«محمد جواد حق شناس»، چهره سیاسی اصلاح طلب، در گفت و گو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا، در رابطه با میزان خطر از دست رفتن پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان اظهار کرد: حق طلبی یک رویکرد نسبت به جامعه ای است که در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و از استبداد و تبعیض رنج می برد و دارای مشکلاتی است. جامعه ای که این مشکلات را می بیند جامعه ای ناراضی است و به نحوی نارضایتی در حال رشد است.
او افزود: دو نظریه برای تغییر وجود دارد. یک نظریه انقلاب است که باور دارد وقتی ساختار حاکمیت دچار سختی است و جامعه نسبت به آن روند ناراضی است و تلاش می کند و در برابر آن مقاومت وجود دارد بهترین رویکرد برای تغییر، توسل به رویکرد انقلاب است. بابت آن در حوزه علوم سیاسی نظریه پردازانی وجود دارند که موضوع تحقیق و بررسی آنها بحث انقلاب است و در برخی کتاب ها هم نوشته شده و انقلاب های مهم جهان در این حوزه مورد مطالعه قرار دارند.
حق شناس تاکید کرد: انقلابی مثل انقلاب فرانسه یکی از مشهورترین انقلاب ها است و انقلاب کوبا و نیکاراگوئه و انقلاب ایران جزو انقلاب هایی هستند که در قرن گذشته موضوع مطالعه بسیاری از اندیشمندان و صاحبان ایده و فکر بودند. اما یک ایده مرکزی وجود دارد و می گوید انقلاب ها بسیار پر هزینه هستند و با اینکه اهداف متعالی داشتند ولی بخاطر رویکرد انقلابی و اینکه انقلاب لاجرم با خشونت روبرو می شود و با مقاومت حاکمان برای تغییر روبرو می شود در این وضعیت بهتر است ما از جامعه مراقبت کنیم و هشدار های لازم را به حاکمان بدهیم تا زمینه تغییر را پذیرا باشند و کشور به سمت یک رویکرد انقلابی برود که انواع مختلف و شدت و ضعف دارد ولی شورش و قیام که بعضا همراه با هرج و مرج است در این حوزه ها مطرح می شود.
این چهره سیاسی اصلاح طلب ادامه داد: شاید یکی از مهمترین مخالفین شیوه های اصلاحات، مخالفین حاکمیت یا براندازان هستند که شیوه ای انقلابی را برای سرنگونی حاکمیت و مقابله با آن و ایجاد تغییرات اساسی دنبال و ترویج می کنند. آنها اساسا به اصلاح به صورت زمانبر باور ندارند و عقیده دارند به تعبیری جامعه یا اصلاح پذیر نیست یا زمان می برد و نمی توانیم انقدر صبر کنیم و زمان بدهیم لذا باید برای رفتار های مبتنی بر تغییرات جدی و اساسی، حتی با چاشنی خشونت را هم پذیرفت و برای تغییر راهی جز مسیر انقلابی نداریم، این افراد هزینه های اصلاح طلبی را بیشتر می کنند.
او افزود: جریان اصلاح طلبی مخالفی ویژه و جدی هم دارد که خود ساختار متصلب حاکمیت یا هسته سخت قدرت است و به هیچ وجه خواهان و موافق تغییر نیست و تغییر را چه با شیوه آرام و مسالمت آمیز و چه با شیوه خشونت بار نمی پسندد و طبیعتا مقابله می کند و حتی مقابله ای سخت دارد و موجب می شود، هزینه های اصلاح طلبی زیادتر و زیادتر شود. اینجاست که این دو جریان مقابل و مخالف اصلاحات مثل دو لبه قیچی عمل می کنند و هر دو در مقابله با اصلاح طلبی هیچ چیزی کم نمی گذارند و به شدت بی رحم هستند و از راه هایی که شاید بر منطق و انصاف و منافع ملی مبتنی نباشند، استفاده می کنند. رویکرد اصلاح طلبی رویکرد آسانی نیست و سختی های خودش را دارد اما به هیچ عنوان نمی توان گفت اصلاح طلبی امروز سرمایه اجتماعی خود را از دست داده است. 7