به گزارش خبرنگار گروه علمی و فناوری خبرگزاری برنا؛ صوت و تصویر فراگیر واژهای است که رسانهها و اهالی آن در ماههای اخیر به واسطۀ داغ شدن موضوع متولی و نحوۀ نظارت بر صوت و تصویر فراگیر بسیار به آن پرداختهاند، اظهار نظرهای مختلفی دربارۀ نهاد متولی نظارت بر این محصولات و خطوط فرهنگی این رگلاتوری در فضای عمومی کشور طی این مدت منتشر شد. برخی سامانههای ویدیوی درخواستی را مشمول عبارت صوت و تصویر فراگیر نمیدانستند و درخواست داشتند که مرکز ملی فضای مجازی به عنوان بازوی اجرایی شورای عالی فضای مجازی در این خصوص نظر دهد، اتفاقی که در گفتگوی اختصاصی دبیر شورای عالی و رئیس مرکز ملی با خبرگزاری برنا محقق شد و ابوالحسن فیروزآبادی اعلام کرد که سامانههای ویدیوی درخواستی مصداق قطعی عبارت صوت و تصویر فراگیر هستند.
بعد از آن گروهی از ذینفعان این حوزه تلاش کردند تا روابط دو دستگاه فرهنگی کشور را تیره کنند و سوار بر امواج ایجاد شده از نظارت سرباز زنند که هوشیاری مدیران این دو نهاد فرهنگی سبب شد تا موفق نشوند، شواهد نشان میدهد که تفاهم دوطرف و ابلاغ آن دربارۀ نظارت بر سامانههای نمایش خانگی بسیاری از مشکلات را مرتفع کرده است و باید به تدریج شاهد تثبیت بیش از پیش حوزۀ رگلاتوری سامانههای ویدیویی درخواستی باشیم.
تبیین مسائل پیرامون سامانههای ویدیوی درخواستی (VOD)ها سبب شده تا رادیو گفتگوی یک قسمت از برنامههای هفتگی «گفتگوی فرهنگی» خود را مشخصا به مسائل این حوزه اختصاص دهد، برنامۀ گفتگوی فرهنگی چهارشنبه 9شهریورماه رادیو گفتگو با موضوع نمایش خانگی و آسیبشناسی اظهارنظرهای سیاسی به همین مسئله اختصاص کرده بود. این برنامۀ رادیویی روز چهارشنبه ساعت 20:00 به تهیهکنندگی رقیهزهرا پرند آور، اجرای علی پژوهش (خبرنگار حوزۀ فناوری) با حضور علیاکبر عبدالعلیزاده (عضو شورای سردبیری روزنامۀ جامجم)، محمدحسین خوشوقت (مدیر مسئول پایگاه خبری فرارو) و مریم فیروزفر (معاون خبر خبرگزاری میراث آریا) روی آنتن رادیو گفتگو رفت.
علیاکبر عدالعلی زاده در ابتدای این برنامه دربارۀ اظهارنظر یکی از جراید کشور درخصوص رقابت صدا و سیما با سامانههای نمایش ویدئویی و تلاش این سازمان برای ضربه زدن به VODها عنوان کرد: پاسخ به چرایی این موضوع نیازمند بیان مقدمهای ویژه است، فضای مجازی و ابزارهای وابسته به آن در کشور ما با سرعت بسیار زیادی رشد کردند، درحالی که فرهنگ و مقررات رگلاتوری این حوزه چنین رشدی نداشتند، این چالش ابتدا از سوی متولی دستگاه اجرایی اتفاق افتاد که سالها قبل دغدغهای برای نظاممند شدن فضای مجازی نشان ندادند اما دستکم توقع داریم میان جریان رسمی که مجوز فعالیت میگیرد (مانند سامانههای ویدیوی درخواستی) با فضای غیررسمی اینترنت متفاوت باشد. متاسفانه شاهدیم که در سایۀ غفلت انجام شده، مدیران پلتفرمهای دارای مجوز نیز توجه کمی به مسائل فرهنگی کشور و احترام به حقوق مخاطب دارند.
وی افزود: پلتفرمها طی سالهای اخیر محصولاتی ساختهاند که بعضاً هیچ سنخیتی با فرهنگ ایرانی ندارد، در برخی تولیدات آنها به وضوح نگاه کالامحور به زنان، شرب خمر، اباحهگری و... وجود دارد یا آثار خارجی مانند فهرست شیندلر یا سریال پیانیست را در دسترس مخاطب قرار میدهند که برای آرامش وی مناسب نیست. غفلت رگلاتوری سبب شده بود که فضایی غبار آلود در عرصۀ فرهنگ ایجاد شود که سود آن فقط به پلتفرمهای متخلف میرسید و سامانهای هم که مقررات را رعایت میکرد از قانونمداری خود منتفع نمیشد.
مجموعۀ این مسائل سبب شد تا طی سه سال گذشته ارادهای برای ساماندهی این فضا و تفویض اختیار رگلاتوری این حوزه به ساترا در کشور به وجود بیاید، البته متاسفانه دولت قبل همراهی سازندهای با این ارادۀ کلان در کشور نداشت؛ چرا که نفع خود را ادامۀ وادادگی در این حوزه میدید. امروز هم که شرایط بهبود پیدا کرده، توافقات اولیه حاصل شده و شرایط در حال تعادل یافتن است، برخی رسانههای مشخص عامدانه و گروهی ناآگاهانه سعی بر حفظ وضعیتی دارند که نتیجهای جز ولنگاری نداشته است، بنده بخشی از این غبارآلود بودن فضا را متوجۀ خود ساترا میدانم که شفاف توضیحات خود را بیان نکرده است تا معدود متخلفان فرصت فرافکنی انجام دهند که هدف تعطیلی کل زیست بوم است، در حالی که بارها اعلام شده، چنین ادعاهایی صحت ندارد.
محمدحسین خوشوقت در ادامۀ برنامه دربارۀ موضوع گفتگو عنوان کرد: معتقدم فرافکنیهای انجام شده از سوی متخلفین در شرایطی که هرآنچه اراده میکنند به مرحلۀ تولید میرسانند با هدف کسب سود مالی بیشتر انجام میشود، در حالی که تولید محتوا براساس منفعت مالی و بدون توجه به چارچوبهای فرهنگی مضرات بسیاری زیادی دارد، چنین روشی حتی در کشورهای لیبرالی نیز مورد انتقاد قرارخواهد گرفت. قانون جلوگیری از این امر و نظارت محتوایی را برعهدۀ صدا و سیما قرار داده است، هرچند بنده اعتقاد دارم که شفافیت کافی در این مسئله وجود ندارد اما موضوع بحث بنده در حال حاضر پرداختن به این مسئله یا درست بودن سپردن نظارت بر سامانههای ویدیوی درخواستی به صداوسیما توسط نهادهای قانونی نیست؛ چرا که در هرصورت قانون در کشور وجود دارد و باید از آن تمکین کرد.
به زعم بنده انحصار صدا و سیما در صوت و تصویر، ناخودآگاه این تلقی را برای بخشی از جامعه ایجاد خواهد کرد که صدا و سیما برای حفظ خود به صورتی عمل کند که پلتفرمها دچار چالش و نابودی شوند و وجود چنین انگارهای را کاملاً طبیعی میدانم. راهکار را مشخص نمودن و ابلاغ چارچوبهای شفاف برای نظارت بر صوت و تصویر فراگیر میدانم تا این تلقی که تعارض منافع صدا و سیما را دچار جانبداری در نظارت میکند را بیاثر کند.
پژوهش، کارشناس مجری برنامه دربارۀ نظارت صدا و سیما بر سامانههای نمایش درخواستی و شائبۀ رقابت بین ناظر و مجری، عنوان کرد: یک دیدگاه دومی نیز وجود دارد که اتفاقا قدرتمند هم است همانطور که نظارت بر دفاتر خدمات الکترونیک یا دفاترشرکتهای حفاظتی خصوصی بر عهدۀ نیروی انتظامی گذاشته شده، مطبوعات را بخشی از دولت رگلاتوری میکند که خود دو موسسۀ بزرگ مطبوعاتی دارد یا نظارت بر اصناف به اتحادیههایی سپرده شده که اعضایش خود شاغل در همان کار هستند، نظارت بر محتوای صوت و تصویر فراگیر نیز باید به نهادی سپرده شود که آگاهی کافی نسبت به ابعاد آن دارد.
فیروزفر، روزنامه نگار فرهنگ و رسانه نیز در ادامۀ برنامه به صورت تلفنی روی خط آمد و عنوان کرد: نگرانیهای موجود در عرصۀ صوت و تصویر فراگیر همانطور که مهمانان دیگر برنامه اشاره کردند به دو مسئله محدود میشوند، گروهی نگران امتداد بیپروای هنجاز شکنی برخی پلتفرمهای متخلف در تولید محصولات خود هستند و برخی دیگر نگران اعمال رگلاتوریهایی مشابه با برنامههای تولیدی صدا و سیما در سامانههای نمایش ویدیوی درخواستی هستند، آنان اعتقاد دارند که کاربران آنان خرده فرهنگهای دارند که زبانی متفاوت از گفتار رسمی حاکم بر صدا و سیما دارند و اعمال نظارتی مشابه به سامانههای ویدیوی درخواستی ضربه میزند همچنین پلتفرمها نگران رفتار سلیقهای با محتوای این سامانهها هستند که تصویب و ابلاغ آییننامهای شفاف منجر به رفع این شبهات خواهد شد، هردو گروه نیز از جهاتی حق دارند.
عبدالعلیزاده در ادامۀ برنامه گفت: وجود اجماع بین کارشناسان برنامه دربارۀ لزوم نظارت بر محتوای سامانههای ویدیوی درخواستی جای خوشحالی دارد. یکی از مسائلی که پلتفرمها معمولاً به درستی از آن استفاده نمیکنند، ردهبندی سنی محتوا است، برچسب ردهبندی کارکرد درستی در برخی محصولات این سامانهها ندارد همانطور که خانم فیروزفر نیز اشاره کردند گاهی پیش میآید که محتوای فیلم یا سریال اصلا تناسبی با گروه سنی درج شده در بخش توضیحات ندارد که باید برای آن چارهجویی کرد. درست است که مسئلۀ فروش برای پلتفرم اهمیت دارد اما فرهنگ ما نمیپذیرد که بهانۀ درآمد، سبب ترویج استفاده از کلمات رکیک در فیلمها و انیمیشنها شوند همانطور که مجری برنامه اشاره کردند، در بسیاری از زمینههای دیگر کشور ما نیز، نهادهایی بر تولیدات فرهنگی نظارت میکنند که خود دستی بر اجرا هم دارند و این نافی امر نظارت آنها نبوده است، معتقدم برخی از عزیزان بیشتر از نهاد ناظر، نگران قواعد نظارتی و پایبندی به اصول جامعه هستند و فرقی هم نمیکند که کدام نهاد ناظر باشد، آنها در هرصورت فشار میآورند که فرآیند نظارت را دور بزنند؛ چرا که جذب مخاطب با استفاده از چارچوبها کارآسانی نیست و برخی سازندگان ترجیح میدهند با عبور از ارزشها به سادگی پول در بیاورند.
خوشوقت در ادامۀ برنامه دربارۀ اعمال ردهبندی سنی بر روی تولیدات فرهنگی گفت: فرهنگ ایرانی و مناسبات آن به وضوح لزوم اعمال ردهبندی سنی را تبیین میکند، البته این امر به ایران مختص نمیشود و همۀ کشورهای جهان به نوعی درگیر آن هستند اما چیزی که برخی فعالان را نگران میکند، اعمال خطوط قرمز غیرضروری است که اثر مستقیم بر کیفیت خروجی پلتفرمها خواهد داشت، این مسئله بیشتر بر آثار خارجی مترتب است اما دربارۀ آثار داخلی هم وجود دارد، صدا و سیما باید بپذیرد که سامانههای ویدیوی درخواستی به اندازۀ رادیو و تلویزیون فراگیر نیستند به همین جهت باید قواعد متفاوتی از تلویزیون برای آنها در نظر بگیرد.
پژوهش، کارشناس مجری برنامه در این خصوص خاطرنشان کرد: البته فراگیر بودن آثار پلتفرمها را باید در سطح کاری خود آنها به صورت مستقیم در سطح جامعه بررسی کرد، زمانی که برخی رسانهها مدعی میشوند که بعد از پخش یک سریال از شخصیتی که کشتیگیر است، مراجعه به باشگاههای کشتی چندین برابر رشد یافته به معنای فراگیر و اثرگذار بودن آنان در سطح کاری خود است. گاهی پلتفرمها مدعی میشوند که محتوای تولیدی ما سبب کاهش بینندگان تلویزیونهای فارسی زبان خارج از کشور شده است.
وی افزود: این امر در جای خود ارزشمند است اما زمانی ارزشش دوچندان خواهد شد که محتوای ساخته شده براساس فرهنگ و ارزشهای ایرانی تنظیم شده است، در غیر اینصورت تولید اثری که مخاطب جذب عناصر نامناسب آن میشود، درست مانند ساخت سری سریالهایی کپیبرداری شده از محصولات بیکیفیت ترکیهای شبکههای فارسی زبان با استفاده از بازیگران ایرانی و مسلمان است که امر درستی برای کشور نیست.
فیروزفر، معاون خبر خبرگزاری میراث آریا در ادامۀ برنامه بار دیگر روی خط آمد و دربارۀ وجود اشکالات ارزشی در محتوای ایرانی و خارجی پلتفرمها تصریح کرد: فعالیت بخش خصوصی در زمینۀ سامانههای ویدیوی درخواستی به مجرد خود امری مبارک برای کشور است، برای حفظ رقابت و ارائه محصول مناسب در این سامانهها، دربارۀ محصولات خارجی بهتر است که خود ما آثار مناسبتر را انتخاب و پخش کنیم تا مردم از آن استفاده کنند، در حوزۀ انیمیشن هم ضرورت دارد که چنین حساسیتی وجود داشته باشد، دوبلۀ برنامۀ کودکان با استفاده از الفاظ رکیک برای جذب مخاطب بیشتر کار درستی نیست، نباید کلماتی را ترویج کنند که معنای مناسبی ندارد و کودکان بدون آگاهی از معنای آنها به تکرارش تشویق شوند.
این روزنامهنگار در ادامه خاطرنشان کرد: گاهی اوقات برخی کارگردانان و تهیهکنندگان رسانۀ ملی، ادعا میکنند که خطوط قرمز تلویزیون مانع فعالیت اثرگذار ما میشود، در حالی که چندین اثر ماندگار در رسانۀ ملی تولید کردهاند، آنها با این بهانه به عرصۀ نمایش خانگی پا میگذارند اما زمانی که خروجی کارشان منتشر میشود، شاهد اثری کمکیفیت با زیرپا گذاشتن بسیاری از ارزشهای فرهنگی جامعۀ ایرانی هستیم، این آثار به قدری ضعف دارد که برخی اوقات مخاطب از خود میپرسد که چرا باید برای این محتوا پول پرداخت کنم؟! این مسئله نیاز به نظارت دارد، البته بنده معتقدم این نظارت باید شفاف، همراه با سعۀ صدر باشد تا پلتفرم متخلف امکان فرافکنی نداشته باشد که صدا و سیما فقط برای ترویج پلتفرم خود و نابودی سایر سرویسها به میدان نظارت پای گذاشته است.
در ادامۀ برنامه بخشی از صحبتهای معاون فعلی مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دربارۀ VODها در سال 99 پخش شد که در خلال یک نشست علمی مربوط به اندیشکدۀ فضای مجازی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا انجام شده بود، مهدیپور در آن مقطع دربارۀ سامانههای ویدیوی درخواستی عنوان کرده بود که محتوای این سامانهها در حال حاضر فاصلۀ زیادی با تراز انقلاب اسلامی را دارند، برخی از آنها به راحتی صحنههای قمار، مصرف مشروبات الکلی، خشونت، آزار کودکان و ... نمایش میدهند، در حالی که بسیاری از کشورهای لیبرال دنیا نیز چنین صحنههایی را بر نمیتابند، حتی پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، فیسبوک و توییتر نیز اجازۀ نمایش چنین صحنههایی را نمیدهند، دولتها که جای خود دارند، هرگاه معترض به رفتار آنها نیز میشویم، بلافاصله با برچسبهایی مانند سانسور و برخورد امنیتی سعی بر مبری کردن خود، انجام میدهند.
معاون وزیر ارشاد همچنین مدتی بعد در مصاحبهای با خبرگزاری فارس عنوان کرده بود که مشکل اینجا است که برخی تولید کننده ها با ساترا در جدال هستند. ما باید از اقدامی که ساترا برای حذف محتوای نادرست برخی سریال ها میکند حمایت کنیم. موضوع این است که ماجرا کاملا دارد وارونه می شود و آنهایی که در مقام متهم هستند در مقام مطالبه گر ظاهر می شوند. هیچکس هم با آنها برخورد نمی کند. بعد از پخش صحبتهای مهدیپور نظر مهمانان در خصوص این صحبتها پرسیده شد.
خوشوقت دربارۀ سخنان معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد تأکید کرد: صحبتهای معاون وزیر ارشاد دغدغۀ همۀ ما است به زعم بنده این وضعیت ارتباط مستقیمی با فقدان آینده پژوهی ما در مسائل فرهنگی دارد، زمانی که آیندهنگری نداشتهباشیم به یکباره با تغییرات فرهنگی مواجه میشویم و باید برای آن چارهجویی کنیم، ماحصل این بیتوجهی به آینده تولید محتواهایی در سامانههای نمایش ویدیویی است که نمایش برخی از آنها در تعدادی از کشورهای غربی حتی جرم محسوب میشود.
وی افزود: بنده بر لزوم تنظیمگری و سالمسازی محتوای فضای مجازی تأکید دارم اما نهاد متولی جای بحث دارد به هرحال این شائبۀ وجود رقابت باید در افکار عمومی رفع شود تا نتیجۀ بهتری حاصل شود، معتقدم این نظارت باید توسط شورایی اداره شود که تلفیقی از چند نهاد متخصص در حوزۀ کاری سامانههای ویدیوهای درخواستی باشد.
عبدالعلیزاده نیز در تأیید سخنان مهدیپور عنوان کرد: معمولاً در کشور ما این مسئله وجود دارد که برخی بعد از بدست آوردن کرسی اجرایی برخلاف مشی گذشتۀ خود عمل میکنند اما معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد علیرغم اینکه در مسائل اخیر میان دو دستگاه فرهنگی از حدود کاری خود دفاع کرد، خدشهای به سخنان قبلی خود و لزوم نظارت بر سامانههای ویدیوی درخواستی همچنین نحوۀ آن وارد نکرد.
وی خاطرنشان کرد: بنده مخالف نهادزایی جدید هستم همانطور که پیشتر اشاره شد، نهادهای متعدد فرهنگی و غیر فرهنگی امر نظارت و اجرا در حوزۀ کاری خود را توأمان با هم پیش میبرند، مانند موسیقی، فیلم، مطبوعات و ... که دستگاه اجرایی در آنها محصول میدانی دارد اما در عین حال نظارت را نیز عهده دار است، در حالی که پیشتر مواردی وجود داشته که عدم ثبات اندیشهای در مدیریت اجرایی وقت سبب تولید محصولاتی به دور از گفتمان ایرانی اسلامی شده است به زعم بنده سپردن امور به نهادی متخصص که ثبات بیشتری هم دارد امر مطلوبی بوده که امروز تقریباً منجر به نتیجۀ قطعی شده است.
عبدالعلیزاده در خاتمه گفت: معتقدم تلویزیون به خاطر ممیزی و رعایت اصول اخلاقی دچار کم شدن مخاطب نشده است، آنچه تعدادی از مخاطبان را دور از رسانۀ ملی کرده، کاهش تولید بوده است همچنان که بسیاری از آثار قدیمی رسانۀ ملی با مخاطبی قابل توجه بازپخش میشوند بنابراین عدم پخش صحنههای بدوز از اخلاق و فرهنگ عامل این مسئله نیست و پلتفرمها نیز از رعایت اخلاق و ارزشها دچار خسران نمیشوند به زعم بنده انحراف در محتوا راه صحیحی برای جذب مخاطب نیست، اینکه سریالی در شبکۀ نمایش خانگی ساخته شود که جریان و انگیزۀ ترور ناصرالدینشاه را برخلاف واقعیت تاریخی تحریف کند به نحوی که نقش جریان بهاییت در این امر نادیده گرفته شود را امری عجیب و ناثواب میدانم، ساخت و تولید آثار سفارتی زیبندۀ فرهنگ و هنر ایرانی نیست.
انتهای پیام/