معرفی کتاب هفته؛

«گریز از آزادی» کتابی درباره مشکلات تمدن معاصر از منظر بینش‌های روانکاوانه

|
۱۴۰۰/۰۵/۱۴
|
۰۵:۰۰:۰۰
| کد خبر: ۱۲۱۳۴۲۱
«گریز از آزادی» کتابی درباره مشکلات تمدن معاصر از منظر بینش‌های روانکاوانه
کتاب «گریز از آزادی»، اثری نوشته اریک فروم است که نخستین بار در سال 1941 به چاپ رسید.

به گزارش برنا، اگر انسان ها نتوانند با خطرات و مسئولیت های ذاتی آزادی کنار آیند و زندگی کنند، به احتمال زیاد به تمامیت خواهی و استبداد روی خواهند آورد. این جمله را می توان ایده اصلی کتاب گریز از آزادی در نظر گرفت. آثار اندکی مانند این کتاب توانسته اند عوامل شکل دهنده به جامعه ی مدرن و همچنین چگونگی شکل گیری سیستم های تمامیت طلب را تا این اندازه روشن و جامع مورد تحلیل و بررسی قرار دهند. اگرچه ظهور دموکراسی به آزادی برخی انسان ها انجامید، همزمان جامعه ای را به وجود آورد که انسان به عنوان فرد، در آن با احساس بیگانگی و تنهایی رو به روست.

فروم در «گریز از آزادی»، با بهره گیری از بینش های روانکاوانه به مشکلات تمدن معاصر می پردازد.

اگر بخواهیم این کتاب را در چند جمله خلاصه کنیم باید گفت که از نظر نویسنده، انسان امروزی به میزانی که آزادی به دست می آورد، فردیت او نیز بیشتر می شود و نوعی ملازمه میان فردیت و آزادی است ولی این فردیت همراه با احساس بیشتری از ناامنی است. در نتیجه انسان برای رسیدن به امنیت از طریق پیوستن به جمع، فردیت خود را نادیده می گیرد و از آزادی گریزان می شود. به تعبیر دیگر می توان گفت که بهره مندی از آزادی مترادف با افزایش مسوولیت است.

بخش‌هایی از کتاب:

حل مسئله رابطه ی بین طبیعت و انسانی که اکنون فرد شده تنها به یک راه ممکن است و آن همبستگی فعال فرد با همه آدمیان و فعالیت خودانگیخته وی با عشق ورزیدن و کار است که او را نه با علایق نخستین بلکه به عنوان فردی مستقل و آزاد با دنیا اتحاد می دهد.

اما اگر شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که همه سیر تفرد انسانی بدان ها وابسته است اساسی برای تحقق فردیت بدان معنی که هم اکنون گفتیم به دست ندهند، و مردم نیز آن علایق را که به ایشان ایمنی می بخشید از دست داده باشند، این خلا آزادی را مبدل به بار غیر قابل تحملی خواهد ساخت که در این حال با شک، با یک نوع زندگی بی معنی و بدون جهت تفاوتی نخواهد داشت.

هرچه مسیر حرکت به سوی زندگی بیشتر سد شود، مسیر حرکت به سوی ویرانی قدرت می گیرد؛ هرچه زندگی بیشتر تحقق یابد، قدرت تخریب گری کم می شود. تخریب گری، نتیجه ی زندگی نزیسته است.

نظر شما