حسین سلطان محمدی، منتقد سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا در بررسی نظرسنجی منتشر شده از مجموعههای تلویزیونی در آبان گفت: چند وقتی است که سریالهای تلویزیونی محل توجه قرار نمیگیرند. البته در دستهبندی سریالها اعلام کردهاند که به سرجوخه توجه بیشتری شده است اما از لحاظ درصد کلی، سازمان اعتراف کرده که سریالها در رده پائینتری قرار گرفتهاند.
اما با توجه به آمار آثار غیر نمایشی باید گفت: خندوانه همچنان بحث قبلی خود را دارد و عناصر قبلی مثل جناب خان و مهمانانی که میآیند و اصرار بر خندههای مصنوعی که البته اصلا بد نیست اما در مورد حیات وحش خود من حیرت کردم به این دلیل که من گاهی وقتی برنامههای حیات وحش را در شبکه مستند میبینم متوجه میشوم که زمان پخش ثابتی ندارد گاهی یازده شب پخش میشود و وقتی روز بعد یازده شب میروید میبینید یک چیز دیگری پخش میشود ولی در این نظرسنجی طور دیگری نشان داده میشود. پرسش اول این است که جامعه آماری چه کسانی هستند و این آمارگیری کجا و از چه کسانی انجام شده است؟ جامعه آماری بر اساس نظرسنجی تلفنی است؟ و یا حضوری و در معابر؟ یا حضوری درب منازل است؟
این منتقد تصریح کرد: از این مساله که عبور کنیم میبینیم که تلویزیون در سالهای اخیر از لحاظ برنامهسازی دچار ضعف شده و در یکی، دو سال اخیر مجموعه چندان شاخصی نداشته است البته آقای جبلی اعلام کردهاند ما بیش از صد مجموعه در حال ساخت داریم، امیدوارم اثر دندانگیری در میان آنها باشد که مردم آن را دنبال کنند. همه این مسائل نشان میدهد قدرت جذب تماشاگر از طریق مجموعههای تلوزیونی در سازمان صدا و سیما پائین آمده است حالا این به چه کسی بر میگردد؟ نمیدانم! نکته بعد این است که ما بهصورت عملی هم دیدهایم که تلویزیون چیزی برای نمایش در چند ماه اخیر نداشته و حتی کار به تکرار زیر خاکی نه در شبکههایی مثل آی فیلم و تماشا بلکه در شبکه اصلی رسیده است و تولید مجموعههای نمایشی و داستانی در تلویزیون دچار اشکالات اساسی شده است. نمیخواهم بگویم بحث سرمایه است اتفاقا بحث محتوا و کارگردان و بحث توجه به داستانها مطرح است اینکه چه مجموعههایی مد نظر قرار بگیرد آیا همچنان روال گاندو، خانه امن و سرجوخه باید پیگیری شود؟
او افزود: بعد از همه این بحثها به این میرسیم که نوع داستانهایی که تلویزیون برای مجموعهسازی انتخاب میکند به بازنگری جدی نیاز دارد. این مجموعهها باید ترکیب درست و داستانی محکم داشته باشند، داستانی که خوب نوشته و تعریف شود و کارگردانی که مسلط بر کار باشد همه این موارد نشان دهنده این است که سازمان صدا و سیما دچار اشکالاتی اساسی شده و در گذر از این دو سالی که بخاطر کرونا بسیاری از امکانات جذب مخاطب در سطح جامعه شکسته شد یعنی مردم مدتی سینما و تئاتر نرفتند، دور هم جمع نشدند، سفر نرفتند و ... مجبور بودند در خانه باشند و تلویزیون ببینند این فرصت طلایی شناسایی نشد و صدا و سیما از این فرصت بهره نبرد. در حالت بدبینانه عوامل، صاحب نظران یا شوراهای فکر در سازمان صدا و سیما که در مورد محتوا و مسیرهای داستان نویسی اعمال نظر میکنند آشنایی دقیقی از فضا ندارند و همه فرصتهای طلایی را از دست دادند.
سلطان محمدی در پایان گفت: شاید در جامعه آماری بگویند ما ده هزار پاسخ جمع کردهایم و اشکالی نبود ولی ما خروجی خوبی را شاهد نیستیم. البته نوع پرسش مهم است اگر صدا و سیما در سوالات خود چینشی داشته است در سوگیری جوابها تاثیرگذار است. مثلا سوال به نوعی باشد که مردم بگویند بله حیات وحش خوب و جذاب است چون عمده مستندها خارجی هستند و این هم خوب است و هم بد چون تلوزیون به نوعی به پاسخ مخاطبان جهت داده و یا آگاهانه به عوامل خود این پیام را میرساند که در جذب مخاطب سستی کردهایم چون در دو سال گذشته نقطه رجوع اول مخاطبان همین مجموعهها بوده است.
انتهای پیام//