جابر قاسمعلی فیلمنامهنویس سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: همیشه این جمله را به نقل از استاد ناصر تقوایی، به شاگردانم میگویم: هر نویسندهای باید دست کم یک بار ، قصهای بنویسد از منطقه و محیطی که در آن به دنیا آمده و زندگی کرده است. چرا که حتما به واسطه تجربه زیستی از محیط، شناختی درست و کافی از آن دارد و نیاز چندانی برای مطالعه و تحقیق احساس نمیشود.
قاسمعلی خاطرنشان کرد: مسئله اصلی همین است، بخش عمدهای از این تحقیق در محل زیست ما و چگونگی آن نهفته است . وقتی شما قصد دارید درباره محلی که در آن زندگی کردهاید، فیلمنامه بنویسید به طریق اولی به دلیل تجربه زیستی که دارید از دیگران که با تحقیق و پژوهش میخواهند این شناخت را بهدست آورند ، بسیار جلوتر هستید و تحقیق و مطالعه را به جزئیات دیگری در مردمشناسی، سبک زندگی و ... معطوف خواهید کرد.
او افزود: اگر برای پرداختن به زندگی مردم منطقهای که مدنظر نویسنده است تحقیق و پژوهش کافی صورت نگیرد، متن نوشته شده، فاقد باورپذیری کافی خواهد بود. طبعا عدم باورپذیری فضای داستان، آدمها و سایر عناصر قصه، ضعف بزرگی برای اثر خواهد بود و امکان ارتباط مخاطب با آن را از بین میبرد.
این فیلمنامهنویس در ادامه درباره اعتراضاتی که در برخی مواقع به سریالهای بومی میشود، گفت: دلیل اعتراضات، در اکثر مواقع به ضعف فیلمنامهنویس یا کارگردان اثر مربوط نیست. حقیقت این است که اعتراضات مردم ریشه در جای دیگری دارد. به عبارت سادهتر ، مردم از جای دیگری دلشان پر است و خشمگین هستند، اما این خشم را بر سر سازندگان فیلم و سریال خالی میکنند. به گونهای که گویا منشأ همه مشکلات، مصائب و سختیها نویسنده و کارگردان اثر هستند.
نویسنده مجموعه تلویزیونی «وارش» در ادامه اظهار داشت: به عنوان مثال در سریال «وارش» دیالوگی از بهنام تشکر که در فیلمنامه هم نوشته نشده بود، حاشیهساز شد و واکنشهای تندی را متوجه ما کرد. ممیزان تلویزیون و مسئولان پخش که نسبت به کوچکترین جزئیات در متن و فیلم حساس هستند و در بسیاری مواقع ،نویسنده را وادار میکنند تا سادهترین دیالوگها …
او افزود: در یک سریال وقتی یک شخصیت دیالوگی میگوید با کنشی انجام میدهد، این جمله، نظر، کنش و موضع همان شخصیت است که در قصه حضور دارد و هیچ ربطی به نظر نویسنده و دیگر سازندگان اثر ندارد. و طبعا خطاب آن شخصیت به شخصیت دیگری در همان داستان است و باز هم ارتباطی به دیگران و یا احیانا مخاطبان و یا سایر اقوام ندارد. در سریال «وارش» هم آقای بهنام تشکر در قامت یک شخصیت منفی آن جمله را خطاب به چند ماهیگیر میگوید . و این دیالوگ طبعا نظر نویسنده یا کارگردان نیست.
در سریال «سرزمین کهن» کمال تبریزی هم چنین اتفاقی رخ داد؛ جمله یا دیالوگ مطرح شده در سریال سرزمین کهن، قصد توهین به قوم بختیاری را نداشت و همانطور که گفتم مردم از جای دیگری آسیب دیده اند و عصبانی هستند. البته گاهی هم از احساسات انسانی و وطن پرستانهی آنها در یک بازی عمدتا غیراخلاقی سیاسی سوءاستفاده می شود.
قاسمعلی تصریح کرد: زمان پخش «وارش» ، وقیحانهترین و رکیکترین فحاشیها به من و خانوادهام شد. خب! لابد این مردم نازنین دیواری کوتاهتر از دیوار یک نویسنده پیدا نکردهاند، پس او میشود آماج خشم و پرخاش و فحاشی !
فیلمنامهنویس مجموعه تلویزیونی «طلسمشدگان» در ادامه اظهار داشت: به نظر من رفتن به سراغ داستانهایی که خارج از پایتخت اتفاق میافتد و روایت قصههایی از اقوام ایرانی برای مردم جذاب است و همچنین معرفی فرهنگ جدید و مناسبات اجتماعی متفاوت خود عاملی برای جذب مخاطب است و در این آثار تصاویری بدیع و جدید در دل قصههایی متفاوت به مخاطب عرضه میشود که اتفاقاً میتواند مورد توجه مخاطب قرار بگیرد.
او در پایان درباره محدودیتهایی که برای پرداختن به قصههای بومی وجود دارد، گفت: دست و پا گیر بودن محدودیتها را قبول دارم ولی عدم تحقیق و یا ناکافی بودن تحقیقات را نمیتوان به گردن محدودیتها انداخت. محدودیتها باعث میشود که نتوانیم به سراغ برخی موضوعات برویم و از طرفی خطر اعتراضات و حواشی به قدری است که اکثر فیلمسازان ترجیح میدهند ریسک پرداختن به موضوعات بومی را به جان نخرند و همین عاملی است بر این که شاید در سالهای اخیر آثار کمتری در این زمینه ساخته شده است.