موفقیت های دنباله‌دار سینمای کودک و نوجوان

|
۱۴۰۰/۰۷/۰۳
|
۰۱:۵۸:۰۰
| کد خبر: ۱۲۳۷۷۶۵
موفقیت های دنباله‌دار سینمای کودک و نوجوان
در دهه‌های 60 و70 بچه‎ها سرگرمی‌های محدودی داشتند که یکی از این سرگرمی‌ها نشستن جلوی جعبه‌جادویی برای تماشای کارتون بود. تکنولوژی به مفهوم امروزی وجود نداشت و بچه‌ها برای تماشای یک کارتون باید ساعت‌ها منتظر می‌ماندند یا در صف‌های سینما انتظار می‌کشیدند. البته گفتنی است که آن زمان تازه مفهوم کارتون و فیلم کودک وارد ایران شده بود و نه تنها بچه‌ها حتی بزرگسالان هم برای تماشای آن‌ها ذوق داشتند.

به گزارش برنا، اوایل دهه 60 بود که نویسندگان و فیلمسازان به سمت ساخت فیلم‌های کودکانه قدم گذاشتند. از آن زمان تا کنون فیلم‌های کودکانه زیادی در سینمای ایران ساخته شده است.

حرکت موازی با ذهن کودک

هر چند که شمار فیلم‌های کودک در ایران سر به فلک کشیده؛ اما فیلم‌هایی هم بوده‌اند که روند ساختشان ادامه‌دار و در چند قسمت عرضه شدند و قسمت‌های مختلفی از آن‌ها را جلوی دوربین بردند. مجموعه‌های «کلاه قرمزی»، «مدرسه موش‌ها» و از فیلم‌های متاخر «آهوی پیشونی سفید» و «دزد و پری» از جمله موفق‌های ادامه‌دار بودند. کارهایی که با تکیه بر ذهن هوشمند و قدرت تخیل بالای کودکان امروز، موازی با ذهن و تخیل کودکان حرکت کردند و توانستند نه تنها مخاطب هدف خود را جذب کند بلکه بزرگسالان را هم پای خود بنشانند.

 هنرمندانی مانند ایرج طهماسب، حمید جبلی، مرضیه برومند حسین قناعت و سید جواد هاشمی توانسته‌اند ذهن خود را با ذهن فانتزی کودک امروز همراه، مانند آنها فکر کنند و در نتیجه فیلمنامه‌ای را خلق کنند که کودک امروز آن را بپذیرد و دنبال کند.

الگو سازی مناسب، راز موفقیت «مدرسه موش‌ها»

درست زمانی که بچه‌های دهه 60 از مدرسه فراری بودند، مرضیه برومند با «مدرسه موش‌ها» یک دید تازه‌ای را نسبت به مدرسه در بچه‌ها به وجود آورد. او پند و اندرز و تشویق به مدرسه را ظریف و هنرمندانه الگوسازی کرد؛ یعنی او موش‌ها و اجتماع آن‌ها را به عنوان شخصیت‌های محوری این مجموعه انتخاب کرد تا روابط آن‌ها با اجتماع آدم‌ها شبیه و قرینه شود. به نوعی طوری الگوسازی کرد تا دافعه‌انگیز نباشد. در«مدرسه‌موش‌ها»، انتخاب موش‌ها به عنوان قهرمان اصلی یک جذابیت اولیه داشت که با تمرکز برموقعیت مدرسه و خارج نشدن قصه‌ها از محیط مدرسه و کلاس، این محوریت تا انتهای مجموعه حفظ شد. اما برومند در «شهر موش‌ها» از محیط مدرسه خارج و به اجتماع وارد شد؛ و خواست تا الگوهای رفتاری در مدرسه را هم در رفتارهای شهری ایجاد کند. برومند این بار هم موفق شد و فیلمش قریب به 10 میلیون فروش کرد. این پیروزی او را برآن داشت تا سال 92 «شهر موش‌های 2» را روی پرده سینما بیاورد. نکته اینجا بود که برومند دیگر با کودک دهه 60 و 70 روبه رو نبود. اما این کارگردان طی این سال‌ها با بچه‌ها بزرگ شده، آن‌ها را شناخته و نیازهای آن‌ها را درک کرده است. به عبارتی ما «در شهر موش‌های 2» با نسل جدید موش‌ها که بچه‌های موش‌های «مدرسه موش‌ها» بودند روبه‌رو شدیم که دغدغه‌های این نسل را داشتند. این اتفاق نقطه قوت فیلم و درک درست کارگردان از خواسته‌های نسل جدید است.

«کلاهِ قرمزی» اثری که رنگ کهنگی به خود نمی‌گیرد

ایرج طهماسب و حمید جبلی سالها است اثری را تولید می‌کنند که در در ظرف زمان نمی‌گنجد و پیر و جوان طرفدار آن هستند. «کلاه قرمزی» بعد از تقریبا 25 سال همچنان توانسته خود را مانند روز اول سرپا نگه دارد و همچنان مخاطبان میلیونی داشته باشد. اما رمز و راز این موفقیت چیست؟

روند رو به رشد برنامه «کلاه قرمزی» و محبوب شدن این برنامه علل متفاوتی دارد؛ صداقت و صمیمیتی که در طول برنامه قدرت خود را از دست نداده، شخصیت‌هایی بامزه و دوست داشتنی و به روز بودن برنامه با حفظ اصالت و خاطره‌های شیرین آن همه و همه جزو دلایلی به حساب می‌آیند که روز به محبوبیت این برنامه می‌افزاید. اوایل که «کلاه قرمزی» با این ورژن جدید (پخش نوروزی و افزایش شخصیت‌ها) وارد صفحه تلویزیون شد بسیاری بر این باور بودند که تعدد شخصیت‌های داستان و کمرنگ شدن نقش کلاه قرمزی و پسرخاله‌ به کیفیت برنامه صدمه می‌زند اما پس از گذشت مدت کوتاهی شخصیت‌های داستان به قدری قوی ظاهر شدند که برنامه «کلاه قرمزی» بدون آن‌ها تصور نمی‌شد.

نکته قابل تأمل دیگر اینجا است که رابطه بین دو شخصیت کلاه قرمزی و آقای مجری و دیگر شخصیت‌ها همراه با زمانه خود پیشرفت کرده و به مسائل روز پرداخته است که سعی در ارائه الگویی درست از ارتباط میان بزرگترها با بچه‌ها دارد.

اما مهم‌ترین دلایلی که «کلاه قرمزی» آن‌قدر در جامعه پذیرفته شد پیام‌هایی است که در گفته‌های این عروسک‌ها به مخاطب القا می‌شود، شنیدن کلیدواژه‌هایی که اشاره به مسائل روز دارد از دهان شخصیت‌هایی که با شوخی‌هایشان مورد توجه هستند، نشان از توجه مردم است. کلماتی چون یارانه، قیمت دلار، زمین خواری و... نشان می‌دهد که هنرمندان این مجموعه از بطن جامعه و مشکلات اجتماعی زمان خود آگاه‌اند و با آنان همدردی می‌کنند.

فضای فانتزی، برگ برنده «آهوی پیشونی سفید»

 سال 90 بود که سید جواد هاشمی تصمیم گرفت تا با یک مجموعه کاملا خیال‌انگیز و متفاوت، تحولی در فیلم‌های سینمای کودک ایجاد کند. این مجموعه سه قسمتی ثابت کرد تا سید جواد هاشمی یکی دیگر از هنرمندانی است که دنیای فانتزی کودکان را درک و به آن اعتقاد دارد. او می‌داند که کودک امروز به فضاها و شخصیت‌های تخیلی و عجیب و غریب علاقه‌مند است؛ پس با به کارگیری خلاقیت، تصاویر ذهنی خودش را پر و بال داده و صحنه‌ای را طراحی کرده است که متحمل هزینه سنگین اما جواب دهنده است. لذا شخصیت‌های تخیلی و فضای فانتزی برگ برنده این مجموعه است که به آن تداوم بخشیده است. البته هر چند که این فیلم تمی کودکانه دارد اما شاید بتوان آن را خانوادگی دانست چراکه از رابطه پدر و دختر و رابطه مادر و فرزندی هم می‌گوید. توجه به عناصر فانتزی و خیال در سینمای این سال‌ها که کم‌تر فیلمسازی به سمت آن می‌رود، از جمله ویژگی‌های بارز کارهای پرمخاظب سیدجواد هاشمی به شمار می‌رود.

ویژگی قهرمان‌پروری در فیلم‌های ادامه دار «دزد و پری»

 یکی دیگر از فیلم‌های موفق ادامه‌دار این سال‌ها که در بین مخاطبان کودک دهه نودی طرفدار بیشتری دارد، فیلم‌های ادامه دار «دزد و پری» است. حسین قناعت با شناختی که از کودکان نسل تازه دارد، محور اصلی کارهای خود را روی قهرمان‌پروری و القای حس اعتماد به نفس به کودک امروزی قرار داده و به همین دلیل، فیلم‌های ادامه‌دارش که البته ویژگی قصه‌پردازی را با خود دارند، با استقبال روبه‌رو شده است.

کودک امروزی در طلب فیلمنامه امروزی

دنیای کودکان امروز با دنیای نسل دو دهه گذشته کاملا از هم جداست. کودک و نوجوان امروز به دلیل حجم بالایی از اطلاعات با هر نوع فیلمی برای سن خودش ارتباط برقرار نمی‌کند. موضوع و محتوای فیلم‌های سینمایی کودکان بسیار مهم است و فیلمسازان در ساخت فیلم‌های کودکانه باید به این موضوع توجه زیادی داشته باشند. به همین دلیل امروزه ساخت فیلم کودک، کاری دشوار است و تنها تعداد انگشت‌شماری از سازندگان آثار کودک این موضوع را درک و در کارهایشان بروز می‌دهند.

نظر شما