جابر قاسمعلی فیلمنامه نویس و منتقد سینما و تلویزیون ه در کارنامه اش سریال "وارش"،"خانه ای روی تپه"، "مرد نقره ای"و... دارد در خصوص اینکه آیا از او سرقت ادبی شده است یا نه و راه های شکایتش گفت: سال ها پیش قصه ای داشتم با عنوان ساخت ایران که سینمایی بود و قرار بود مرحوم فواد نور به عنوان تهیه کننده و شخص دیگری به عنوان کارگردان آن را بسازند، این فیلم ساخته نشد اما بعد از چند سال دیدم که همان آقای کارگردان با تغییراتی در قصه آن را ساخت شخصی از کانون نویسندگان به من پیشنهاد داد که شکایت کنم اما من مایل به این کار نبودم به این دلیل که سال ها قبل سر فیلم روانی سال 76 با داریوش فرهنگ که بعدها از بهترین دوستان من شد، دعوایی بر سر فیلمنامه داشتیم و با خود گفتم که بهتر است ;که در شروع کار حرفه ای من در سینما دعوا و شکایتی انجام ندهم.
قاسمعلی ادامه داد: بنابراین از کسی که فیلمنامهی ساخت ایرانی که من نوشته بودم را برداشته بود شکایت نکردم و بعد از آن هم دیدم فیلم خوبی از آب در نیامد و فروش خوبی هم نداشت و تهیه کننده آن ضرر کرد و در پی این ضرر شکایت هم کرد و درگیر مسائلی با خانه سینما شد، به هر حال به اندازه کافی گرفتار بود و من نخواستم بروم و بگویم تو رفیق قدیمی من بودی، قصه ی من را برداشتی.
او گفت: من سال ها در شورای مرکزی کانون و شورای حل اختلاف بازرسی مشغول بودم و آنجا شخصی از مرحوم ملاقلی پور شکایت کرده بود که بعدها با تهیه کننده کار ایشان به توافق رسید. نکته جالب این بود که به او گفتم:
اگر تو تنها همین یک کار را نوشته ای و از تو دزیده اند و هیچ ایده دیگری نداری برای نوشتن، این حق تو است که از تو آن را بدزدند و حتما باید از تو دزدیده شود. ولی اگر نویسنده ای هستی که مانند چشمه میجوشی و ده ها ایده و فکر و قصه داری، نباید نگران باشی. شکایت و پیگیری کن اما مایوس نشو.
وی تاکید کرد: این فکر من است یعنی آنقدر ایده و قصه دارم که عمرم کفاف نمی دهد بتوانم تمام آن ها را بنویسم، در نهایت بتوانم به چهار یا پنج مورد دیگر بپردازم بنابراین آنقدر قصه و طرح دارم که برایم مهم نیست.
نویسنده سریال "وارش" درباره سرقت رفاقتی بین دو دوست نویسنده گفت: ادمی که بار دوم فیلمنامه ساخت ایران را برداشت شخصی بود که اسم آن را نمی آورم و دیالوگی کوتاه از فیلم را هم به عنوان نام فیلم انتخاب کرد، یکی از دوستان من که فیلم را دیده بود و دستیار این فیلم بود و قصه من را هم خوانده بود، گفت این قصه توست و گمان می کرد شکایت کنم اما من این کار را نکردم. به هر حال در عالم رفاقت هم این اتفاقات می افتد و باعث تاسف است اما سینما آن قدر کوچک است که باید با کدخدامنشی و دوستی مشکلات حل و فصل شود چون از راه شکایت و پیگیری اتفاق خاصی نمی افتد و در نهایت فقط مبلغی به عنوان خسارت به من می دهند. شخصا ترجیح می دهم بر قصه جدیدی متمرکز شوم تا وارد حاشیه نشوم اما به نظرم باید مراکزی باشند که پیگیری کنند و حقوق افراد را لحاظ و قضاوت درستی در این زمینه داشته باشند.
انتهای پیام//