گزارش هفته

وقتی نویسنده یواشکی به خودش می‌گوید سانسور کن تا سانسور نشی!

|
۱۴۰۰/۰۹/۱۸
|
۰۶:۰۴:۰۵
| کد خبر: ۱۲۷۱۴۲۳
وقتی نویسنده  یواشکی به خودش می‌گوید سانسور کن تا سانسور نشی!
تفاوت فیلمنامه اولیه با کار نهایی ارائه شده توسط کارگردان یکی از مشکلات همیشگی بسیاری از سریال‌های تلویزیونی است که در این مطلب می‌توانید درباره این معضل بخوانید؛

یکی از اعتراضات و گلایه‌های رایج که این روزها از نویسندگان مختلف تلویزیون می‌شنویم متفاوت بودن محصول نهایی با فیلمنامه آن‌هاست. به این معنی که تیم تولید به فیلمنامه آن‌ها وفادار نبوده و در برخی موارد نیز این اعتراض می‌تواند مربوط به نهادهای نظارتی باشد که همین مسئله باعث می‌شود نویسنده قبل از اینکه کارگردان یا افرادبالادست او، در فیلمنامه‌اش دست ببرند در متن تغییراتی ایجاد کند و سانسور و ممیزی را به جان اثر به تحریر درآمده خود بیاندازد که چنین مسئله‌ای به شدت فیلمنامه را نابود می‌کند و در پایان نیز محصول نهایی آن چیزی نیست که باید باشد.

به همین بهانه با نویسندگان تلویزیون گفت‌وگویی داشتیم  که در قالب گزارش از نظر می‌گذرانید.

محمدمحمود سلطانی: تلاش دو سال نویسنده با خوانش یک ماهه کارگردان به هدر می رود!/ اختلاف دیدگاه همواره بین کارگردان و نویسنده وجود دارد

محمدمحمود سلطانی، نویسنده آثاری چون «دیوار شیشه‌ای»، «تکیه بر باد»، «سایه روشن»، «از سرنوشت» و... در پاسخ به این سوال که آیا تا به حال فیلمنامه‌هایی که نگارش کرده در پایان با تغییر مواجه شده یا خیر و دلیل این اتفاق را چه می‌داند؟ به خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا گفت: این مشکل تاکنون وجود داشته و هر نویسنده‌ای با آن مواجه شده است. خود من شخصا بیشتر وقت‌ها محصول نهایی آثاری که ارائه داده‌ام با آن چیزی که در ذهنم بوده و به نگارش در آوردم زمین تا آسمان فرق داشته و اختلاف دیدگاه بین من و کارگردان وجود داشته است.

این نویسنده افزود: این مسئله دلایل و ایرادات مختلفی دارد که باید آسیب‌شناسی شوند. در حقیقت باید بگویم نویسنده یا گروه نویسندگان حدود دو سال درگیر نوشتن یک فیلمنامه هستند و بعد از آن کارگردان در یک بازه زمانی کوتاه هنگام پیش تولید شروع به خوانش فیلمنامه می کند و اگر مورد پسند بود ساخت سریال را شروع می‌کنند. در این زمینه اگر آسیب شناسی صورت بگیرد باید بگویم اگر کارگردان پروژه ها از ابتدا و شروع طرح با نویسندگان همراه باشند و درخصوص سکانس‌هایی که قرار است نوشته شود با یکدیگر صحبت کنند قطعا دیدگاه‌شان به مرور به همدیگر نزدیک می‌شود و همین موضوع باعث می‌شود نویسنده از نظرات کارگردان استفاده کند و سکانس‌ها را آن‌گونه که مد نظر دارد بازنویسی کند. اما متاسفانه چنین مسئله‌ای اتفاق نمی افتد و اثری که حاصل دو سال تلاش نویسنده است طی یک ماه خوانده می شود و در پروسه تولید نیز بسیاری از مسائل و اتفاقات رو به فراموشی می رود.

او در پاسخ به این سوال که چقدر کارگردانان در این مسأله نقش دارند و نگاه خود را به اثر تزریق می کنند؟ اظهار کرد: به هرجهت یک فیلمنامه توسط کارگردان به تصویر کشیده و نهایی می شود. هر کارگردانی ریتم، رنگ و شخصیت ها را بر اساس تجربیاتی که دارد بازسازی می کند یا به تصویر می کشد. البته پیش آمده گاهی کارگردان در تک سکانس ها تغییراتی ایجاد کرده که بسیار راضی کننده تر از آن چیزی بوده که نویسنده روی کاغذ به نگارش درآورد. البته این اتفاق خیلی کم رخ داده اما برخی مواقع پیش آمده که اختلاف دیدگاه بین من و کارگردان در خصوص شخصیت‌هایی که به نگارش در آوردم زیاد بوده که من ترجیح دادم دیگر کار را با آن پروژه ادامه ندهم. اما نمی‌توان قطع به یقین تقصیر را گردن کارگردان انداخت و باید گفت تولید و ساز و کارهایی که در نظر گرفته می شود غلط است.

وی ادامه داد: نکته ای که باید به آن اشاره کنم این است که ممکن است مخاطبان با خواندن این گفت و گو گمان کنند دعوا بین کارگردان و نویسنده وجود دارد درصورتی که اینگونه نیست و تمام سازندگان یک سریال از طراح و نویسنده گرفته تا گریمور و تدوینگر با یکدیگر تیم هستند و سعی می کنند به یک اثر جان ببخشند و در این کار نقش به سزایی دارند.

نویسنده «از سرنوشت» در این باره که مشکلات بودجه و صرفه جویی تهیه کننده ها می تواند موثر باشد یا خیر بیان کرد: طبیعتا با وضعیت اقتصادی جدیدی که در سینما و تلویزیون به وجود آمده است بدین گونه که تولید اثر نمایشی در چند سال اخیر ده ها برابر گران تر شده و با توجه به اینکه شهرک سینمایی زیادی موجود نیست و سینما به صنعت قابل توجهی تبدیل نشده و هنوز در همان سینمای سنتی باقی مانده ایم و باید بگویم طبیعتا تهیه کنندگان نیز با بودجه هایی که در اختیار دارند سعی می کنند با نهایت صرفه جویی کار را پیش ببرند.

وی در این خصوص که نویسندگان بیشتر به تلویزیون اعتراض می کنند یا به تولید کنندگان تصریح کرد: نویسنده دسترسی مستقیم با تلویزیون ندارد ولی اگر اختلاف نظری وجود دارد باید به تهیه‌کننده و کارگردان منعکس شود اما این مسائل کمتر پیش می‌آید چراکه فیلمنامه اول نوشته می‌شود و در اختیار گروه قرار می‌گیرد و تا به تدوین برسد و پخش شود ممکن است نویسنده عوامل را نبیند که بخواهد اعتراضی در این زمینه داشته باشد.

حسن وارسته: کارگردانان در فیلمنامه ها دست می برند و سلیقه خود را اعمال می‌کنند/ صرفه جویی در ساخت، سریال‌ها را قلع و قمع می‌کند!

حسن وارسته، نویسنده سریال‌های «پایتخت 3»، «بچه مهندس»، «چند میگیری گریه کنی؟» و...، در خصوص اینکه دلیل این اتفاق چه بوده است؟ به خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا گفت: راستش یک مشکل اساسی وجود دارد و آن اینجاست زمانی که یک فیلمنامه با نظارت کارشناسان برای تلویزیون نوشته و بعد آماده تولید می شود متاسفانه توسط کارگردان و نوع سلیقه اش، عوامل و حتی زمان تولید، دخالت های بی مورد برخی از بازیگران نگارش نهایی آن با تغییراتی مواجه می شود. درواقع بسیار سلیقه ای در فیلمنامه دخل و تصرف می کنند و گاهی به ابتدا و انتهای اثر دست می برند و از آن می زنند و  بعد از اینکه خروجی اثر دیده می شود متاسفانه تماشاگران به فیلمنامه نویس غر و لند می کنند درصورتی که آنچه روی کاغذ نوشته شده با آنچه که ساخته می‌شود زمین تا آسمان فرق می‌کند و ما شاهد خروجی خواهیم بود که با دخالت و دست بردن مجموع عوامل یک فیلمنامه به تولید رسیده است و با این حال شرایط زورش بر نویسنده می‌چربد.

او در پاسخ به این سوال که چقدر کارگردانان در این مسأله نقش دارند و نگاه خود را به اثر تزریق می کنند اظهار کرد: کارگردانان بسیار زیاد در این مسئله نقش دارند. چندین سال است طرحی روی کار آمده است که کارگردانان در فیلمنامه ها دست می برند، سلیقه ای برخورد می کنند و بنابه نظرات و توصیه های دیگران مطالب را تغییر می دهند. قاطعانه می گویم که فیلمنامه های بسیار خوبی در طی این چند سال داشتیم اما به دلیل دخالت های اطرافیان به یک اثر ضعیف تبدیل شده است که چنین چیزی هیچ ربطی به نگارش توسط نویسنده نداشت و به بعد از اجرا مربوط می شد.

نویسنده «بچه مهندس» در این باره که مشکلات بودجه و صرفه جویی تهیه کننده ها می تواند موثر باشد یا خیر بیان کرد: بله، مزید بر علت می شود. در تمام مدتی که پروژه روی کار است تهیه کنندگان به تعداد هنرور ها توجه می کنند و علاوه بر آن تمام جوانب مانند بدلکاری که معمولا ممکن است بر سر یک خطای کوچک هزینه بر باشد را مد نظر قرار می دهند. گاهی نیز  زمان تولید صحنه های اکشن بیشتر از صحنه های دیگر است و تهیه کننده به دلیل بودجه محدودی که دارد ترجیح می دهد از نویسنده و عوامل تولید تقاضا کند تا در فیلمنامه دست ببرند و قسمت یا قسمت هایی را که فکر می کنند ریسک دارد و یا هزینه زیادی را شامل می شود از میان بردارند و حتی گاهی برای اینکه صرفه جویی کرده باشند یک اثر را تبدیل به شنیداری می کنند تا یک اثر دیداری و همین مسائل اثر را قلع و قمع می کند.

وارسته در این خصوص که نویسندگان بیشتر به تلویزیون اعتراض می کنند یا به تولید کنندگان تصریح کرد: زمانی که فیلمنامه مصوب می شود و چندین بار طبق توصیه و نظرات شوراهای مختلف به نگارش و تصحیح نهایی می رسد نوبت به کارگردان می رسد تا به اثر دست ببرد و تازه اینجا دردسر نویسنده شروع می شود که این متن نهایی مورد پسند او نیست و باید یک بار دیگر از نو بنویسد و بدترین قسمت ماجرا این جاست که آن ارگان ها و سازمان هایی که نگارش اثر را پذیرفته اند به دفاع بر نمیتابند. به نظر من تنها کاری که تلویزیون باید انجام دهد این است که از ابتدای طرح و نگارش فیلمنامه همزمان با نظرات شوراها، نظرات کارگردانان نیز اعمال شود.

حسن وارسته در پایان و در این خصوص که ترس از ممیزی چقدر نقش دارد خاطرنشان کرد: در تمام دنیا چارچوب هایی وجود دارد اما نویسنده زیرک بلد است که چگونه به اصطلاح بندبازی کند اما متاسفانه جامعه ما دارای یک سری قوانینی است که  شرایط روز به روز درحال افول است و حلقه سانسور تنگ تر می شود. حتما باید فکری اساسی صورت بگیرد چراکه اینگونه تماشاگر ترجیح می دهد به جای دیدن آثار داخلی و پلتفرم ها به سمت شبکه های خارجی زبان رو بیاورد و همین مسئله ریزش مخاطب را در پی خواهد داشت.

انتهای پیام//

نظر شما