به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ پخش سریالهای تاریخی و کلاسیک در پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی نیز جای خود را باز کرد و بعد از سریال «شهرزاد» حسن فتحی با سریال «جیران» دوباره توانست با بررسی زندگی ناصرالدین شاه قاجار گوشهای از اتفاقات دوره مذکور را به تصویر بکشد. اتفاقی که با نقد و نگاه متفاوت فیلمسازان، جامعهشناسان و تاریخنویسان مواجه شد. موضوع را در برنا از زوایای مختلف بررسی کردیم.
حسن هدایت معتقد است که فیلمساز برای روایت یک واقعه تاریخی میتواند تا حدی تخیل به اثرش تزریق کند و در تاریخ سینما کمتر اثری را میتوان پیدا کرد که تاریخ را با جزئیات دقیق روایت کرده باشد.
حسن هدایت تهیهکننده و کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: وقتی یک نویسنده یا فیلمساز قرار است تاریخ را در قالب درام روایت کند قطعاً تا حدی تخیل نیز به آن تزریق میکند و این تنها در فیلم و سریال اتفاق نمیافتد بلکه در کتاب هم به همین شکل است و همه آنچه که نوشته میشود با مستندات انطباق ندارد؛ در واقع برداشت مولف را در فرم میتوان دید و مولف است که مشخص میکند یک اثر چگونه میتواند جذابتر شود و بر اساس آن تغییراتی در اثرش ایجاد میکند.
هدایت خاطرنشان کرد: در همه جای دنیا به همین شکل است و در تاریخ سینما آثار کمی را میتوان نام برد که دقیقاً منطبق با تاریخ باشند و هیچ دخل و تصرفی در داستان ایجاد نشده باشد. با این حال دست بردن در تاریخ و به نوعی تزریق تخیل بر آن جایی مجاز نیست که به نوعی نویسنده یا فیلمساز واقعیتها را در اندازهای بزرگ و کاملاً مشخص تغییر دهد اما در مسائل جزئی قطعاً مولف میتواند تغییراتی ایجاد کند تا مخاطب بتواند با اثرش همراهی کند. سریال «جیران» را ندیدهام و طبیعتاً نمیتوانم قضاوتی داشته باشم اما حسن فتحی در آثار قبلیاش توانسته این نکات را مدنظر داشته باشد و به عنوان مثال در سریال «شهرزاد» به خوبی در فضاسازی و قصه ساختار خوبی به اثرش داده است.
کارگردان فیلم سینمایی «گراند سینما» در ادامه گفت: قطعاً در زمانهایی که هیچ مستنداتی درباره آن وجود ندارد نویسنده و فیلمساز میتواند به تخیل پناه ببرد. به عنوان مثال در زمان انسانهای اولیه فیلمها و داستانهایی که نوشته میشود کاملاً تخیلی است و تنها برداشتی که از فضای آن زمان وجود دارد میتواند نشانی نزدیک به واقعیت باشد.
وی افزود: در شکل بصری اثر هم اگر دقت کافی صورت نگیرد میتوان اتهام تحریف را به فیلم یا سریال وارد دانست. تصاویر، عکسها و مستنداتی که مربوط به برهه زمانی مدنظر وجود دارد میتوانند منابعی برای طراحی صحنه، طراحی لباس و گریم باشند. شاید در رنگ و نور کارگردان بخواهد تغییراتی ایجاد کند اما فرم بصری باید به سمت واقعیتها برود تا فضای تاریخی اثر ملموس باشد. این نکته در آثار غربی و به خصوص هالیوود بسیار مورد توجه قرار میگیرد چرا که در آنجا کارگردانها با انتقادات شدید از سوی منتقدان و کارشناسان روبرو میشوند چرا که منتقدان به نکات ریز و جزئی اثر توجه میکنند و اثر را مورد انتقاد قرار میدهند. به عنوان مثال فیلم «تس» به کارگردانی رومن پولانسکی قصهاش در انگلیس روایت میشود اما از آنجا که این کارگردان امکان حضور در انگلیس را نداشت مجبور به ساخت این فیلم در فرانسه شد و همه نکات لازم برای طراحی صحنه فیلم را رعایت کرده بود تا فضای کشور انگلیس را تداعی کند اما در نهایت به دلیل اینکه گاوهای حاضر در فیلم انگلیسی نبودند مورد انتقاد منتقدان قرار گرفت؛ وقتی تا این حد حساسیت وجود دارد قطعاً فیلمساز مجبور به دقت در جزئیات میشود.
این کارگردان تصریح کرد: اما در کشور ما حتی کارگردانهای بزرگمان هم ممکن است اشتباه کنند و به برخی نکات ریز و جزئی توجه نداشته باشند چرا که امروز مخاطب ایرانی به دلیل حجم بالای فیلمهای مبتذل کمدی، سریالهای سطح پایین ترکیهای، عربی و کرهای سطح سلیقهاش نازل شده و بیش از هر چیز به بیان تصویری رنگارنگ عادت کرده و حتی در سریالهای تاریخیمان شاهد رنگهای زیادی هستیم و کارگردان سعی دارد از رنگهای شاد استفاده کند که فضای کلی را بیشتر شبیه یک بالماسکه میکند که از فضای تاریخی کاملاً دور است.
هدایت در ادامه گفت: حتی اگر قصه فیلم در برههای از تاریخ روایت شود که فضاسازی رنگارنگی وجود داشته باشد فیلمساز برای اینکه احساس قدیمی بودن فضا را به مخاطب منتقل کند سعی دارد در رنگآمیزی و جلوههای بصری تا حدی حس کهنگی را در فضای اثر تزریق کند. در فیلمهای کلاسیک برخی مواقع از فیلترهایی استفاده میکردند که به شکل نامحسوسی رنگها را کهنهتر نشان میداد و حسی از قدیمی بودن القا میکرد اما در کشور ما حتی در زمان ساخت فیلم تاریخی هم امروز سعی دارند رنگ و لعابی شاد برای اثرشان در نظر بگیرند و دلیل اصلی آن هم این است که سینما و تلویزیون ما متأسفانه تحت تأثیر نگاه و سلیقه مخاطب است و سلیقه مخاطب ایرانی هم همانطور که پیشتر گفتم به دلیل فیلمها و سریالهای ضعیف کرهای، ترکیهای و عربی به شدت نازل شده است.
این کارگردان تأکید کرد: با همه این تفاسیر باید بپذیریم که قصههای تاریخی در هیچ جای دنیا به صورت صد درصد واقعی و بدون تحریف روایت نمیشوند و فیلمسازان به نوعی سعی میکنند نگاه خود را در اثر دنبال کنند. در واقع میتوان ساخت فیلم تاریخی را نوعی ترجمه دانست و فیلمساز یک واقعه تاریخی را به زبان دراماتیک ترجمه میکند. فیلم یا اثر ادبی تاریخی یک کلیت از زمان قصه خود یا در واقع از تاریخ به مخاطبش ارائه میدهد؛ به عنوان مثال اگر یک نفر بخواهد برای اطلاع از تاریخ انقلاب فرانسه کتاب «غرش طوفان» الکساندر دوما را بخواند یک کلیت از فضای آن زمان متوجه میشود اما برای فهم دقیق و درست وقایع باید به سراغ آثار تاریخی برود. سریالی چون «هزاردستان» به کارگردانی علی حاتمی اگر چه با نگاه هنری و سینمایی اثری ارزشمند است اما در روایت تاریخی میتوان آن را یک فاجعه دانست که فقط کلیاتی از دوران قاچار و پهلوی به مخاطب میدهد اما نمیتوان این را ضعف بزرگی برای اثر حاتمی دانست چرا که او به دنبال تعریف دقیق تاریخ نبوده است.
امرالله احمدجو: در آثار تاریخی هدف تجسم روح تاریخ است/ تزریق تخیل به قصهای تاریخی در اثر دراماتیک هیچ ایرادی ندارد
امرالله احمدجو با اشاره به اینکه برای ساخت یک فیلم یا سریال تاریخی لازم است که قصه مدنظر را به اثری دراماتیک تبدیل کنیم، تأکید کرد که تزریق تخیل به قصهای تاریخی در اثر دراماتیک هیچ ایرادی ندارد.
امرالله احمدجو نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: تحریف تاریخ در آثار نمایشی مثل فیلمهای سینمایی، سریالها و... تنها در وارونگی کلیت داستان ممکن است به این معنا که اگر شخصیتی بر اساس گزارشهای تاریخی یقیناً یک شخصیت منفی و سیاه است و در اثر نمایشی کاملاً برعکس آن را شاهد هستیم تحریف اتفاق افتاده است.
احمدجو خاطرنشان کرد: در آثار تاریخی فیلمساز بیش از هر چیز مضمون را مدنظر دارد و در واقع هدفش تجسم روح تاریخ است و در تلاش است این مضمون را در قالب تجسمی بیرونی ارائه دهد. به همین دلیل تزریق تخیل بر اثر مجاز است و نویسنده هم میتواند بخشهایی به کلیت داستان اضافه یا بخشهایی از آن را حذف کند تا در نهایت داستانی جذاب داشته باشد.
وی درباره مواردی چون طراحی صحنه، لباس و گریم در آثار تاریخی و وفاداری به فضایی که قصه در آن روایت میشود، گفت: این مورد هم کلیتی دارد که فیلمساز نسبت به هدفی که دارد آن را در نظر میگیرد. سالها پیش اثری کودک ساخته و پخش شد که قصهاش در فضایی قدیمی و تاریخی روایت میشد. در واقع همه آنچه که در صحنه شاهد بودیم قصهای تاریخی را تداعی میکرد اما در سکانسی دیدیم که در دادگاه یک میکروفن قرار داده بودند که هیچ ارتباطی به فضا نداشت و در واقع وسیلهای امروزی در فضایی تاریخی وجود داشت اما با توجه به فضا و لحن اثر این اتفاق آزاردهنده و عجیب نبود و میشد با اثر همراه بود. حتی در این مورد هم وفاداری به واقعیتها مربوط به هدفی میشود که فیلمساز در ذهن دارد و نمیتوان قانونی کلی برای آن در نظر گرفت.
کارگردان مجموعه تلویزیونی «روزی روزگاری» در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: در گزارشهای تاریخی و متونی که در دست ما به عنوان منابع تاریخی وجود دارد هر چقدر کنکاش و تحقیق داشته باشیم به سختی میتوان به حقیقت دست پیدا کرد چرا که تاریخنویسها هم عمدتاً تاریخنگاریشان به سفارش بوده و معمولاً نوشتهها به مراد حاکم زمانه و همراه با احتیاطکاریهای فراوان بوده است. حتی اگر تحقیق کامل داشته باشیم و به حقیقت هم رسیده باشیم باید آنچه که دریافت کردهایم را بر اساس ساختار درام تنظیم کنیم چرا که در ماجراهای تاریخی موضوعات انگشتشماری میتوان پیدا کرد که دراماتیک باشند. به همین دلیل تخیل آزاد است و فیلمساز تا جایی که کلیت ماجرا آسیب نبیند میتواند قصهاش را به نوعی دراماتیک کند.
این فیلمنامهنویس در ادامه تأکید کرد: ویژگی مهم آثار تاریخی این است که قدرت ایجاد بحث و گفتوگو را دارند. معمولاً پس از ساخت و پخش آثار تاریخی محققان، تاریخدانها و حتی علاقهمندان به مسائل تاریخی شروع به بحث و گفتوگو درباره کلیت اثر میکنند و متأسفانه برخی نقدها از سر بی اطلاعی منتقدان بر سینما و ساختار آثار سینمایی به بیراهه میرود و بی توجه به ساختار، فضا و از همه مهمتر هدف فیلمساز به نکات ریزی چون نثر و نوع گویش میپردازند و این در حالی است که حتی نوع گویش و لحن در آثار تاریخی هم به فضا و مضمون و هدف فیلمساز مربوط میشود و او است که باید تعیین کند در اثرش از چه لحن و گویشی استفاده شود اما متأسفانه درک این مسئله از سوی منتقدان ما کمتر دیده میشود.
وی در پایان افزود: تاریخدانهای ما هم شناخت کمی نسبت به ساختار آثار دراماتیک دارند و در نقد برخی منتقدان به ظاهر حرفهای سینمای ما هم این ضعف دیده میشود. ما برای ساخت آثار تاریخی با محدودیتهای بسیاری مواجه هستیم و علاوه بر کمبود نیروی انسانی در این زمینه در مواردی چون دکور هم با مشکلات بسیاری روبرو هستیم که آسیبهای جدی به آثار تاریخی میزند و کار کردن در این زمینه را بسیار سخت کرده است. ما یک شهرک سینمایی مجهز برای ساخت فیلمها و سریالهای اینچنین نداریم و نمیتوان این آثار را با فیلمها و سریالهای روز که در شرایطی راحت و بی دردسر ساخته میشوند، مقایسه کرد. وقتی فیلمساز با بازیگری مواجه میشود که برای اولین بار سوار اسب شده و باید بارها او را تعلیم دهند که امکان ضبط فراهم شود یا تلاش فیلمساز برای ادای دیالوگهای تاریخی با لحنی مختص آن زمان کارهایی است که انرژی بسیاری از گروه تولید میگیرد و اصلاً سختیهای آن با فیلمها و سریالهای روز قابل قیاس نیست.
انتهای پیام /