به گزارش خبرنگار برنا از همدان، واقعیت این است که تصور ما انسانها از تاریخ به مجموعهی پیشداشتهای ما، و مجموعهی آموختههای ما از تاریخ بر میگردد، آموختههای ما به ما میگویند در مورد تاریخ به چه اتفاقاتی و چه افرادی بیاندیشیم.
برای برخی از ما تاریخ، روایت حملهها و جنگها و ستیزهها و خونریزیهاست، و برای برخی دیگر، حکایت فداکاریها و علمآموزیها و کسب دانش و معرفتهاست.
اما به هر حال انسان ایرانی وقتی شب میخواهد بیارامد، ممکن است به تاریخ هم فکر کند، به هر جای تاریخ که دلش میخواهد، به هر رویدادی که دلش میخواهد، بدون هیچ محدودیت و معذوریتی.
در این بین فکرش را بکنید که یک شب میهمان دیار تابستانی دوران هخامنشی هستید. با همان لباسها و ریشها و اندامهای تنومند، مردان و زنانی که از تبار هخامنش هستند و نامهای بزرگی از خاندانشان در خاطرهها مانده است. آن شب که در اقامتگاههای کوهستانی دهکده گنجنامه و روبه چشمانداز دامنه الوند و کتیبههای گنجنامه در حال غنودن هستید به چه میاندیشید؟ به کجای تاریخ هخامنشیان؟ به کوروش و منشور حقوق بشرش؟ به داریوش و جنگآوریش؟ یا به ارابهها و کالسکههایی که در حال انتقال پادشاه به اقامتگاه تابستانیاش هستند؟ فکرش را بکنید فقط چند صد متر با کتیبهها فاصله دارید! برای اینکه مطمئن شوید کجای تاریخ ایستادهاید، از پشت شیشه چشمانداز را دوباره نگاه کنید و به داریوش و خشایارشا حق بدهید که اینجا را اقامتگاه خود کرده باشند.
البته پیش از آنها به طور قطع «دیاکو»، «فرورتیش»، «هووخشتره» و «ایشتوویگو» پادشاهان مادها را تحسین میکنید با این انتخاب. انتخاب همدان با عنوان اولین پایتخت تاریخ و تمدن ایران. بله اینجایی که الان اقامت دارید اولین پایتخت مدنی ایران بوده است. حالا شما در یک اقامتگاه مدرن، با امکانات لاکچری، در قلب جایی از تاریخ ایستادهاید که تمام مردم جهان، آنهایی که دستی بر تاریخ و تمدن دارند میشناسند و تحسین میکنند.
حالا به جای اینکه به شهر محل اقامتتان، محل کارتان، دغدغههای روزانه و تکراریتان بیاندیشید، خودتان را در تاریخ ول کنید، رها کنید، یله بر درازای تاریخ خودتان را آزاد کنید و به جهانی بیاندیشید که به شما رسیده و پس از شما هم ادامه خواهد یافت.
با خواندن و مرور دوباره متن کتیبههای گنجنامه ببینید و به یاد بیاورید که داریوش و خشایارشا در آن روزگار چه گفتند، با علم به این که در آینده اصلا معلوم نیست چه باشد و چه شود. این سخنان داریوش را در ذهن بگذرانید که گفته: «خدای بزرگ است اهورامزدا، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید، که داریوش را شاه کرد، شاهی از [میان] بسیاری، فرمانروایی از [میان] بسیاری. مَنَم داریوش، شاه بزرگ، شاهِ شاهان، شاهِ سرزمینها[یی] که نژادهای گوناگون دارند، شاه سرزمین دور و دراز، پسر ویشتاسب هخامنشی» و در کتیبه دیگر خشایار میگوید: «خدای بزرگ است اهورامزدا، که بزرگترین خدایان است، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که برای مردم شادی آفرید، که خشایارشا را شاه کرد، یگانه از میان شاهان بسیار، یگانه فرمانروا از میان فرمانروایان بیشمار. من خشایارشا، شاه بزرگ، شاهِ شاهان، شاهِ کشورهای دارای ملل بسیار، شاه این سرزمین بزرگِ دوردستِ پهناور، پسر داریوش شاه هخامنشی».
شاهان هخامنشی هم اینگونه نغمههای خود را در گوش تاریخ خواندند و رفتند، آنچه از تاریخ به جا میماند نکویی است، حالا باز هم درباره تاریخ بیاندیش، اینجا جای خوبی برای فکر کردن است، جایی آرام، پر از درخت و برگهایی سبز در بهار و تابستان، فضایی زرد در پاییز و فضایی پر از برف در زمستان، بیاندیش که سرنوشت انسانها در تاریخ چگونه رقم میخورد و به آرامی بخواب. بخواب در یک اقامتگاه سنگی و پر از احساس تاریخی، جایی به نام دهکده آرامش گنجنامه.
دهکده تفریحی گنجنامه برای اینکه شما را با تاریخ همراه کند، اقامتگاهها را در زاویهای ساخته که دامنه الوند و زیباییهای طبیعی و تاریخیاش برای تداعی معانی روبه روی شما باشد. احساس خوبی داشته باشید. شما را با حال خوبی که دارید تنها میگذارم.
انتهای پیام