به گزارش خبرنگار برنا، سیوهشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران دوم آبان ماه سال جاری در حالی به کار خود پایان داد که تغییرات چشمگیری در شکل اجرای آن از سوی سیدصادق موسوی، دبیر جشنواره، صورت گرفته است.
حذف هیات انتخاب و جایگزینی هیات مشاوران مهمترین تغییر در جشنواره است که به اعتقاد بسیاری از فیلمسازان برخی از سیاستهای جشنواره مانند ابهام در دلیل حذف بسیاری از فیلمها باعث شده تا بیش از پیش شاهد سانسور و حذف سلیقهای تعدادی زیادی از فیلمها توسط دبیر جشنواره باشیم به طوری که پیش از شروع جشنواره سینماگران بسیاری نسبت به حذف و سانسور فیلمشان دست به اعتراض زدند.
یکی از اتفاقات ویژهای که امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران شاهد بودیم اسکار کوالیفاید شدن جشنواره بود که به گفته دبیر جشنواره، اتفاق بزرگی برای جشنواره فیلم کوتاه تهران به حساب میآید.
سانسور و حذف سلیقهای فیلمها، نبود شفافیت در راه نیافتن برخی فیلمهای موفق، اسکار کوالیفاید شدن جشنواره، شائبه وجود حلقه دوم مشاوران دبیر، کیفیت پایین بسیاری از آثار راه یافته به این رویداد، نامشخص بودن اعضای حلقه مشاوران و... از مسائلی است که باید مورد بررسی کارشناسان قرار بگیرد و به همین بهانه با علی عسگری، آرمان فیاض و علیرضا قاسمی از فیلمسازان و فعالان حوزه سینمای کوتاه میزگردی داشتیم که در ادامه مشروح بخش دوم این گفتوگو را میخوانید:
جو رسانهای متشنجی که در کشور ما وجود دارد و ممکن است با یک فیلم برچسبهایی به دبیر و دیگر اعضای جشنواره زده شود را چقدر در محافظهکاری دبیر جشنواره تأثیرگذار میدانید؟
پیش از حذف هیات انتخاب همه میدانستیم که برخی فیلمها را وزارت ارشاد رد میکند اما امروز همه چیز در ابهام است
علیرضا قاسمی: بسیاری مواقع آنچه که شاهد هستیم دیگر محافظهکاری نیست، برگزارکنندگان جشنواره از اول بنای جشنواره را به غلط پیریزی کردهاند. هیئت انتخابی که در واقع ستون اول مراقبت از جشنواره بوده را نابود کرده و با متریال غلط جشنواره را دوباره از نو بنا کردهاند و با این ابزار ناکارآمدی که در دستشان دارند نمیتوان انتظار داشت که یک بنای مستحکم و قوی شکل بگیرد.
شکلگیری هیئت مشاوران و بعد حلقه دوم مشاوران فضا را مسموم میکند و جوی حاکم میشود که گویا با یک نهاد جنگی طرف هستیم که نمیخواهد اطلاعاتش برملا شود. قطعاً سالهای قبل هم یک سری حاشیه وجود داشته اما محافظهکاری جشنواره به دلیل هجمههایی احتمالی نه تنها به نفع جشنواره و برگزارکنندگان آن نیست بلکه مثل امسال همانطور که شاهد بودیم وضعیت بدتری رقم میخورد. حلقه دوم مشاورانی که امسال به جشنواره اضافه شدهاند قطعاً یک سری افراد محافظهکار هستند که اصطلاحاً از ترس افتادن از جلوی بام آنقدر عقب رفتهاند که از آن سوی بام افتادهاند و نتوانستهاند تعادلی در جشنواره ایجاد کنند.
پیشتر هم شیوه انتخاب غلط بود اما عقبنشینی از همان شیوه غلط و جایگزین کردن یک شیوه به مراتب بدتر و غیر حرفهایتر در انتخاب آثار نوعی محافظهکاری را به ما نشان میدهد که در جهت تخریب جشنواره عمل میکند. پیشتر که هیئت انتخاب فیلمها را بررسی کرده و در نهایت آثار منتخب را معرفی میکردند همه میدانستیم که ممکن است از سوی وزارت ارشاد چند فیلم حذف شوند و تکلیف مشخص بود اما امسال حتی این روند غلط که کمی شفافیت در آن وجود داشت و همه تکلیف خودمان را میدانستیم کنار گذاشته شده و همه چیز در هالهای از ابهام قرار گرفته که به نظر میرسد دبیر از ترس سانسور توسط وزارت ارشاد دست به خودسانسوری زده است.
سالهای قبل تلاش برگزارکنندگان جشنواره برای جلوگیری از حذف فیلمها دلگرمکننده بود
علی عسگری: سالهای قبل حتی در دوران مدیریت صادق موسوی در انتخاب فیلمها ما شاهد جسارتی بودیم که دلگرمکننده بود. حتی یک سری فیلمهایی که وزارت ارشاد حذف کرده بود مثل فیلم «ماچ سینمایی» با رایزنی دبیر و افرادی که در کنار او بودند مثل آرش رصافی این فیلم به جشنواره برگشت. این اقدام باعث میشد که فیلمسازان به برگزارکنندگان جشنواره اعتماد کنند و طبیعتاً ما به عنوان فیلمساز میدانستیم که محدودیتهایی وجود دارد و به عنوان مثال نباید در فیلم صحنههای جنسی داشته باشیم و این حداقلیها را میدانستیم اما یک سری چیزها که قابل اغماض بود با جسارت برگزارکنندهها در تعامل با وزارت ارشاد حل میشد و این برای فیلمسازها دلگرمکننده بود اما امسال که دبیر خودش اقدام به حذف فیلمها کرد این اعتماد و دلگرمی از بین رفت و دیدیم که اعتراض همه فیلمسازان را به همراه داشت.
حذف هیات انتخاب و جایگزینی هیئت مشاوران شفافیت درباره علت حذف برخی فیلمها را از بین برد
آرمان فیاض: البته باید بگویم که من در صحبتی که با آرش رصافی داشتم امسال هم این رایزنی برای جلوگیری از حذف برخی فیلمها صورت گرفت اما میزان این تلاش امسال نسبت به سالهای گذشته به قدری کم بود که تعداد فیلمهای کنار گذاشته به دلایل غیرهنری بسیار زیاد شد و از طرفی مشاوران آنقدر انتخابها و مشاورههای غلطی داشتند که دبیر جشنواره و دیگر برگزارکنندگان به نوعی سررشته امور را گم کردند.
سال گذشته برخی از فیلمسازانی که اثرشان از جشنواره حذف شده بود میدانستند که علت حذف، مخالفت وزارت ارشاد بوده و در نهایت خودشان با این وزارتخانه یا دبیر و یا افرادی چون آرش رصافی در جهت حل مشکل بحث و رایزنی میکردند اما امسال این امکان وجود نداشت چرا که هیچ شفافیتی درباره دلیل حذف فیلمها نبود و علت این عدم شفافیت هم همان حذف هیات انتخاب و جایگزینی هیئت مشاوران غیرمتخصص بود. سالهای قبل حداقل هیئت انتخاب متشکل از افرادی بود که مورد تأیید فیلمسازان بودند و امسال اینگونه نبود.
سالی که من و علیرضا قاسمی در هیات انتخاب بخش بینالملل حضور داشتیم طی جلسات مختلف با هییت انتخاب مشورت میکردیم و این مشورت و بحثها به قدری جدی بود که شاهد بودیم در نهایت نتیجه انتخابها فوقالعاده بود و امسال نه تنها در هیات مشاوران هیچ جلسه مشورتی نبود که میدانم هیئت داوران هم نهایتاً یک یا دو جلسه مشورت گذاشته بودند.
وضعیتی که جشنواره فیلم کوتاه تهران در سیوهشتمین دوره خود داشت مورد انتقاد و اعتراض اکثریت فعالان حوزه سینمای کوتاه بود که به اعتقاد بسیاری میتوان این دوره را یکی از بدترین و پرحاشیهترین دورههای جشنواره دانست. ادامه این روند و برگزاری جشنواره با شرایط نامساعدی که امروز شاهدش هستیم چه آسیبی میتواند به سینمای کوتاه و نسل جوان فیلمسازان وارد کند؟
تکرار برخوردهای محافظهکارانه با فعالان عرصه فیلم کوتاه منجر به مهاجرت فیلمسازان به جشنوارههای خارجی میشود
علیرضا قاسمی: قطعاً بهترین فیلمسازان جوان ما که امروز در سینمای بلند کار میکنند در سه یا چهار سال گذشته فیلم کوتاه میساختند. سینمای کوتاه فیلمسازان فوقالعادهای به سینمای بلند معرفی کرده و کاملاً مشخص است که ضعف در این ناحیه در آینده چه آسیبی را به سینمای بلند وارد میکند.
من فکر میکنم با این وضعیت چهار اتفاق مهم در عرصه سینمای کوتاه رخ میدهد. برخوردی که جشنواره فیلم کوتاه با فیلمسازان دارد بسیار مهم است و برخوردی که امسال شاهدش بودیم در صورت تکرار منجر به مهاجرت بسیاری از فیلمسازان به جشنوارههای خارجی میشود. قطعاً اگر امکان حضور در جشنواره فیلم کوتاه تهران برای فیلمسازان ما فراهم نباشد آنها به جشنوارههای خارجی رو میآورند و این مهاجرت مجازی که شکل مدرن مهاجرت امروزی میتواند باشد، در بین فیلمسازان ما بسیار زیاد میشود. به هر حال یک فیلمساز نمیتواند انرژی خود برای فیلمسازی را نادیده بگیرد و وقتی نمیتواند کارش را در داخل کشور ارائه دهد مجبور میشود که اثرش را به کشور دیگری بفرستد.
آسیب دوم متوجه فیلمسازانی است که یکی از اصلیترین انگیزههایشان حضور در جشنواره فیلم کوتاه تهران است و جوایز انجمن فیلم کوتاه و جشنواره نهال برای آنها بسیار مهم است که دومین آسیب ادامه این روند و وجود این شرایط به این دسته از فیلمسازان مربوط میشود، این وضعیت باعث سرخوردگی این افراد و در نتیجه فاصله گرفتن از سینما و فیلمسازی خواهد شد.
آسیب سوم به این نکته مربوط میشود که فیلمسازان بسیاری برای ادامه حیات خود در سینما مجبور به فیلمسازی سفارشی میشوند و آثاری میسازند که ربطی به جهانبینی و نگاه سینماییشان ندارد. فیلمسازی خلاقیت سینماگر است و فیلمساز نباید پشت یک نقاب پنهان شود و این نگاه تبلیغاتی چیزی غیر از سینما است و ربطی به خلاقیت و استعداد فیلمساز ندارد.
آسیب چهارم ادامه این وضعیت این است که قطعاً گروهی از فیلمسازان به شدت تندروتر خواهند شد. اگر فیلمساز یک سری خط قرمزها را رعایت میکرده و در عین حال برخی مسائل که دغدغه جامعه است را در اثرش مطرح میکرده و حال جلوی این اتفاق را میگیرند، تصمیم میگیرد در فضایی دیگر، بدون اخذ مجوز و در آزادی کامل و بدون محدودیت فیلم بسازد. من جایی خواندم که دبیر جشنواره گفته بود فیلمی که به موضوع پدرکشی میپردازد خط قرمز من است، شما اگر یک روزنامه را ورق بزنید یا اخبار یک خبرگزاری را دنبال کنید به چنین اخباری برخورد میکنید و طبیعی است که فیلمساز به اتفاقات جامعهاش بیتفاوت نباشد و درباره آنها فیلم بسازد. کسی به جشنواره فیلم کوتاه نمیرود که یک فیلم با موضوع پدرکشی ببیند و به این نتیجه برسد که پس من هم میتوانم این کار را انجام دهم. وقتی فیلمساز با بودجه شخصی فیلم میسازد و خط قرمزها را رعایت میکند اما باز هم فیلمش نمایش داده نمیشود طبیعیتاً به این نتیجه میرسد که فیلمش را خارج از این فضا بدون رعایت خط قرمزها بسازد تا حداقل اگر در ایران امکان نمایشش وجود ندارد به حضور فیلمش در جشنوارههایی خارج از ایران فکر کند که قطعاً با عبور کردن از خط قرمزها شانس بیشتری هم خواهد داشت.
دیگر با نگاههای سنتی گذشته نمیتوان جشنواره برگزار کرد
آرمان فیاض: من ماهیت انجمن سینمای جوان در کشورمان را بسیار مثبت میبینم. به نظرم در کمتر کشوری میتوان این سازماندهی را در سینمای کوتاه ببینیم، تقریباً در اکثر شهرهای ما انجمن سینمای جوان یک دفتر دارد و این به تولید فیلمسازان بسیاری کمک میکند و فیلمسازی برای این افراد زمانی جدی میشود که در جشنواره فیلم کوتاه تهران مطرح میشوند چرا که دیگر جشنوارهها کمتر از این جشنواره مطرح و صاحب اعتبار هستند. امروز فستیوال فیلم تهران به تنها جایی تبدیل شده که امکان رشد و معرفی فیلمسازان جوان را مهیا کرده است و از همین حیث این جشنواره یک رویداد هنری مهم در کشور ما است و امیدوارم انجمن سینمای جوان نیز بتواند با قدرت به فعالیت خود ادامه دهد چراکه متأسفانه شنیدهام قرار است این انجمن با نهادهای دیگری ادغام شود.
من فکر میکنم انجمن سینمای جوان یک نمونه ویژه و منحصر به فرد و کارآمد است و در کشور ما تعداد فیلمهای کوتاه بسیاری بالغ بر هزار فیلم ساخته میشوند که از این حیث آمار قابل توجهی به حساب میآید و این میزان بالای تولیدات میتواند خاصیت وجود این انجمن باشد. در گذشته امکان ساخت فیلم کوتاه با حمایت انجمن سینمای جوان فراهم بود اما امروز به دلیل تغییر شرایط فیلمسازی این امکان دیگر فراهم نیست چراکه به طور کل فیلمسازی در این عرصه بسیار متفاوتتر از سالهای گذشته است. در سالهای دهه هشتاد کمتر فیلمسازی را میتوان یافت که برای فیلمش از آهنگساز استفاده کند یا پیشتر نیازی به صداگذاری احساس نمیشد. از طرفی امروز افراد حرفهای در سمتهای مختلف مثل فیلمبردار، صدابردار و... در حوزه فیلم کوتاه فعالیت میکنند یا ما بازیگرانی داریم که بهنوعی در حوزه فیلم کوتاه به بازیگران شاخص و شناختهشدهای تبدیل شدهاند و فقط در فیلم کوتاه فعالیت میکنند. این ویژگیها که طی سالها فعالیت جدی سینماگران در این حوزه به وجود آمده نشان از رشد سینمای کوتاه در ایران دارد و لازم است که این انجمن با قدرت بیشتری نسبت به گذشته به فعالیت خود ادامه دهد.
امروز از سادگی سالهای گذشته فاصله گرفتهایم و فیلمسازان ما آثارشان را در جشنوارههای مختلف دنیا نمایش دادهاند و آثار خارجی را هم دیدهاند و نگاهی جهانی پدید آمده که حاصل در دسترس بودن سینمای کوتاه جهان است و این موقعیت ویژهای پدید آورده که نباید تصور کنیم میتوانیم به همان سادگی و نگاه سنتی سالهای قبل و با همان متر و معیارها جشنواره برگزار کنیم. امروز شرایط ویژهای داریم و نباید با همان متر و معیارهای گذشته به آن نگاه کنیم و امیدوارم مدیران بعدی شرایطی که وجود دارد را درک کنند.
صادق موسوی نیز در این سالها برگزاری چند دوره از جشنواره را بر عهده داشت که از نظر من با همه سختیها و محدودیتهایی که وجود دارد عملکرد قابل دفاع و موفقی داشته است. من مدیران مختلفی را طی این سالها در انجمن سینمای جوان دیدهام و از نظر من صادق موسوی از موفقترین مدیران بوده است اما به دلیل همه دلایلی که امروز مطرح کردیم سیوهشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران از جهات مختلف با مشکل مواجه بود و متأسفانه سیاستهای غلطی را دنبال کرد و نتیجه این سیاستهای غلط امروز جشنواره را به حاشیههای بسیاری کشانده است.
در کشور ما نگاه غلطی نسبت به جشنوارهها وجود دارد
علی عسگری: در کشور ما به طور کل نگاهی غلط به جشنوارهها وجود دارد. در همه جای دنیا جشنوارهها با هدف نمایش فیلمهای متفاوت و کشف فیلمساز برگزار میشوند ولی در کشور ما نگاه به جشنواره متفاوت است، یک فیلمساز به این دلیل فیلمش را به جشنواره فجر میفرستد که تبلیغاتی برای اکران باشد. در واقع کشفی اتفاق نمیافتد و هر دوره همان فیلمسازهای هر سال هستند و نکته عجیبتر این است که فیلمهای گیشهای مثل «هزار پا» و «گشت ارشاد» که ربطی به جشنواره ندارند هم به جشنواره فیلم فجر راه پیدا میکنند. حضور این فیلمها در جشنوارهای سینمایی اتفاق عجیبی است که نقطه نظر اشتباه برگزارکنندگان جشنوارهها را نشان میدهد و همین نگاه در جشنواره فیلم کوتاه تهران نیز وجود دارد اما به دلیل اینکه برگزارکنندگان جشنواره خود از ساخت فیلمها هم حمایت میکنند در جشنواره فیلم کوتاه این نگاه غلط کمرنگتر است و گاهی اوقات فیلمسازهایی در این جشنواره فیلم دارند که شناختهشده نیستند، اثرشان دیده میشود و کشف صورت میگیرد.
به طور کل فلسفه برگزاری جشنوارههای سینمایی تا حد زیادی به کشف فیلمسازان جدید مربوط میشود اما در ایران به دلیل نگاه غلطی که وجود دارد بسیاری از اساس با جشنواره مشکل دارند و معتقد هستند که این رویدادهای سینمایی برای تبلیغ سیاستهای کشور برگزارکننده هستند در حالیکه افراد مخالف جشنوارههای خارجی اگر یک بار در این فستیوالها حضور داشته باشند متوجه میشوند که به عنوان مثال در جشنواره کن فیلمهای بسیاری هر سال نمایش داده میشوند که کاملاً مخالف سیاستهای کشور فرانسه هستند و حتی سیاستهای این کشور را به تندی مورد انتقاد قرار میدهند در حالیکه اگر هدف پروپاگاندای سیاستهای کشور فرانسه بود قاعدتاً اینگونه فیلمها نباید به فستیوال کن راه پیدا میکرد. تبلیغات غلط درباره جشنوارهها در کشور ما که از تلویزیون و برخی رسانهها نشأت میگیرد گاردی نسبت به این رویدادهای سینمایی ایجاد کرده که به نظر من هیچگاه این نگاه اصلاح نمیشود.
اسکار کوالیفاید شدن جشنواره فیلم کوتاه تهران را چطور ارزیابی میکنید؟
اسکار کوالیفاید شدن جشنواره فیلم کوتاه تهران اتفاق بزرگی نیست
علی عسگری: اسکار کوالیفاید شدن اتفاق بزرگی برای یک جشنواره نیست چرا که وارد لیست جشنوارههای مورد تائید اسکار شدن کار چندان پیچیده و خاصی نیست. همانطور که اگر قرار است یک نفر وارد یک سازمان شود باید یک سری شرایط را داشته باشد اسکار کوالیفاید شدن هم مستلزم داشتن یک سری شرایط است که ورود به آن هم به معنی این نیست که این جشنواره برای همیشه مورد تأیید اسکار خواهد بود. جشنواره امسال، اسکار کوالیفاید شده و آکادمی باید عملکرد آن را ببیند و ممکن است در سالهای بعد این جشنواره از لیست جشنوارههای مورد تأیید اسکار خارج شود.
در جهان بیش از 160 فستیوال مورد تائید آکادمی اسکار هستند و در این بین جشنوارههایی در کشورهایی چون بنگلادش، کلمبیا و... برگزار میشوند که صاحب سینما نیستند اما جشنوارهای مورد تأیید اسکار دارند و از طرفی فستیوالهای بسیار معتبری مورد تائید اسکار نیستند و از همینجا میتوان به این نتیجه رسید که اسکار کوالیفاید شدن جشنواره فیلم کوتاه را نمیتوان اتفاق خیلی ویژه و بزرگ برای این جشنواره و سینمای کوتاه ایران دانست.
از طرفی وقتی خروجی بخش بینالملل جشنواره فیلم کوتاه تهران را میبینیم متوجه میشویم که اتفاقی هم برای فیلم برگزیده در اسکار رخ نخواهد داد چرا که فیلم معرفی شده به اسکار باید مشخصههایی داشته باشد که مورد پسند اسکار باشد.
در کل باید بدانیم که مورد تائید اسکار بودن جشنواره فیلم کوتاه تهران دستاورد چندان بزرگی برای سینمای ایران نیست. اسکار کوالیفاید شدن یک سری شرایط دارد که یکی از این شرایط به سالهای برگزاری جشنواره مربوط میشود و هر یک از این ویژگیها امتیازی دارد که میتواند یک جشنواره را واجد شرایط جوایز اسکار کند.
اسکار کوالیفاید بودن این رویداد متریال بیشتری برای داشتن فیلمهای خوب در اختیار جشنواره قرار میدهد
آرمان فیاض: من از یک منظر اسکار کوالیفاید شدن جشنواره فیلم کوتاه تهران را اتفاق خوبی میدانم. از آنجا که جشنواره فیلم کوتاه تهران به واسطه تغییر هر ساله هیئت انتخاب و حتی سیاستهای کلانی که دارد نمیتواند صاحب یک سلیقه مشخص باشد، اسکار کوالیفاید بودن میتواند ما را ملزم به داشتن شرایطی واحد کند و از طرفی جشنواره متریال بیشتری خواهد داشت و فکر میکنم اگر سالانه سههزار فیلم متقاضی حضور در جشنواره بود از این پس تعداد این آثار بیشتر خواهد بود و این باعث میشود که امکان وجود اثر خوب در جشنواره بیشتر باشد.
اسکار کوالیفاید شدن نمیتواند جشنواره فیلم کوتاه تهران را مجبور به پذیرش برخی شرایط کند؟
آرمان فیاض: قطعاً آکادمی اسکار با علم به اینکه جشنواره فیلم کوتاه تهران فیلمها را سانسور میکند و به طور کل سینمای ایران شرایط خاصی دارد این امتیاز را به این جشنواره داده است و اصلاً آکادمی پیگیر نخواهد شد که فیلمها را رصد کند و شرایط را مورد بررسی دقیق قرار دهد.
از طرفی این میتواند یک تبلیغ و ادعای دموکراسی برای آکادمی اسکار باشد که بگویند ما به کشوری که فیلمها را سانسور میکند هم این امتیاز را دادهایم. من امتیاز ویژه مورد تائید اسکار بودن را همین در دست داشتن متریال بیشتر برای جشنواره میدانم که با هیات انتخابی متشکل از متخصصان سینما میتوان به بالا رفتن سطح کیفی آثار راه یافته به این جشنواره بیشتر امیدوار بود.
نکته دیگر هم این است که مورد تأیید بودن اسکار میتواند یک امکان و امتیاز باشد. به هر حال طی سالهای اخیر به فیلم ایرانی جایزه اسکار داده شده و این میتواند نگاههایی را به این جشنواره و فیلمهای ایرانی معطوف کند. من نگاه مثبتی به اسکار کوالیفاید شدن دارم و با آن ایده ایمیل زدن برخی سینماگران به اسکار که سعی داشتن این آکادمی را در پذیرش و تأیید جشنواره منصرف کنند، کاملاً مخالف هستم و آن را یک خودزنی میدانم که البته نتیجهای هم نخواهد داشت.
نکته دیگر این است که اگر قرار است ما در بین جشنوارههای مورد تأیید اسکار باقی بمانیم بخش بینالملل جشنواره باید فیلمهای منتخب خود را از بین همه فیلمهای جشنواره انتخاب کند. امروز اینگونه نیست و تنها چند فیلم به هیات انتخاب معرفی میشود که هیئت انتخاب برای بخش بینالملل باید انتخاب کند. بهتر است این روند تغییر کند و حتی میتوان برای بخش بینالملل یک ورودی تعیین شود.
علی عسگری: فیلمی که جایزه اسکار کوالیفاید را میبرد به این معنی نیست که وارد اسکار شده است. من جملاتی میخوانم که فیلم برنده جایزه اسکار کوالیفاید را با عناوینی چون "در راه اسکار" و... معرفی میکنند و یا در برخی رسانهها دیدهام خبری با این تیتر زدهاند که فلان فیلم به آکادمی راه پیدا کرده است. این تصور غلط است، در واقع یک لیست بلندی از فیلمهای کوتاه هر سال به اسکار معرفی میشود که از بین حدود 180 فیلم معرفی شده اعضای آکادمی پس از دیدن این آثار 15 اثر (سال گذشته 10 اثر) انتخاب میکنند و از بین آنها تنها 5 اثر نامزد میشود و معرفی شدن به اسکار به معنی راه یافتن به جمع نامزدهای بخش فیلم کوتاه نیست.
میزان توهم و تصور اشتباه در فیلمسازان فیلم کوتاه ما نسبت به جشنوارهها بسیار زیاد است
آرمان فیاض: میزان توهم و تصور اشتباه در فیلمسازان فیلم کوتاه ما نسبت به جشنوارهها بسیار زیاد است به این معنی که آگاهی چندانی درباره جشنوارههای سینمایی ندارند و این هم در سینمای کوتاه و هم در سینمای بلند وجود دارد. کمتر کسی میداند که جشنواره کن چه جایگاهی دارد یا چه جشنوارههایی معتبر هستند و چه جشنوارههایی هیچ اعتباری ندارند و این عدم آگاهی درباره جشنوارههای فیلم کوتاه بسیار بیشتر است و همین میشود که یک فیلم به چند جشنواره لیفتآف راه پیدا میکند و بعد در اخبار گستردهای به تبلیغ این اتفاق میپردازند و اثر خود را به عنوان اثری موفق معرفی میکنند و همین باعث میشود که در جذب سرمایهگذار و تهیهکننده داخلی موفق باشند چرا که آن تهیهکننده اصلاً نمیداند که لیفتآف جشنواره نیست و هیچ اعتباری برای فیلم و فیلمساز ندارد.
اسکار کوالیفاید شدن جشنواره میتواند خطر بستهتر شدن فضا را برای فیلمسازان به همراه داشته باشد
علیرضا قاسمی: به شخصه هر اتفاق که کمک کند سینمای ایران و حتی جامعه از شرایط ایزوله فاصله بگیرد را باید به فال نیک میگیریم و اسکار کوالیفاید شدن هم یکی از همین امکانات است.
البته پیش از بررسی خطرات این اتفاق باید بگویم که بالا رفتن متریال جشنواره برای انتخاب فیلم و از طرفی جنبه تبلیغاتی راهیابی به جشنوارهای اسکار کوالیفاید برای فیلمسازان راه یافته به جشنواره فیلم کوتاه تهران میتواند به حضور در جشنوارههای درجه ب خارجی کمک کند و این دو ویژگی مثبت این اتفاق است.
فستیوالهای بسیاری هستند که هم فیلم منتخب بخش ملی و هم فیلم منتخب بخش بینالمللی را به آکادمی اسکار معرفی میکنند. این اتفاق باعث میشود که فستیوال بتواند بین فیلمسازان خود و فیلمسازان بینالمللی که در این جشنواره حضور دارند یک تعادل ایجاد کند و متأسفانه عدم تعادلی که امروز در جشنواره فیلم کوتاه تهران شاهد هستیم یک سری خطرات دارد که باید با جدیت بررسی شوند.
با توجه به اینکه مسئولان ما تصور میکنند که مورد تأیید شدن اسکار یک اتفاق ملی و بزرگ به حساب میآید من این خطر را احساس میکنم که بر خلاف اینکه میشد از این امکان برای بازتر شدن فضا استفاده کرد با تصور اینکه ما حال میتوانیم پیام خود را به جامعه جهانی اعلام کنیم و همه دنیا هم توجهش به جشنواره فیلم کوتاه تهران است، پس باید فضا را بستهتر کرد تا فیلمهای مورد تأیید به این جشنواره راه پیدا کنند و با همین نگاه سیاستهای محتوایی سختتر اعمال شود.
علی عسکری: من فکر میکنم یکی از دلایلی که امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران شاید این حواشی و محدود شدن فضا بودیم همین اسکار کوالیفاید شدن و تصور این بود که همه دنیا جشنواره فیلم کوتاه را زیر نظر دارد، چرا که صادق موسوی در دورههای قبل در فضای بازتری جشنواره را برگزار کرد.
اختتامیه سیوهشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران نسبت به سالهای گذشته متفاوتتر برگزار شد. نظرتان درباره این مراسم چیست؟
اختتامیه به بدترین شکل ممکن برگزار شد
آرمان فیاض: اختتامیه به بدترین شکل ممکن برگزار شد، کاندیداها در طبقات بالا بودند و پایین سالن اختتامیه من شاهد یک بلبشویی بودم و وقتی جایزهام را گرفتم و پایین آمدم با صحنههای عجیبی روبرو شدم و به جای اینکه آنجا دوستان فیلمسازم را ببینم عدهای کودک و افراد بیربط به جشنواره را دیدم که هر کدام مشغول کاری بودند و فضا به طور کل هیچ ربطی به یک فستیوال سینمایی نداشت.
یک فیلمساز وقتی جایزهای دریافت میکند، انتظار دارد که این جایزه توسط فردی صاحبنام و دارای اعتبار در سینما به او داده شود. این اتفاق در جشنوارههای مختلف اتفاق مرسومی است و من به جای اینکه جایزهام را از دست یک سینماگر یا یکی از اعضای هیئت داوران دریافت کنم، نمیدانم به چه دلیل مدیر مجموعه ایرانمال جایزه را به من داد که فکر میکنم این اتفاق برای هیچ سینماگری دلچسب و پسندیده نیست.