به گزارش برنا؛ سومین هفته آذرماه پرهیجانتر از دیگر هفتهها آغاز میشود. مصاحبه مدیران، حواشی موجود و کریها همگی فنر انرژی را جمع کرده و از صبح امروز این فنر آزاد میشود تا حداقل برای ساعاتی هم که شده بیتفاوت به گرانی و معضلات زندگی چشم به تلویزیون بدوزیم و برای ستارههایی که درخشش شان فقط درون زمین چمن و قاب تلویزیون اتفاق میافتد هورا بکشیم. برای همانها که اشتباهاتشان را میبخشیم و هر زمان درون زمین با آن چهلتکه لعنتی دلبری کنند بتشان میکنیم درست مطابق همان فرهنگ هواداری که دکتر صدر آن را دمدمی مزاجی میدانست. ستارههایی که نشان دادهاند در اصل فرقی با یکدیگر ندارند و تفاوتشان تنها همان رنگ پیراهن است که همان را هم با اسکناسهای سبز تغییر میدهند. اصلا بیایید خودمان را ساعتی جای یکی از هواداران دو تیم بگذاریم. در ذهن آنها چه میگذرد؟
من قرمزم
پرسپولیسیام. میگویند هرکسی طرفدار تیم مورد علاقه شما باشد ناخودآگاه دوست شما محسوب میشود و به خودم میبالم که به هر طرف بنگرم دوست میبینم و دوست. 5 سال است در عرش به سر میبرم و از آن بالا به رقبا نگاه میکنم. از جایگاهی که دستشان به آن نمیرسد. روزی درون دروازه تیم مورد علاقهام عابدزاده بود و روزی فنایی. حالا دومی برایمان عقابهای جدید پرورش میدهد تا در دلم آب از آب تکان نخورد. قلب دفاع تیم خودمان که هیچ، در تیم ملی هم همیشه پر از سرخدلان بوده و در بقیه خطوط هم آن قدر ستارههایمان درخشان بوده که نامهایشان سر به فلک بکشد. نزدیک به همان جایگاه فعلی. باز هم دستشان به ما نمیرسد. حالا رسیدهایم به دربی که در بازیهای رسمی درون زمین، بیشتر بردهایم. هرچه از ابتدای لیگ شادی کردید بس است. غول همیشگی فوتبال ایران فقط چند هفته استراحت کرده تا دوباره قد علم کند و دیدید که بازهم در یک قدمی جایگاه همیشگی هستیم. در نزدیکی صدر. میبریم و یکباره و دوباره که نه... چندباره روی تخت پادشاهیمان بر بام فوتبال ایران مینشینیم.
من آبیام
استقلالیام. آبی به درون مینگرد و نماد ایمان و آرامش است. ایمانی که هیچگاه به تیم مورد علاقهام خدشهدار نمیشود. صد سال هم که بگذرد دست یافتن به ستارههایی که بالای لوگوی پرافتخار تیم محبوبم قرار گرفته نشدنی است. آن ستارهها هویت من است. هویت پرافتخار بودن در سطح قاره. قهرمانیهایی که حتی فکر کردن به آن هم باعث میشود اشتهای دیدن 11 مرد آبیپوش درون زمین درونم باز شود. 11 مردی که هیچگاه هدفشان وسیله را توجیه نکرد و تسلیم شدن در دیانایشان اصلا وجود ندارد. در قلمرو ما باید جان و دلتان آبی باشد. به موقع زیر بار و پر بگیری تا دوباره برسیم به اوج آسمان آبی. گاهی کمرنگ و گاهی پررنگ. اما همیشه آبی است. آنچنان که گزارشگران غیر ایرانی از ما با عنوانهای پرطمطراق یاد کنند همیشه خدا از نام ما بترسند. تا چند ساعت دیگر ماییم و برد مقابل رقیب دیرینه. ماییم و عبارتی که بیشتر از مترادف نوع قرمزش تکرار شده؛ استقلال شهرآورد تهران را برنده شد!
فراتر از این نگاهها اما کاش میشد قرمز خودش را از نگاه آبی میدید و بالعکس. شاید جان فوتبال بیشتر میشد و کلکلهای بیبته و سرانجام مهمل پایان مییافت. ایکاش کلید اصلی در دربیها تاکتیک بود نه جمله کلیشهای «هر کس از لحاظ روانی آماه باشد برنده است». ایکاش ماحصل آن میشد تقابل این دو تیم در مراحل پایانی لیگ قهرمانان. ای کاش و ای کاش.
انتهای پیام// 3