به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، جشنواره چهلم با تغییراتی مشخص و چشمگیر برگزار شد که یکی از مهمترین این تغییرات حذف بخش نگاه نو بود و فیلمسازان فیلم اولی در کنار دیگر فیلمسازان با تجربه به رقابت پرداختند اما تعداد فیلمهای اول در این دوره از جشنواره کم نبود و با توجه به درخشش فیلمسازان فیلم اولی در سالهای گذشته انتظار میرفت که تعداد فیلمهای قابل توجه امسال افزایش داشته باشد.
از طرفی مثل همیشه پیش از برگزاری مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر گمانهزنیهایی درباره جوایز از سوی اهالی رسانه، منتقدان و سینماگران مطرح بود که همین گمانهزنیها و انتظاراتی که ایجاد میشود، انتقادات پس از معرفی برگزیدگان را به همراه دارد.
قطعاً هر نتیجهای که از عملکرد هیئت داوران حاصل شود میتواند مورد انتقاد و بررسی باشد ولی نمیتوان نقد و بررسی آثار جشنواره و عملکرد داوران در انتخابها را کنار گذاشت؛ به همین بهانه در گفتوگو با چند منتقد عملکرد هیئت داوران را مورد بررسی قرار دادیم و از طرفی نگاهی به سطح کیفی فیلمهای چهلمین جشنواره فیلم فجر داشتیم که در ادامه میخوانید:
آنتونیا شرکا: امین حیایی مستحق سیمرغ بود / هیئت داوران بازی خوب پگاه آهنگرانی در «بدون قرار قبلی» را نادیده گرفت
آنتونیا شرکا منتقد سینما در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: در چهلمین جشنواره فیلم فجر جای خالی فیلمهایی که از طریق هیئت انتخاب به جشنواره راه پیدا نکرده بودند کاملاً احساس میشد و به همین دلیل غیرمنصفانه است که جشنواره امسال را ویترین یک سال سینمای ایران در نظر بگیریم. در این دوره از جشنواره فیلمهایی دیدیم که حضورشان کاملاً مایه شگفتی بود و این پرسش را مطرح میکردند که این آثار ضعیف بر اساس چه معیارها و ضوابطی در این جشنواره حضور دارند؟
شرکا خاطرنشان کرد: در جشنواره چهلم فیلم فوقالعادهای که بتوان آن را پدیده امسال دانست وجود نداشت و به جز دو فیلم «ملاقات خصوصی» و «علفزار» که آثار نسبتاً خوبی بودند باقی فیلمها در حد متوسط و ضعیف بودند. پس از این دو فیلم، «نگهبان شب» و «برف آخر» آثاری بودند که کمی بالاتر از سطح متوسط بودند. امسال تعداد فیلمهای ضعیف بسیار زیاد بود و ما شاهد فیلمهایی مثل «درب» که اثری شریف و محترم است یا فیلمهایی چون «بدون قرار قبلی» و «ضد» بودیم که حضورشان در سینمای ایران خوب و لازم است اما نمیتوانند چندان اثرگذار باشند و به زودی فراموش میشوند.
وی افزود: هر سال فیلمی مطرح میشود که برای همه مشخص است این فیلم جوایز اصلی را به دست میآورد. به نظر میرسید فیلم «موقعیت مهدی» امسال اثر گلچین شده جشنواره است که در راستای سیاستهای کلان باید بیشتر به آن بها داده شود و به شخصه انتظار داشتم که به همین دلیل جوایز بیشتری به این فیلم اهدا شود اما جوایز به خوبی توزیع شد و اینگونه نبود که «موقعیت مهدی» همه جوایز را مال خود کند.
این منتقد در ادامه گفت: فیلم «موقعیت مهدی» اثر محبوب من نبود و به نظرم در سینمای دفاع مقدس هم اثر شاخصی به حساب نمیآید و فکر میکنم مستحق بسیاری از جوایز نبود چرا که فیلمهای بهتری هم در جشنواره بودند.
شرکا تصریح کرد: دو فیلم «لایههای دروغ» و «ماهان» ضعیفترین فیلمهای جشنواره بودند که حضورشان در این رویداد غیر قابل توجیه بود. از فیلم «بیرویا» انتظار بیشتری داشتم اما فیلم متوسطی بود و در اجرا اثر قابل توجهی نشده بود. فیلم سینمایی «شهرک» هم به عنوان فیلم اول از کارگردانی که در حوزههای دیگر نامی آشنا است شبیه مشقی بود که نمره قبولی میگرفت. یوسف حاتمیکیا که فرزند یکی از مطرحترین کارگردانهای سینمای ایران است در «شب طلایی» اثرش هویت مستقلی داشت و با وجود اینکه فیلمهای قابل توجهی از فیلمسازان این دوره جشنواره ندیدیم میتوان گفت که فیلمسازان جوان توانستند تا حدی ما را برای آثار بعدیشان کنجکاو کنند.
وی درباره بازیگران برنده سیمرغ گفت: در حوزه بازیگری هر کس آرای خود را دارد ولی من از انتخابهایی که صورت گرفته بود خوشحال شدم. به نظرم امین حیایی مستحق جایزه سیمرغ بود، فرشته حسینی در «دسته دختران» خوب بازی کرده بود و به نظرم بازیگر آیندهداری است. طناز طباطبایی در «بیرویا» همان نقشی را بازی کرد که پیشتر هم از او دیده بودیم و به نظرم بازیاش در این فیلم در کارنامه او اتفاق خاصی به حساب نمیآید. انتظار داشتم بازی پگاه آهنگرانی در «بدون قرار قبلی» بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. برای اولین بار بود که او را در نقشی درونگرا با بازی کنترلشده میدیدیم و حداقل استحقاق کاندیدا شدن را داشت. پژمان جمشیدی که بیشتر او را در نقشهای کمدی دیدهایم میتوانست برای بازی «علفزار» بیشتر مورد تحسین قرار بگیرد و بهتر بود حداقل یک دیپلم افتخار هم برای او در نظر گرفته شود.
عباس کریمی عباسی: هیئت داوران کارگردانی «مرد بازنده» را نادیده گرفتند / این فیلم میتواند شروعی برای شکلگیری سینمای نوآر در ایران باشد
عباس کریمی عباسی منتقد سینما در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: چهلمین جشنواره فیلم فجر یک ویژگی مهم داشت که در آن شاهد ژانرهای مختلف بودیم و این تنوع ژانرها را میتوان یکی از نکات مثبت این دوره از جشنواره دانست. نکته مثبت دیگر فاصله گرفتن از فیلمهای آپارتمانی بود. فیلمهایی که امسال در جشنواره دیدیم فقط متمرکز بر تهران نبودند و بسیاری از فیلمها در خارج از تهران روایت میشدند.
کریمی عباسی خاطرنشان کرد: یکی از ضعفهای مشهود در فیلمهای امسال که مربوط به کلیت سینمای ایران میشود، اصرار کارگردانها به نگارش فیلمنامه است. ما امسال فیلمهایی دیدیم که میتوانستند جزو آثار خوب سینمای ایران باشند ولی به دلیل عدم توانایی کارگردان در نگارش فیلمنامه ابطر مانده بودند. اکثر فیلمها در ابتدای راه برای روایت قصهشان خوب عمل میکردند و تا حدود دقیقه 40 خوب بودند اما در هنگام اوج و فرود فیلمنامه خط سیر را به شکلی نادرست تغییر میدادند و حتی موضوع اصلی را به حاشیه میبردند و فیلمنامه ضعیف میشد. «برف آخر» یک نمونه از این دست آثار است که موضوع و دغدغه اصلیاش را در اواسط فیلمنامه از دست میداد و داستان دچار انحرافی میشد که به سمت دیگری میرفت. فیلم «بی رویا» هم چنین ویژگی داشت و با وجود ایده خوبش تا جایی قصه به خوبی پیش آمد اما در ادامه یک سری موارد فرعی داستان اصلی را در حاشیه قرار داد و پایانبندی اثر دچار اشکال شد.
وی افزود: دلیل وجود چنین اشکالی در سینمای ایران این است که ما در کشورمان شغلی به نام نویسندگی نداریم و به همین دلیل داستانهای خوب هم نداریم و کارگردانهای ما که اصرار به فیلمنامه نوشتن دارند داستان نمیخوانند و سعی دارند فقط به ایدههای ذهنی خودشان توجه داشته باشند. در ادبیات ما هم داستانهای کمی برای اقتباس وجود دارد و ما به همین دلیل اقتباس در سینمایمان هم بسیار کمرنگ است. فیلم سینمایی «خائن کشی» که یک ایده جذاب را دستمایه قرار داده بود به همین دلیل با سلایق مدنظر کارگردان به اثر متوسطی تبدیل شد در حالیکه میتوانست فیلم بسیار بهتری باشد.
این منتقد در ادامه گفت: در جشنواره امسال قطعاً فیلمی نداشتیم که بتواند در کنار بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران قرار بگیرد اما چند فیلم به عنوان نقاط عطفی برای سینمای ایران در جشنواره چهلم وجود داشت. یکی از این آثار «مرد بازنده» بود که اتفاقاً توسط هیئت داوران نیز کاملاً بایکوت شد. این فیلم میتواند شروع خوبی برای ایجاد نوعی سینمای نوآر بومی باشد. ما میتوانیم نوعی سینمای نوآر بومی داشته باشیم و «مرد بازنده» میتواند عاملی برای شکلگیری این موج باشد اما متأسفانه این فیلم حتی توسط منتقدان ما هم نادیده گرفته شد. فیلم سینمایی «بی رویا» هم با وجود همه ایراداتی که داشت میتواند مقدمهای بر شکلگیری یک گونه سینمایی متفاوت در کشورمان باشد. فیلم سینمایی «علفزار» هم به عنوان یک فیلم ساخته شده بر اساس داستانی واقعی که با شاخ و برگهایی در قصه دراماتیک و سینمایی شده بود اثر قابل توجهی به حساب میآید. ما در سینمایمان تابوهایی داریم که کاملاً منطقی و درست هستند، مثل تابوهای مذهبی و یا برخی مسائل فرهنگی؛ اما یک سری تابوهای غلط وجود دارد که باید کنار گذاشته شوند. به عنوان مثال رشوه گرفتن یک قاضی که ما در سیستم قضایی کشورمان هم شاهدش بودیم و حتی این افراد متخلف دادگاهی شدند و اخبار این دادگاهی در تلویزیون هم منتشر شده است؛ نباید تابویی باشد که فیلمسازان اجازه پرداختن به آن را ندارند. فیلم «علفزار» مثل فیلمهایی چون «مارمولک» این تابوشکنی را به خوبی انجام داده و از شخصیت شرافتمند خود که اتفاقاً او هم شخصی در سیستم قضایی است کاراکتری غیر شعاری و انسان ارائه داده است.
کریمی عباسی در پایان گفت: به نظر من در جوایز اهدا شده فیلم «مرد بازنده» در کارگردانی کاملاً نادیده گرفته شد و موسیقی فیلم «خائن کشی» که بسیار خوب بود و در فضاسازی فیلم نقش موثری داشت هم میتوانست جایزه این بخش را از آن خود کند اما فکر میکنم در بخش بازیگران همه کسانی که جایزه گرفتند استحقاق این جایزه را داشتند.
انتهای پیام //