حسن وارسته نویسنده سریالهای تلویزیونی در پاسخ به این سوال که سریالهای بسیاری در سالهای اخیر ساخته شدهاند که در شهرهایی غیر از تهران روایت میشوند. چقدر پرداختن به آیینها، سنن، سبک زندگی و... را در سریالها دقیق و تحقیق شده میدانید و علاوه بر کلیت فضای سریال و قصه در شخصیتپردازی چقدر به این تفاوتها و نشانههای شخصیتی بومی توجه شده است؟ به خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا گفت: پرداختن به این مسائل اجتناب ناپذیر است. اگر در این سالها به سمت این نوع مسائل نرفتهایم تنها به دلیل فضای مدرنیته و اشراف یا قدرت شهرنشینی بر قصهها بوده است.
قصههای بومی و آئینی، فرهنگ عامه و حتی قصههای شفاهی آبشخور و سرچشمه اصلی اکثر داستانهای ما هستند و بهنظر من نسبت به اینها غفلت زیادی صورت گرفته و به دلیل همین غفلت از ساخت آنها دور شدیم.
و همین مسئله باعث شده است الگوهای زندگی نیز به دلیل ساخت و سازهای تولیدی تلویزیونی تغییر کند و افراد ساکن در شهرستانها نیز احساس میکنند که به آنها بی مهری و کم لطفی شده است.
زمانی که وارد فضای خارج از تهران می شویم بی غل و غشی، ساده زیستی بیشتر به چشم میآید و جنبههای مدرنیته بسیار اندک است.
در واقع یکی از نکاتی که در فیلمنامهها باید به آن پرداخت این است که دغدغههای مردم شهرنشین با دغدغههای مردم حاشیهنشین فرق میکند. بهطور مثال افرادی که در شهر زندگی میکنند مسائلی چون ماشین و خانههای لاکچری و شیک مدنظرشان است اما حاشیهنشینها و مردمانی که در شهرستانها به سر میبرند آرزو ها و توقعاتشان از جنس دیگر است مثلا داشتن دام، دروی گندم برای پختن نان و دلخوشیهای سادهتر از شهرنشینی نمونهای از این موارد است. زمانی که یک فیلمنامهنویس، تهیهکننده، کارگردان و عوامل تولید برای ساخت یک اثر هنری به سمت خارج از پایتخت میروند ناخواسته و به طور مثبت فرهنگ آنها را که کمکم درحال فراموشی است را اشاعه میدهند.
او در این خصوص که فضای خارج از تهران در نگارش فیلمنامه چقدر سخت تر از شرایط آپارتمانی و پایتختی است؟ بیان کرد: به لحاظ تولید تهران برای تهیهکننده و عوامل بسیار راحت تر از شهرستان است چراکه هزینه بسیار کمتر است اما هزینه تولید اثر در شهرستان ه به مراتب بیشتر از تهران است چراکه تنوع و تعدد لوکیشن بیشتر است و علاوه بر آن انتخاب بازیگر نیز تا حدودی مشکل است چراکه اغلب بازیگران از تهران میآیند. اگر فضای متن را لحاظ کنیم باید بگویم که نگارش فیلمنامه سختیهای خود را دارد چراکه باید شناخت کافی از مردمان آن خطه داشته باشیم بهطور مثال اگر قرار باشد برای ساخت یک سریال به کرمان برویم باید از آداب و رسوم، سبک زندگی، سنن و..... شناخت اولیه داشته باشیم چراکه شناخت بومیت آن بسیار مهم است و بعد از آگاهی لازم میتوان کلمات را روی برگه آورد و برای خلق یک اثر هنری به آن منطقه سفر کرد.
حسن وارسته در پایان و در این باره که چه محدودیتهایی برای ساخت سریال در خارج از تهران دارد خاطرنشان کرد: متاسفانه محدودیتهای زیادی وجود دارد. بهطور مثال در سریالهایی که کمی لهجه در آن به چشم میخورد و کارگردان یا تهیهکننده برای ساخت آن به شهرستان رجوع میکنند مردمان آن خطه ناخواسته چنین ذهنیتی برایشان به وجود میآید که توسط سازندگان آن کار به سخره گرفته شدند و نوشتن فیلمنامه برای یک خطه به خصوص و با توجه به نوع نگاهها بسیار سخت و مشکل است و یک بخش آن نیز به چنین مسئله ای بر میگردد که اگر در نقش یک فرد شهرستانی آدم بد یا شرور قصه شود در واقعیت ساکنان آن محله یا شهرستان چنین چیزی را به خود میگیرند و به خود تعمیم میدهند در صورتی که چنین نیست و به دلیل شخصیت پردازی به قصه بعد میدهیم.
انتهای پیام//