به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ در برنامه امروز استاد بهروز رضوی بخش هایی از زندگی « ثمین باغچه بان» روایت می شود
مین باغچه بان در ۱۳۰۴ خورشیدی در تبریز زاده شد. پدرش جبار باغچه بان در خانه خود کودکستانی به نام باغچه اطفال بنیاد کرده بود که در آن از بام تا شام سرود خوانده میشد. ثمین در همین باغچه و در میانه شعر و سرود چشم به جهان گشود و در کنار کودکان دیگر از روشهای پرورشی پدر بهره میبرد.
ثمین هنوز خردسال بود که همراه خانواده و به سبب ماموریت پدر رهسپار شیراز شد و در آن جا نیز همه لحظات زندگیاش در کودکستان خانگی پدر گذشت. در ۱۳۱۱ خورشیدی خانواده باغچه بان باز ناگزیر از تغییر محل اقامت شد. این بار نوبت تهران بود که پدر در آن نخستین مدرسه آموزش کر و لالها را به وجود آورد. زندگی پدر سرشار از فقر بود. میان مشغلههای گونهگون از شاگرد قنادی گرفته تا آموزگاری، آموزش و پرورش کودکان، به ویژه کودکان کر و لال، بیشترین توان و زمان او را مصروف خود میداشت.
آزمایشهای پدر از یک طرف و آشنایی مادر با موسیقی و تارنوازی و ویولن از جهت دیگر تاثیری ترکیبی در ثمین بر جای نهاد که راه آینده او را روشن ساخت. ثمین در باغچه اطفال خواننده سرودهایی بود که از پیوند شعر پدر و آهنگ مادر پدید میآمد.
با گشایش تالار رودکی در ۱۳۴۸ خورشیدی ثمین باغچه بان نیز چون تنی چند از آهنگسازان دیگر به استخدام این سازمان در آمد. زال و رودابه نام نخستین اثر صحنهای اوست که با الهام از شاهنامه فردوسی، برای اجرا در شب گشایش تالار آفریده شد. بنیاد گروههای آواز جمعی به وسیله همسر نیز، او را برانگیخت که با کار روی ترانههای بومی ایران، قطعاتی برای آواز و گروه بیافریند.
در میان قطعات بازمانده از ثمین در وهله نخست میتوان از بومی وار او یاد کرد که خودش به آن دلبستگی بسیار داشت و میگفت ۲۰ سال منتظر مانده تا دری به تختهای بخورد و آن را با ارکستر سنفونیک تهران اجرا کند. درخت سرو یکی دیگر از کارهای او در زمینه موسیقی بومی است که برای ارکستر بزرگ، گروه کر آواز جمعی و تکخوان، نوشته شده و بر محور این ۲ بیتی معروف میشود. فضا سازیهای درخشان ثمین از وهم بیشه، انتظار و سوزش آتش، درخت سرو را به یکی از زیباترین قطعات موسیقی پیشرو تبدیل کرد. شلیل و ویرانه نیز از قطعات بومی تنظیم شده به وسیله ثمین است که ارزشهای ویژه خود را دارد.
پرستندگان و سپاهیان برای گروه آواز جمعی و ارکستر که داند که ... و من عاشقیام برای آواز جمعی، تکخوان ارکستر، متل برای آواز جمعی، پیانو و سازهای ضربی و شعله سه رنگ از دیگر آثار به یاد ماندنی او به شمار میآید.
ثمین باغچه بان قطعات برانگیزانندهای نیز برای کودکان ساخته که تعدادی از آنها را موسسه ماهور زیر عنوان رنگین کمون به بازار فرستاده است. ثمین، رنگین کمون را به پدرش اهدا کرده که نخستین شعرها و سرودهها را به او یاد داده و برایش دفترچه نقاشی و مدادهای رنگی خریده... و دستش را گرفته تا بتواند تصویر اولین آهو، کشتی، کلاغ، خورشید و آدمها را بکشد...
او در زمینه ادبیات سخن به میان نیاوریم. او از نادر موسیقیدانان ایرانی بود که دستی توانا در نوشتن داشت و گزارش، نقد و قصه مینوشت.
در سفر ترکیه به ناظم حکمت شاعر چپ گرای ترک علاقمند شد و در بازگشت به ایران، برخی از آثار او را به فارسی برگرداند. بعدها به ترتیب سراغ عزیز نسین و یاشار کمال رفت و کارهایی از آن ۲ را نیز به فارسی در آورد.
ثمین خود میگفت که نخستین معرف شاعران و نویسندگان برجسته ترک به جامعه فرهنگی ایران بوده است. در جمع ۱۲ جلد کتاب از ثمین به یادگار مانده که بیشتر آنها به چاپهای بعدی رسیده است. چند متن دیگر نیز در دوره مهاجرت به ترکیه (از سال ۱۳۲۶ خورشیدی به بعد) فراهم آورده بود و در جستجوی ناشری امین بود که آنها را به دستش بسپارد و چنین نشد.
او در ایران، کتابی درباره پدرش به نام چهرههایی از پدرم در تیراژ محدود یک هزار و ۱۰۰ نسخه منتشر کردهاست.
ثمین باغچه بان آهنگساز پیشرو ایرانی ۲۹ اسفند ۱۳۸۶در استانبول درگذشت و در نخستین روز نوروز به خاک سپرده شد.
برنامه «چراغداران» را به تهیه کنندگی حسینی باغسنگانی و روایت بهروز رضوی ساعت ۱۲:۱۵ روی موجاف ردیف۱۰۶ مگاهرتز از رادیو فرهنگ بشنوید .
انتهای پیام//