به گزارش برنا؛ شادکامی به این معناست که فرد چقدر زندگی خود را دوست دارد و رضایت از زندگی شامل ارزیابی شناختی افراد از وضع زندگی، رفاه و احساس شادی در زندگی روزمره است.
شادکامی زنان تاثیر مهمی بر سلامت کودکان، خانواده، جامعه و محیط زیست دارد. زنان علاوه بر اینکه حدود نیمی از جمعیت را تشکیل میدهند، بخش مهمی از جمعیت فعال اقتصادیاند و میتوانند سهم بسزایی در توسعه اقتصادی اجتماعی ایفا کنند. زنان ستون ایجاد مهر و شادی و محبت در خانواده هستند، به همین دلیل در صورت ارتقای سطح شادکامی زنان، میتوان این انتظار را داشت که سطح شادمانی خانواده نیز افزایش یابد.
پژوهشگران معتقدند زنان اغلب بر اساس شرایط اقتصادی، اجتماعی و برای در اختیار داشتن منابع مالی و مادی، خانهداری یا اشتغال خارج از منزل را انتخاب میکنند.
به نظر میرسد زنان هنگامی که شاغل هستند، به دلیل اینکه به استقلال مالی میرسند، آرامش خاطر بیشتری دارند و همین آرامش خاطر تاثیر بهسزایی بر روابط آنها میگذارد و باعث به وجود آمدن رضایت زناشویی میشود. همچنین اشتغال زن به کارهای اقتصادی تنها به دلایل مادی و کمک در تامین معاش و بهبود وضعیت مالی خانواده مهم نیست؛ بلکه این امر از نظر عاطفی و اجتماعی و به خاطر آنکه به زن احساس سازندگی و خلاقیت میدهد اهمیت دارد. از طرفی دیگر؛ عدهای اعتقاد دارند که اشتغال زنان، به دلیل مضاعف کردن وظایف زنان و ایجاد خستگی به علت عدم رعایت تقسیم کار در انجام وظایف سنتی، منجر به ضعف یا از بین رفتن سلامت روانی و جسمانی زنان میشود.
با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی کرمان با انجام یک مطالعه میزان شادکامی و رضایت از زندگی در زنان شاغل و خانهدار را بررسی کردند.
این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۶ در شهر کرمان و بر روی زنان ۱۸ سال و بالاتر در دو گروه زنان شاغل و خانهدار انجام شد و طی آن ۷۲۰ نفر از زنان شاغل و خانه دار مورد بررسی قرار گرفتند.
برای انتخاب این افراد، ابتدا زنان شاغل به چهار گروه شغلی تقسیم شدند: گروه شغلی کارمندی مانند معلم و اساتید دانشگاه، کارمند بانک و...، گروه شغلی بیمارستانی مانند پرستار، بهیار، ماما، پزشک و...،گروه شغلی مدیریتی مانند مدیر مدرسه، مدیر مهد کودکها، سرپرستار و...، گروه شغلی غیر دولتی مانند مغازهدار، خیاط، آشپز، راننده تاکسی، آرایشگر و... از هر گروه به طور مساوی ۹۰ نفر انتخاب شد و زنان خانهدار نیز به عنوان گروه مقایسه در نظر گرفته شدند.
در این پژوهش برای سنجش میزان شادکامی و میزان رضایت از زندگی و جمعآوری اطلاعات شرکتکنندگان پرسشنامههای استاندارد استفاده شد.
نتایج این مطالعه نشان داد میانگین کل شادکامی و رضایت از زندگی زنان به ترتیب ۴۲.۶ و ۲۳.۵ است و کمی بیش از نیمی از افراد شادکامی خود را در حد «نه زیاد، نه کم» گزارش کردند.
طبق این بررسی، شادکامی و رضایت از زندگی زنان در حد متوسط قرار دارد که این یافتهها با نتایج سایر مطالعات انجامشده در ایران همخوانی دارد.
همچنین یافتههای این پژوهش حاکی از این است که زنان شاغل و خانهدار از نظر میزان شادکامی و رضایت از زندگی تفاوت معناداری ندارند.
پژوهشگران این مطالعه میگویند: شاید توجیه این یافته آن است که گرچه کار کردن زنان میتواند مزایایی مانند پیدا کردن حمایت اجتماعی، عزت نفس و عدم وابستگی برای آنها داشته باشد؛ اما اشتغال، فشارها و تنشهای خاص خود را به همراه دارد که زنان خانهدار این فشارهای شغلی را ندارند. لذا میزان شادکامی و رضایت از زندگی دو گروه تقریباً مشابه است.
نتایج به دست آمده از این تحقیق و وجود تناقضات در پژوهشهای دیگر، میتواند به دلیل تفاوتهای جمعیتی و فرهنگی نمونههای مورد بررسی باشد؛ اما نکته حائز اهمیت نقش درآمد حاصل از اشتغال و نحوه آن است که نشان میدهد برای زنان شاغل، داشتن درآمد و استقلال مالی از یک سو و توان مدیریت کارهای خانه از سوی دیگر، (خصوصاً برای افرادی که شغل پاره وقت دارند) رضایت بیشتری ایجاد میکند. به همین دلیل پیشنهاد میشود در طراحی مطالعات آینده تاثیر مسائل فرهنگی به خصوص نابرابری جنسیتی در سطح شادکامی زنان مورد بررسی قرار گیرد.
یافتههای این مطالعه نشان داد که افراد متاهل نسبت به افراد مطلقه یا بیوه و یا افرادی که اصلا ازدواج نکردهاند، از سطح شادکامی و رضایت از زندگی بیشتری برخوردارند. به همین دلیل پژوهشگران این تحقیق پیشنهاد میکنند سیاستگذاران با ایجاد راهکارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، زمینه ازدواج آسان را برای جوانان فراهم کنند تا باعث افزایش سطح شادکامی جامعه شوند. همچنین سیاستهایی در راستای حمایت اجتماعی از زنان مطلقه و بیوه اتخاذ شود تا سطح رفاه این قشر از جامعه نیز ارتقا یابد.
در این تحقیق همچنین مشخص شد که بین سطح تحصیلات و میزان شادکامی و رضایت از زندگی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
به علاوه نتایج نشان داد که پرداختن به فعالیتهای اوقات فراغت به صورت تفریح با خانواده و دوستان و رفتن به مسافرت، نسبت به استراحت در منزل، مطالعه و شرکت در مجالس مذهبی با سطح بالاتری از شادکامی و رضایت از زندگی ارتباط دارد.
در این مطالعه مشخص شد که فراوانی تفریح و مسافرت در زنان شاغل بیشتر از زنان خانهدار است.
با توجه به نتایج این مطالعه یکی از مهمترین راهکارهای افزایش سطح شادکامی در جامعه زنان ایرانی، توجه به مقوله اوقات فراغت این قشر است و نهادها و ارگانهایی که در این زمینه مسئولیت دارند باید اقدام به طراحی و اجرای برنامههایی برای پر کردن اوقات فراغت زنان به خصوص ایجاد امکان و تسهیل گردشگری و مسافرت کنند.
به گفته پژوهشگران این مطالعه؛ اشتغال یا خانهدار بودن زنان، تاثیری بر شادکامی و رضایت از زندگی آنان ندارد. اشتغال باعث خودشکوفایی، توانمندسازی، افزایش اعتماد به نفس و افزایش ارتباطات میشود و زنان را از محیط یکنواخت خانه دور میکند ولی متقابلاً تعدد و فشار نقش و تضاد ناشی از آن در زنان شاغل، باعث کاهش شادکامی و رضایت از زندگی آنها میشود.
در انجام این تحقیق فاطمه تقدیری، علیاکبر حقدوست، محسن مومنی و مقدمه میرزایی؛ پژوهشگران پژوهشکده آینده پژوهی در سلامت دانشگاه علوم پزشکی کرمان مشارکت داشتند.
یافته های این مطالعه زمستان سال ۱۳۹۹ به صورت مقاله علمی با عنوان «کدام یک شادترند، زنان شاغل یا خانهدار؟» در مجله تخصصی اپیدمیولوژی ایران منتشر شده است.