به گزارش برنا؛ برنامه صبحگاهی صبح پارسی که از دو شنبه تا جمعه هر هفته ساعت 9 صبح به تهیه کنندگی علیرضا نظارت و ابراهیم ارجمندی بر روی آنتن شبکه جام جم می رود، با موضوع روز بزرگداشت حافظ بر روی آنتن رفت.
در این برنامه پس از پخش آیتم هایی از جمله ورزش صبحگاهی، میز فرهنگی، اخبار ویژه، بدون مرز و نماهنگ هایی با موضوع انگیزشی و با تصاویری از طبیعت، امیر محمد زند و شمیم علیزاده با محمدحسین فرمانی بنیانگذار عکس لوسی و ارسطو جنیدی کارشناس ادبیات فارسی به گفت و گو نشستند.
در بخش اول گفت و گوی صبح پارسی فرمانی گفت: در تهران به دنیا آمدم و 10 سال شیراز زندگی کردم. کودکی ام را در شیراز به انجام کارهای هنری پرداختم و از دوران نوجوانی دوربین به دست عکاسی می کردم. بعد از زندگی در لس آنجلس باز هم به ایران سر می زنم و حالا در کاشان در حال انجام پروژه عکاسی هستم.
وی تصریح کرد: بیشتر در اروپا زندگی خود را می گذرانم اما هر وقت به ایران می آیم بیشتر و بیشتر عاشق ایران و جاذبه های آن می شوم. بنیانگذار عکس لوسی افزود: بدون عکاسی فیلم معنایی ندارد. هر سکانس با یک فریم خوب آغاز و با یک فریم خوب به پایان می رسد و همین موضوع نشان دهنده اهمیت عکس در معنا یافتن فیلم و همچنین بهبود ادراک از سکانس های فیلم ها است.
فرمانی درباره پیشینه کار فرهنگی اش ادامه داد: در زمان بچگی بازیگری هم می کردم. کتابخانه ای در شیراز بود که کانون فرهنگی کودکان و نوجوانان نیز در آن فعال بود و از همان جا کارهای عکاسی و هنری را شروع کردم و بعد از اینکه درسم را در رشته مهندسی برق دریافت کردم، وارد عرصه عکاسی شدم و عکاسی تبلیغاتی را شروع کردم.
وی بیان کرد: پرتره مثل همه ژانرهای عکاسی، فریز کردن زمان و مکانی است که یک چهره در قرار دارد. اولین کاربرد عکاسی در دنیا برای تشخیص شخصیت افراد، پرتره بود. اینکه یک عکاس بتواند یک شخصیت از کسی را مدنظر قرار دهد و ارتباطی با او بگیرد که در یک فریم عکس آن شخصیت را به خوبی به نمایش بگذارد جذابترین قسمت عکاسی پرتره است. عکاس موفق ایرانی اظهار داشت: کلکسیونم بیشتر پرتره است چون موزه ام در لس آنجلس نیازمند عکس های پرتره بود. دوست داشتم از سران عکاسی دنیا در نمایشگاه و موزه مان عکس داشته باشیم.
فرمانی گفت: ابتدا به عنوان عکاس تبلیغاتی شبانه روز در استودیو از محصولات صنعتی برای کارخانه های بزرگ عکس می گرفتم. در آن زمان احساس می کردم یک عکاس خوب نیستم و می توانم عکس خریدار خوبی باشم؛ با مجله ای همکاری کردم و از همین طریق توانستم با عکاس های بزرگ آشنا شوم و بفهمم که باید دوربین را کنار بگذارم و دید عکاسی خودم را برای انتخاب عکس های خوب صرف کنم تا کلکسیونی بزرگ را تشکیل دهم.
وی بیان کرد: در لس آنجلس که بودم دوستانم مرا به مسابقات اسکار می بردند. بعد از اینکه جایزه اسکار و یک جایزه هنری بزرگ دیگر را گرفتم تصمیم گرفتم کاری برای دل خودم انجام دهم و کسانی که خودشان همه زندگی شان را به عکاسی اختصاص داده اند را جلوی دوربین بیاورم.
نه تنها آن ها بلکه کسانی که برای خلق یک عکس فاخر کمک کننده بوده اند مثل چاپ کننده عکس هم جزو سوژه های من برای عکاسی بوند. بعدها از این عکس ها مسابقاتی را برگزار کردیم و به افرادی که از آن ها عکاسی کرده بودیم جایزه می دادیم، اولین جایزه را به کالیبرسان دادیم که هیچ کس در زندگی اش به او جایزه ای نداده بود و آن جایزه اولین و آخرین جایزه عمرش شد اندکی چون بعد از آن رویداد از دنیا رفت.
بنیانگذار عکس لوسی تصریح کرد: آخر سال 1980 وقتی ایدز در دنیا به طرز وحشتناکی شروع شده بود یک پروژه به عنوان focus on AIDS را آغاز کردیم، عکس های زیادی در این حوزه گرفتم و تحقیق در این باره آغاز شد؛ به بیمارستان هایی در مناطق کمتر برخوردار واقع شده و نیازمند پول بودند سر می زدم و کمک می کردم.
فرمانی افزود: در ایران در پی سفری که به کاشان داشتم خانه های قدیمی را دیدم و به فکر افتادم تا آن ها را به موزه های عکاسی تبدیل کنم که مردم یاد بگیرند همه چیز نباید برای سرمایه گذاری و کسب درآمدهای کلان یا ایجاد هتل و اقامتگاه بومگردی باشد بلکه می توان با ایجاد موزه عکاسی در خانه های قدیمی آن ها را به جاذبه های گردشگری هم برای گردشگران بیرونی و هم برای علاقه مندان بومی شهر تبدیل کرد.
برای تمام کارهای هنری که در این خانه ها در حال انجام است، عکاسان و نویسندگان مشهور کار کرده اند و حتی هنرمندانی از ایتالیا را وارد کرده ایم. در بخش دوم گفت و گوی صبح پارسی جنیدی گفت: حافظ جامع تمام لطایف فرهنگ ایران است. حافظ چکیده همه مباحث فرهنگی ایران و مفاهیم انسانی که همه ابنای بشر را شامل می شود را مطرح کرده است. سخن حافظ آن قدر موجز و پر مفهوم است که بیست بیت مولوی یا یک داستان چند صفحه ای از نظامی با یک بیت حافظ برابری می کند.
وی تصریح کرد: امروزه در دنیا هر ایدئولوژی که روی کار می آید مدعی است که درمان قطعی برای آرامش روحی انسان در دست دارد اما هیچ کس جز خدا و معنویت نه تنها نمی تواند حال انسان را بهتر کند بلکه بدتر هم می کند. کارشناس حوزه ادبیات فارسی درباره تاثیر پذیری لسان الغیب از شعرای بزرگ فارسی افزود: حافظ از سعدی، خاقانی و خواجو تاثیر زیادی پذیرفته است؛ فهوای سخنش شبیه خواجو است ولی کلامش بسیار شبیه سعدی هم هست و در بسیاری از ابیات از سعدی وام گرفته است.
حافظ 10 اقتباس مستقیم از سعدی دارد و از این طریق سعی کرده است به او دین کند. شعرای کهن ایران هرکدام باغی هستند که تفرج در آموزه ها و مفاهیم آن ها لذت بخش است. جنیدی مفهوم عشق در ابیات حافظ را اینطور بیان کرد: عشق به انسانیت، محبوب، مقصود، وطن، دوستان، در اشعار حافط بسیار سفارش شده است و بر اساس تعبیر این شاعر کسی که به احساسش به پدیده های اطرافش تبدیل به عشق نشود و عشق به خود، دیگران و طبیعت نداشته باشد در واقع نفهمیده است اطرافش چه خبر است ولی همه این عشق ها نمودی از عشق الهی بوده و نهایتا به عشق به معبود می رسد. وی اظهار داشت: اگر نصایح حافظ را در نظر بگیریم از مهم ترین نصایح او همنشینی با خوبان است.
با پاکی مانوس بودن، از پاکی الهام گرفتن و پرهیز از همنشینی با بدان از جمله مهم ترین نصیحت های حافظ است. به علاوه او در اشعارش به ما توصیه کرده است که سعی کنیم دانا و با اهل خرد همنشین باشیم تا از همه بدی ها دور بمانیم. استاد دانشگاه رشته ادبیات فارسی ادامه داد: حافظ معرفی کننده مثنوی، آثار نظامی، بوستان و گلستان است.در بطن همه این آثار توجه ویژه به قرآن و معارف اسلامی، ایران باستان و نویسندگان و شاعران بزرگ ایرانی بروز و ظهور ویژه ای دارد. حافظ در ابتدا از فردوسی و مولانا و سعدی تاثیر می گیرد و بعد بر شعرای مثل خاقانی و حتی ملک الشعرای بهار تاثیر می گذارد. جنیدی درباره تعبیر حافظ از خودش درباره خوانش قرآن به چهارده شیوه متفاوت عنوان کرد: منظور حافظ چهارده خوانش قرآن است که چهارده تاویل و تفسیر متفاوت دارد.
قبل از حافظ افرادی بوده اند که آن چهارده روایت را جمع کرده اند چون نحوه خوانش آیات تفسیر آن را تغییر می دهد. انسان به تعبیر حافظ باید عاشق باشد و برای کسی دلش بتپد که بتواند از زندگی لذت ببرد. شفیعی کدکنی می گوید این بیت عاشق شو ارنه روزی کار جهان سرآید بهترین تعبیر از زندگی در دنیا است.