ویژگی های جالب اسلحه ای که فروغی را قهرمان المپیک کرد

|
۱۴۰۰/۰۵/۲۷
|
۱۳:۱۷:۵۹
| کد خبر: ۱۲۲۱۶۸۹
ویژگی های جالب اسلحه ای که فروغی را قهرمان المپیک کرد
محمدباقر علیئی و جواد فروغی در برنامه «شب نشینی» 26 مرداد به گفت‌وگو با محمد سلوکی پرداختند.

به گزارش برنا؛ همزمان با سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی در روز 26 مرداد ماه، محمد باقر علیئی یکی از آزادگان سرافراز ایرانی که 8 سال و یک ماه در بند رژیم بعثی عراق بود در برنامه شب نشینی حضور یافت.

علیئی گفت: سال 54 در آمریکا سال چهارم پزشکی را در دانشگاه سپری می کردم که مسئله ورود امام به پاریس و پس از آن بازگشتشان به ایران پیش آمد. می‌خواستیم در جریان سفرهای امام خمینی (ره) محافظ ایشان باشیم اما نگذاشتند و 34 روز را در اروپا به دنبال پیگیری کارها می گشتیم. در تویسرکان مسئول بهزیستی بودم وقتی امام دفاع از کشور را واجب کفایی خواندند من هم جزو دسته ای بودم که به جبهه اعزام شدم و 12 ماه جبهه بودم.

وی درباره نحوه مجروحیت و اسارتش تصریح کرد: در عملیات رمضان از ناحیه پا مجروح شدم و در سن 28 سالگی به اسارت در آمدم. وقتی مجروح شده بودم در منطقه روی زمین افتاده بودم که نیروهای عراقی مرا پیدا کردند و قصد داشتند تیر خلاص را به من بزنند. داشتم شهادتین را می گفتم که یک نفر آمد و نگذاشت. تیر دو زمانه به ران پایم خورده بود چون پوتینم عراقی بود فکر کردند که عراقی ها را کشته ام و می خواستند مرا بکشند اما گویا همان لحظه خبر رسیده بود که تعدادی عراقی توسط نیروهای ایرانی به اسارت در آمده اند و عراقی ها هم باید نیروهای ایرانی را اسیر کنند به همین خاطر از زدن تیر خلاص به من منصرف شدند و مرا اسیر کردند.

پزشک آزاده ایرانی افزود: اول بصره بودیم و بعد به بغداد و موصل منتقل شدیم. در این هشت سال و یک ماه یازده اردوگاه عوض کردم. چون پزشک بودم در مرکز بیمار اردوگاه به من جا دادند؛ با کمترین امکانات دندان می کشیدم و بخیه می کردم.

علیئی بیان کرد: افسری به نام عبدالسلام در اردوگاه بود که زمانی که من وارد اردوگاه شدم او ستوان دوم بود و وقتی می آمدم سرهنگ تمام شده بود. وقتی همه اسرا از اردوگاه رفته بودند به عنوان آخرین اسامی اسم من را خواند و به من گفت میخواهی بروی؟ گفتم بله گفت اگر دست من بود نمی گذاشتم بروی. به او گفتم اگر محمدباقر قرار باشد برود صدتا عبدالسلام نمی تواند مرا نگه دارد و اگر قرار باشد بمانم صدتا عبدالسلام نمی تواند مرا بیرون کند.

وی درباره نحوه برپایی مراسم های محرم در اردوگاهشان اظهار داشت: بچه هایی که خط خوش داشتند روی پتوهای سیاه با صابون شعار محرم می نوشتند و به این ترتیب کتیبه درست می کردیم. مراسم سینه زنی را با ترس برپا می کردیم؛ یک نفر مدام نگهبانی می داد که اگر نیروهای عراقی نزدیک شدند مراسم را تعطیل کنیم. وقتی اعلام می کرد «قرمز» همگی می نشستیم و وقتی می گفت «آبی» به ادامه مراسم عزاداری می پرداختیم.

آزاده سرافراز در بیان خاطرات دوران اسارتش افزود: در یک اردوگاه 1286 نفر بودیم اتاق ما 100 نفره بود. البته وضعیت ما در موصل بهتر بود اما به اندازه 5 آجر برای دو نفر جا بود. در آن اتاق در ها را به تابلو تبدیل کردیم و با ذغال بر روی آن می نوشتیم و از این طریق زبان انگلیسی را به دیگران آموزش می دادم.روش تدریسم به این صورت بود که افراد را به سطوح ابتدایی، متوسط و عالی تقسیم کرده بودم، هر فرد متوسط موظف بود به 5 ابتدایی درس دهد و هر عالی به 5 متوسط تا اینکه همه یاد گرفتند. بعد از آمدنمان هم 1600 نفر در کنکور پزشکی قبول شدند.

علیئی ادامه داد: دلیل اینکه افراد در دوران اسارت از لحاظ علمی پیشرفت کردند این بود که آنجا در یک مکانی بودند که استاد و دانشجو باهم بودند و هر زمانی می خواستند از اساتیدشان سوال می کردند. من هم به همه می گفتم مدیونید اگر من خواب هم باشم بیدارم نکنید و سوالتان را نپرسید. حالا هم به طبابت مشغول هستم.

وی توصیه اش را به جوانان در مواجهه با ناملایمات زندگی اینطور بیان کرد: تا جایی که ما تجربه داریم می گوییم در برابر مشکلات زندگی صبر کنید. با صبر و حوصله می توان از ناملایمات زندگی تجربه و درس ساخت.

پزشک آزاده در پایان عنوان کرد: در درونم هنوز خودم را مدیون مردم، دین، آیین، مملکت و ناموسم می دانم؛ آن دوران را استثنائی می دانم چون تجربه و نعمت زیادی داشت و آن آموزش ها را هیچ زمانی در زندگی عادی نمی توانستیم کسب کنیم. اسارت محیطی بود که خود به خود افراد را کوشا می کرد و ما آهن آب دیده ای شدیم که در برابر سختی ها دوام می آورد.

در بخش دوم برنامه جواد فروغی قهرمان المپیک در رشته تیر اندازی که از اعضای کادر درمان هم هست به عنوان مهمان معرفی شد. فروغی گفت: چند نکته و زاویه در آرامش من وجود دارد که ممکن است به ویژگی های شخصیتی ام برگردد. تیر اندازی آرامش دهنده و مستلزم آرامش است؛ اگر تیر انداز آرامش ویژه‌ای نداشته باشد نمی تواند عملکرد مناسب داشته باشد. مورد دیگر این است که قبل از مسابقات خیلی دعا می کنم که خدا آرامش را از من نگیرد چون بالاخره فضای مسابقه بر ذهن تیرانداز تاثیر می‌گذارد. در رشته تیر اندازی به ندرت می توان متوجه احساسات تیرانداز شد چون ریتم تیراندازی این اجازه را به تیرانداز نمی دهد که همین موضوع کار را سخت می کند.

وی بیان کرد: بین ده تا پانزده سال از دوران خدمتم باقی مانده است. بعد از کرونا همه مراکز ورزشی باشگاه ها تعطیل شدند امکان حضور برای تمرین در باشگاه های تیراندازی را نداشتیم و مجبور بودیم در خانه ریتم خشک مثل تصویر سازی ذهنی مقاومت و.. را پیش ببریم. بعد از آرام شدن نسبی اوضاع توانستیم اندکی به تمرین برسیم و بعد از آن راه اندازی مسابقات آنلاین کمک بزرگی کرد ولی بازهم کرونا ضربه خود را زده بود.

قهرمان تیراندازی المپیک توکیو گفت: امید به المپیک نداشتم اما بعد از مدالم در هند و کرواسی امیدم بیشتر شد. امید مردم از تیراندازی افزایش یافته بود و همه کشورها چشمشان به ایران بود. فاصله کرواسی تا المپیک کمتر از دو هفته بود و تبلیغ مناسب رسانه ها باعث شد به قهرمانی امیدوار تر شوم.

فروغی افزود: تیراندازی چیزی است که علاقه مندان زیادی دارد هرچند حرفه ای نباشد. من هم مانند همه افراد علاقه به تیراندازی داشتم اما زمینه حرفه ای نداشتم و ورودم به این عرصه کاملا اتفاقی شد. باشگاه کوچکی در بیمارستان وجود دارد که سالنی نمور و کوچک با چند خط کوچک و ساده ساخته بودند و در همین سالن تمریناتم را آغاز کردم.

وی تصریح کرد: از همان شبی که مدال را گرفتم تماس های مسئولان و افراد برای تبریک به من شروع شد؛ شانس آوردم که آن روز گوشی در دهکده المپیک جا مانده بود. خستگی های من و بهم ریختگی زندگی ام از همان شب آغاز شد و هنوز هم درگیر هستم.

صاحب مدال طلای تیراندازی در المپیک توکیو بیان کرد: از ابتدای کار برتری خود را ثابت کردم؛ اختلاف نمره خیلی زیاد شده بود حتی اگر دستم را بدون دقت بالا می بردم کافی بود. قبل از المپیک احتمال می دادم مدال بیاورم اما به اینکه چقدر می تواند زندگی ام را عوض کند فکر نکرده بودم.

فروغی درباره زندگی شخصی اش گفت: در زمان جنگ 9 ماهه بودم و متولد دهلران هستم. در زمان جنگ به شهرستان آبدانان رفتیم تا سال 70 که بازسازی شروع شد بعد به شهر خودمان برگشتیم با رتبه 1015 پرستاری تهران آوردم سربازی را کاملا تهران بودم. کلا چهار برادر و دو خواهر هستیم و من نایب قهرمان هستم.

وی ادامه داد: برادر بزرگترم چند سالی کنگ فو کار بود و برادر کوچک ترم هم همین حرفه را دنبال می کرد. پدرم کرونا گرفت و در ابتدای سال فوت کرد و شغل آزاد داشت.

قهرمان المپیک توکیو تصریح کرد: در غرب کشور چون عشایر نشین هستند علاقه خاصی به تیراندازی و سوارکاری وجود دارد شاید سبقه ای از کارم به آن انگیزه برگردد.

فروغی درباره اسلحه اش و برچسب های نقش بسته بر روی آن بیان کرد: قبضه اسلحه با توجه به فیزیک دستم طراحی شده است و برای ایجاد اصطکاک سوراخ سوراخ است تا از دستم سر نخورد. در مسابقات لباس، کفش و اسلحه شرکت کننده بررسی می شود وزن و نوع اسلحه و.. باید تایید شود اگر تایید شود برچسب خاصی می گیرد هر یک از این برچسب ها برای یک مسابقه خاص است. اگر تایید نشود یا ایراد آن باید رفع شود و یا به طور کلی مجوز شرکت در مسابقه را نمی گیرد.

وی وضعیت تیراندازی در ایران را تشریح کرد و گفت:  دوسالی است که وضعیت تیراندازی به لحاظ امکانات بهتر شده است و خروجی که از آن گرفته شده نیز مسلما بهتر است برای مثال همین شش سهمیه ای که برای اولین بار اتفاق افتاد اما هنوز هم کاستی هایی مثل کمبود تجهیزات داخلی مثل ساچمه و فشنگ ایرانی وجود دارد که امیدواریم رشد کند و کیفیت داشته باشد.

قهرمان المپیک توکیو ادامه داد: رقبایی که در سطح لیگ برتر دارم اگر در المپیک حضور داشتند نقره و برنز را می آوردند در مسابقات هند و کرواسی منتظر این بودم که مبادا رقیبانم به من برسند و سرنوشتم به دهم ها وابسته بود مثلا در مسابقات هند با 0.4 اختلاف طلا گرفتم اما در المپیک با 7 نمره اختلاف طلا گرفتم.

فروغی اظهار داشت: غیر از این مدال خیلی از مدال های لیگ را گردن همسرم انداخته ام و میدانم که هر چیزی به دست می آورم نتیجه زحمات او هم هست. نیازی به توضیح نیست چون خانواده شبیه تیم است اگر یک پای آن بلنگد همه چیز خراب می شود.

گفتنی است؛ برنامه «شب نشینی» از دوشنبه تا جمعه هر هفته ساعت 23:30 به وقت تهران و 21 به وقت وین بر روی آنتن شبکه جهانی جام جم می رود. محمد سلوکی و عبدالرضا امیراحمدی مجریانی هستند که هر کدام در شب‌های مختلف برای مخاطبان فارسی زبان سراسر دنیا «شب نشینی» را اجرا می کنند و تهیه کنندگان این برنامه نیز کاوه امیری جاوید و یوسف بچاری هستند. اطلاعات بیشتر درباره «شب نشینی» و مهمان های برنامه هر روز در صفحه اینستاگرامی shabneshini.irani@بارگذاری می شود.

نظر شما