برای مثال وقتی کشور عراق توسط آمریکا مورد حمله قرار گرفت خسارتهای متعدد به موزه ملی عراق وارد شد و بخش قابل توجهی از آثار هم غارت شد. در سوریه هم با حمله داعش آثار تاریخی فرهنگی سوریه متحمل خسارتهای جبران ناپذیری شدند. همچنین در دوره اول طالبان در افغانستان متاسفانه شاهد تخریب آثار فرهنگی و تاریخی افعانستان بودهایم.
بر اساس کنوانسیون طرفهای درگیر در ناآرامیها موظف هستند تا کنوانسیونها را رعایت کرده و به مراکز فرهنگی، تاریخی، موزهها و غیره آسیبی وارد نشود.
بایدهای مربوطه در اغلب اتفاقات سیاسی رعایت نشده و مشکلات متعدد بروز کرده است. در حال حاضر در جامعه افغانستان شاهد تغییر یک حاکمیت هستیم، طبیعتا این وضعیت باعث بروز ناهنجاریهایی در جامعه میشود. در دورانی که بیثباتی در انتقال قدرت ایجاد شود، افرادی سودجو در افغانستان و دیگر کشورها نسبت به تخریب یا سرقت آثار تاریخی اقدام کنند. این مقوله تهدید محسوب میشود. البته شاید در درگیریها، محافظان آثار تاریخی نتوانند آن طور که باید به وظایف خود بپردازند. این مقوله نیز باعث عدم مراقبتهای مناسب از آثار میشود.
از سوی دیگر، شاید حاکمان استقرار یافته موضوع میراث فرهنگی در اولویت اقدامات نباشد یا نسبت به آنها احساس مسئولیتی نداشته باشند که آن خود عامل بروز ناهنجاریها در این حوزه خواهد بود.
برای رفع این نگرانی میتوان وارد عمل شد. ایران و افغانستان به عنوان همسایه و دارای فرهنگ مشترک در بسیاری از دورههای تاریخی در مرز جغرافیای بودهاند و از نظرفرهنگی همواره دارای فرهنگ مشترک میباشند. لذا فرهنگ و زبان مشترک از مهمترین موضوعات بین ایران و افغانستان است. بنابراین آثار در کشور افغانستان بیانگر همکاریهای ایران و افغانستان در طول تاریخ بوده است .
میراث فرهنگی در تمامی کشورها از حساسیتهای متعدد برخوردار است. و حساسیتهای خاصی نسبت به حفظ میراث فرهنگی افغانستان وجود دارد و این ارتباط تنگاتنگ موجب شده تا مردم ایران اتفاقات در حوزه میراثی و فرهنگی را دنبال میکنند. در واقع دلبستگی خاص مردم ایران به میراث تاریخی افغانستان دارند. برهمین اساس تفاهم نامههای همکاری در کشور عمدتا منوط به همکاریهای فرهنگی دو کشور میباشد. لذا میبایست همه تلاشها در حفظ میراث فرهنگی کشور افغانستان در این شرایط صورت پذیرد. امیدوارم که شاهد اتفاقات خوبی در جهت حفظ این میراث باشیم.