است.
او در رابطه با مسئولیت این تئوریزه کردن سازمانی در جریان اصلاح طلب افزود: اتاق های فکر احزاب، گروه های سیاسی این جریان و شخصیت های کلیدی و محوری مثل خاتمی بیشترین مسئولیت را دارند و مسئولیت جمع بندی و تئوریزه کردن آن با مرجع انسجام بخش آن جریان که در شرایط فعلی مجمع عمومی جبهه اصلاحات است، باید باشد.
رسولی خاطر نشان کرد: ما در سال های اخیر از انتخابات ۹۲ تا مجلس دهم و تا انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ و انتخابات اسفند ۹۸ و انتخابات اخیر ریاست جمهوری و شوراها بدون شک از نقاط قوت و ضعفی برخوردار بودیم که هر کدام در بستر زمانی و موضوعی خود توسط این مراجع در حال بازنگری و درس آموزی است و امروز روال خوب و فرصت مناسبی ایجاد شده تا این تفکر که در درون ساختار و مبانی انقلاب اسلامی جانمایی شده که نه رضایتی از وضع موجود دارد و نه دل در گرو اضمحلال کشور، برای آن فکری شود.
او تاکید کرد: در این مسیر بینابین نیازمند آسیب شناسی جدی هستیم که امروز در آغاز فصل نوین این آسیب شناسی نظری و فصل نوین این جریانات قرار داریم.
این چهره سیاسی اصلاح طلب با تاکید بر اینکه احزاب از نظر کمی فراوان هستند اما در کیفیت نقیصه هایی وجود دارد، ادامه داد: فقدان سامانه حزبی کم شمار اما پر شمول از حیث اجتماعی و جغرافیایی یکی از مهمترین نقیصه های ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران است این نقیصه محدود به جریان اصلاحات نیست و اصولگرایان هم از تکثر و تنوع حزبی آسیب می بینند.
رسولی تصریح کرد: نظام دموکراسی انتخاباتی امروز ایران به جای حزب محوری و اتکا به برنامه شخص محور است، برگزاری انتخابات باید در بخش حقوقی تغییر ماهیت پیدا کند و به دموکراسی حزبی تبدیل شود. احزاب به جای میل به تکثر کمی وادار به گسترش دامنه نفوذ خود در لایه های مختلف جامعه شوند و ارکان خود را تقویت کنند تنها در این صورت است که بر اعضا و طرفداران خود می افزایند و به عنوان نهاد سیاسی معتبر و قدرتمند شناخته می شوند. در چنین شرایطی احزاب قدرتمند خواهند توانست به نمایندگی از اقشاری که پشتیبان آنها هستند هم در دوران مسئولیت و هم در دوره ای که با اقبال عمومی مواجه نمیشوند با تشکیل دولت در سایه آلترناتیو حزب و جریان حاکم بر نظام باشند.
او در پایان گفت: به نظر من یکی از محورهایی که باید در فرایند آسیب شناسی مورد بازنگری قرار بگیرد برقراری گفتگوی انتقادی سازنده بین ۳۱ حزب عضو جبهه اصلاحات است با این هدف که ما در نهایت با استفاده از اعتبار و ظرفیت بزرگانی که عرض کردم به سمت ادغام این احزاب هدایت شویم و به طرف تشکیل یک یا حداکثر دو حزب قوی برویم که مطالبه گرا، از طریق مجلس و سایر نهادهای ذی ربط، باشد تا دو قانون احزاب و قانون انتخابات سروسامان پیدا کند. 7