به گزارش خبرنگار گروه علمی و فناوری خبرگزاری برنا؛ تام هالند بازیگر فیلم مرد عنکبوتی (بازگشت به خانه محصول 2017) که حدود 67 میلیون دنبال کننده در اینستاگرام دارد، طی پیامی در صفحۀ خود اعلام کرد که قصد ترک این سرویس را دارد.
هالند در این پیام گفت؛ "من قصد دارم از شبکههای اجتماعی فاصله بگیرم. برای سلامت روانم. برای اینکه متوجه شدهام که اینستاگرام و توییتر بیش از حد تحریککننده و طاقت فرساست، من این اپلیکیشن را حذف میکنم".
بازیگر نقش مرد عنکبوتی اولین چهرۀ مطرح دنیای فیلم یا موزیک نیست که مدیران اینستاگرام را پریشان میکند، پیش از او سلنا گومز (خوانندۀ اهل تگزاس) و مدونا (خوانندۀ فرانسوی) نیز دربارۀ اثرات مخرب این شبکه صحبت کرده بودند، گومز با اینکه یکی از پر مخاطب ترین چهرههای شبکۀ تصویر محور فیسبوک محسوب میشد، در رسانهها اعلام کرد که این برنامه را روی گوشی همراه خود نگه نخواهد داشت، وی در این باره گفته بود؛ "اگر من مجبور شوم که از اینستاگرام استفاده کنم یا این که با هوادارانم از طریق آن در تماس باشم، از دیگران میخواهم که این کار را برای من انجام دهند. (استفاده از مدیر صفحه)
او در مورد اینستاگرام اضافه میکند: به نظر من اینستاگرام برای سلامت ما مضر است. من فکر میکنم جوانان، که خودم هم جزیی از آنها هستم، وقت زیادی را پای این اپلیکیشن میگذرانند همانطور که اینستاگرام روی من اثری بدی گذاشت، روی بقیه هم میگذارد. من به دلیل استفاده زیاد این شبکه اجتماعی، افسرده شدم. من احساس خوبی نسبت به خودم نداشتم. فکر میکردم که زشتم، فکر میکردم که اندام زیبایی ندارم...»
سلنا گومز در این مصاحبه تصریح کرده بود: اینستاگرام پر از دخترهای زیبا و جذاب است و من از دیدن آنها افسرده میشوم."
واقعیت این است که شبکههای اجتماعی در بسیاری از مواقع کمکی به رشد زندگی اجتماعی انسان نمیکنند، مرز بین شما و دنبالکنندههایتان در این شبکهها، صرفاً یک اتصال اینترنتی است که هر آن امکان دارد، برای مدتی قطع شود، آنگاه شکه خواهید شد که چند ده یا صد هزار مخاطبی که مرا دنبال میکردند، چرا دیگر سراغی از من نمیگیرند.
این شبکهها برخی اوقات انسان را مسخ میکنند، تعدادی از ما امکان دارد که چنان غرق در آنها شویم که فراموش که زندگی اجتماعی اصلی ما در فضای حقیقی جاری و ساری است به طور قطع اطراف خود بارها نوجوانهایی را دیدهاید که گوشی در دست با دنبالکنندهها کنجکاو خود صحبت میکنند و جملههایی از این دست بیان مینمایند؛ «سلام، فالوورای عزیزم، امروز اومدیم رستوران ...»، «سلام، فالوورای عزیزم، امروز اومدم فلان مکان تاریخی بازدید»، «فالوورای عزیزم من الان اومدم به شهر ... تا باهم ی دوری اینجا بزنیم» و ...
بسیاری از ما اگر دنبال کنندههای این صفحات باشیم، ناخودآگاه حس بدبختی پیدا میکنیم؛ چرا که ناخودآگاه در مقام قیاس زندگی خود با آنها بر میاییم و دائم میگوییم که چرا او از این امکان برخوردار است و من چنین نیستم، احساسی که تحقیقات نشان داده گاهی چنان میتوان پیشرفت کنند که منجر به بروز آشوبهای اجتماعی شوند.
نکتهای که فراموش میکنیم، این است که الگوریتم توسعۀ این شبکهها بر پایۀ نمایش رشد کرده به این معنا که فرد برای دیده شدن باید به چشم بیاید، برای همین هدف است که هیچوقت دعوای یک زوج عاشق بلاگر، واینر یا چهرههای مشهور در اینستاگرام را نمیبینید، آنها باید بهترین و ویترینی ترین حالت خود را نمایش دهند تا شما همچنان با حسرت صفحهشان را دنبال کنید و آنها بتوانند از قبل تبلیغات پول در بیاورند، ضمن اینکه هرگز این نکته را فراموش نکنیم که انسانی که واقعاً خوش باشد، فرصت نمیکند که در لحظات خوشش دوربین بدست بگیرد و آن را فریاد بزند به خصوص در میان ما ایرانیها که نگرانیهای دربارۀ چشم زخم خوردن و امثال آن نیز داریم، این مسئله بیشتر صدق میکند.
قصد توصیه به ماندن در شبکههای اجتماعی یا ترک آنها را نداریم اما باید اذعان کنیم که ما از حوزۀ حقیقی زندگی خود غافل شدهایم، گاهی آنقدر مشغول دوستان مجازی خود میشویم که وقتی به خود میآییم، متوجه میشویم، چقدر تنها شدهایم، این مسئله به خصوص در ارتباط با پلتفرمی مانند اینستاگرام که مالکان آن رسانه را بر پایه تئوری رسانهای لیبرالیسم تعریف میکنند، بیش از هر رسانهای دیگری نمود دارد.