برگزاری دور اخیر مذاکرات احیای برجام در دوحه قطر را از نقطه نظرهای مختلفی میتوان مورد تحلیل قرار داد. یکی از این وجوه؛ ارزیابی چگونگی کسب نتیجه مورد نیاز طرفین است.
معلوم نیست انتظار برای خارج شدن دود سفید از محل مذاکرات دوحه چگونه و چرا این قدر پررنگ بوده است، ولی از لحاظ واقع گرایی، برجام تا آن حد پیچیده است که نگاههای خوشبینانه و بدبینانه را دائماً مأیوس میکند!
به غیر از نگارنده؛ خیل کثیری از افراد پیگیر در موضوع مذکور در ایران و آمریکا وجود دارند که از قضای روزگار معدودی از آنان، بازی کردن با نوسانات مذاکراتی و چرخههای یأس آلودگی را به خوبی بلد هستند.
البته این آخرین چیزی نیست که رندان سیاست باز به خوبی از آن سر در میآورند؛ بلکه بازی سیاسی آنان فراتر از نیویورک و وین و دوحه است و اصولاً کلاس کارشان بالاتر از این است که با افزایش و کاهش نرخ دلار در تهران و هرات و سلیمانیه، گرمی و سردیشان کند!
(حاشیه ۱): مخاطب محترم میتواند بر سر نگارنده فریاد ممتد بکشد که: ما چه گناهی کردهایم که زندگیمان به صعود و نزول ارز و ما یتعلق به گره خورده و از طلا گشتن و هستهای شدن پشیمان گشتهایم و مرحمت فرموده ما را مس کنید.)
اگر غرب و صهیونیستها میتوانستند برنامه اتمی ایران متوقف یا نابود کنند، لحظهای درنگ نمیکردند. آنها به خوبی و به درستی فهمیدهاند که که این کار اگر محال نباشد، بسیار دشوار و پر هزینه است و تازه معلوم نیست که نتیجه عکس هم به بار نیاورد. (حاشیه ۲: العاقل یکفیه الاشاره.)
در چندین سال گذشته؛ صهیونیستها بارها و بارها مدعی کاهش زمان گریز هستهای ایران شده اند. به عبارت دیگر؛ کابینه امنیتی اسرائیل غاصب اینگونه وانمود میکند که با گذاشتن چوب لای چرخ و استخوان بین زخم در مسیر اجرا یا احیای برجام؛ به دنبال طولانی کردن و خرید زمان هستند، ولی دور از ذهن نیست که گروگان گرفتن پرونده هستهای و همچنین اجرای متوازن برجام (نظارت در برابر عادی شدن پرونده ایران و لغو تحریم ها) بهانهای برای اتصال قضایای قدرت تسلیحاتی ایران (موشکی، پهپادی، قدرت دریایی) و نظم منطقهای (تضعیف شدید جبهه مقاومت) به برجام شماره یک است.
صهیونیستها و تندروهای آمریکایی هرگز نمیپذیرند که ایران بدون آنکه مهار شده باشد، به بازیگر تعیین کننده در چهارراه سیاسی-اقتصادی دنیا تبدیل شود. به خصوص اگر پایان غائله اوکراین یا سر برآوردن قریب الوقوع اژدهای چین، غرب را وادار با نرمش و عقب نشینی از مواضع پرطمطراق امروز کند.
مذاکرات وین یا دوحه، تنها برش بسیار کوچکی از بازی است و نباید بر اساس آنها تمام ماجراها را قضاوت کرد (البته حساسیت برخی از برشهای کوچک میتواند سرنوشت بازی را شکل دهد).
توصیه قابل توجه آن است که با دقت و حوصله، ردّ هیاهوکنندگان قبل و بعد از دورهای مذاکراتی را بگیریم. احتمال زیادی وجود دارد که افراد هوشمند بتوانند به نتایج جالبی برسند. شاید و تا حدودی شبیه به جمعبندی سربازان گمنام امام زمان (عج) در جامعه اطلاعاتی و نهادهای حفاظتی در خصوص سوژهها و عملکرد جریان نفوذ!
(حاشیه ۳): شبهه کارشکنی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در روند احیای برجام به بهانه فرصت طلبی برای حذف نام این نهاد انقلابی از فهرست تروریسم؛ آدرس غلطی است که میتوان ردّ محافل هوچیان را با آن پیدا کرد. مراقب سرنخها باشیم!
سعید شهرابی فراهانی