سریال‌هایی که داستان های مخاطب را سیراب نمی‌کند؛

فیلمنامه‌های دم بریده با قصه های ناقص تماشاگر را فراری می‌دهند

|
۱۴۰۰/۰۷/۱۵
|
۰۵:۰۳:۰۳
| کد خبر: ۱۲۴۳۱۵۹
فیلمنامه‌های دم بریده با قصه های ناقص تماشاگر را فراری می‌دهند
برگ برنده تمام آثار نمایشی موفق در دنیا فیلمنامه‌ها هستند که معمولا با تمرکز و اختصاص زمان مفصلی به رشته تحریر در می آیند. فاکتور های مختلفی در موفقیت یک فیلمنامه برای اجرا موثر است جدا از بکر بودن سوژه، رنگ آمیزی شخصیت ها، ایجاد موقعیت های جذاب دراماتیک و.... در اجرا نیز باید هر اپیزود مختصات کامل یک روایت استاندارد را در خود داشته باشد. این درحالی است که این روزها شاهد اندینگ‌های (پایان بندی) نابخردانه‌ای در سریال‌ها هستیم که بیشتر معطوف به مدیریت زمان در هر سریال است و تماشاگر را راضی نمی کند.

حسین سلطان‌محمدی: از لحاظ منطقی ریزش مخاطب در تلویزیون به دلیل پر کردن زمان در سریال‌هاست/ بیشتر زمان‌های خالی و بدون قصه در سریال‌ها به دلیل استراحت کوتاه برای مخاطب است!

یکی از انتقاداتی که به سریال‌های تلویزیون وارد است این‌که اصطلاحاً به سریال‌ها آب بسته شده و زمان روایت قصه‌شان کمتر از تعداد قسمت‌هایی است که در سریال می‌بینیم و در واقع بخش‌های اضافی بسیاری به سریال‌ها اضافه می‌شود حسین سلطان محمدی منتقد سینما و تلویزیون در پاسخ به این سوال که آیا چنین انتقادی را به سریال‌های تلویزیون وارد می‌دانید یا خیر به خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر برنا گفت: این نشان از این دارد که متن دچار کمبود شده است و دست اندرکاران و عوامل مجبور هستند اصطلاحا با گرفتن تصاویر بی هوده و وقت تلف کن فقط زمان سریال را رو به جلو ببرند و به تایمی که قرارداد دارند یا مدعی شدند برسند.

او افزود: باید داستان مجموعه‌های تلویزیونی در طول زمان کش داده شود تا اگر بیننده در حین دیدن احیانا فعالیت موازی  فرعی دارد به طور مثال قصد خوردن خوراکی یا نوشیدنی دارد یا اینکه بخواهد تلفن پاسخ دهد و هر آنچه که در نظر است بتواند زمانی که دوباره مقابل تلویزیون قرار می گیرد هیچ نقطه کلیدی را از دست نداده باشد به همین دلیل چنین چیزی را به عنوان یک مسئله بنیادی برای تصاویر تلویزیونی و طولانی بودن زمان و افزودن به جزئیاتی که شاید در تصویر های سینمایی وجود ندارد مطرح می کنند.

سلطان‌محمدی ادامه داد: در خیلی از مواقع ما شاهد آب بستن به سریال‌ها هستیم و بیننده احساس می‌کند داستان در طول زمان بدون هیچ موضوع خاصی رو به جلو حرکت می‌کند. البته کارشناسان رسانه و منتقدین زمانی که در این موارد نظر می دهند دیدشان بیشتر به این خاطر است که آن‌ها مجموعه های تصویری خارجی را زیاد دیده اند و آن ها را با تصاویر تلویزیونی خودمان مقایسه می کنند. 

این منتقد سینما و تلویزیون افزود: حد و مرز پتانسیل متن نویسی در هر جای دنیا و برای هر سینما کاملا مشخص است و اگر قرار باشد از جامعه نویسنده محتوا انتظار داشته باشیم که مجموعه ای همسان با مجموعه های خارجی بسازند شاید نتوانند از پس آن بر بیایند.چرا که در کشور های غربی مانند اروپای غربی و آمریکا پتانسیل نگارش آن ها کاملا فرق می کند و نگاه شان به مطالبی که از روی داستان و متن تهیه می کنند متفاوت است و قدرت نگارش متون پر مایه بسیار بالا تر از آن چیزی است که ما در کشور خودمان داریم. قطعا باید در نهایت با این مسئله  و زمان پر کردن بی قصه ی  مقابله و برخورد کرد تا سریال سازان  به این حد واضح و آشکار به سریال‌ها آب نبندند.

سلطان‌محمدی در پایان و در این باره که آیا می‌توان این اتفاق را اصلی‌ترین عامل ریزش مخاطب در تلویزیون دانست؟ تصریح کرد: از لحاظ منطقی و آکادمیک بله چراکه می‌تواند عامل ریزش مخاطب شود اما از لحاظ واقعیت جامعه ما خیر. اگر هر فیلم یا سریالی با هر محتوایی را در تمام شبکه‌ها مقابل تماشاگر قرار بدهیم نگاه می‌کند. تصویری که کارشناس رسانه و منتقد سینما در ذهن خود دارد و مقایسه می‌کند آن تجربه را بیننده تلویزیون به صورت تخصصی ندارد اگرچه خطری است که می‌تواند باعث کاهش تمرکز بیننده عادی تلویزیون بر مجموعه های داخلی شود و آن‌ها را ابتدا به شبکه نمایش خانگی و در ادامه به میزان کمتری به مجموعه‌های خارجی که به صورت غیر مجاز در جامعه توضیع می‌شود سوق دهد و از این منظر بله ریزش داریم اما در واقعیت خیلی این ریزش محسوس نیست.

فهیمه سلیمانی: فیلمنامه بهانه است؛ مشکل سریال‌های تلویزیون جای دیگر است/ مشکلات تولید می‌تواند عامل مهم‌تری بر ریزش مخاطب سریال‌ها باشد!

یکی از انتقاداتی که به سریال‌های تلویزیون مطرح می‌شود، این است که اصطلاحاً به سریال‌ها آب بسته شده می‌شود و زمان روایت قصه‌ کمتر از تعداد قسمت‌هایی است که در سریال می‌بینیم به طوری که موقعیت‌ها و اتفاقات بسیار کم است و در واقع بخش‌های اضافی بسیاری به سریال‌ها افزوده می‌شود.

فهیمه سلیمانی، نویسنده تلویزیون، در پاسخ به این‌که چنین انتقادی را به سریال‌های تلویزیون وارد می‌داند یا خیر؟ به خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا گفت:  از نظر من مشکل از فیلمنامه‌ها نیست و من شخصا در نوشتن اکثر فیلمنامه ها سعی کرده‌ام بهترین گزینه را ارائه دهم. قبل از اینکه فیلمنامه نویس باشم  اول از همه قصه‌پرداز و داستان نویس هستم و هیچ زمان برای داستان دچار معضل نبودم.

او ادامه داد: متاسفانه در ساخت فیلمها یا سریال ها اتفاقات زیادی رخ می دهد که بنا به دلایل تولیدی و موارد مختلف دیگر بعد از رد شدن از مرحله نگارش در مرحله تولید اتفاق می افتد که چنین موضوعی در اکثر آثار و نه صرفا همه آثار قابل شهود است.

این تهیه‌کننده اظهار کرد: در حقیقت متاسفانه چنین چیزی وجود دارد و زمان زیادی را برای یک پلان صرف می‌کنند و بیشتر این اتفاقات در زمان تولید به دلایل مسائل تولیدی که به تهیه کننده تحمیل شده یا اینکه سلیقه شخصی کارگردان است رخ می‌دهد.

او در این خصوص که آیا می‌توان این اتفاق را اصلی‌ترین عامل ریزش مخاطب در تلویزیون دانست؟ بیان کرد: قطعا چنین امری بسیار تاثیرگذار است زیرا وقتی با یک دینامیک بالا کار در هر قسمت آغاز می‌شود و با یک اتفاق پر رنگ و یک شک کار به اتمام می‌رسد قطعا مخاطب برای قسمت آتی مشتاق‌تر از همیشه پای سریال می‌نشیند. مخاطب زمانی که در یک قسمت متوجه هیچ رشدی نمی‌شود و شکی را تجربه نمی‌کند به مرور ریزش مخاطب را در رسانه ملی شاهد هستیم.

نظر شما