به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری برنا؛ یکی از اولین و صحیحترین اقدامات رئیس فدراسیون جدید فوتبال تعیین تکلیف نیمکت تیم ملی بود. فارغ از درست یا صحیح بودن ادامه همکاری با دراگان اسکوچیچ، بلاتکلیف بودن او واقعا روی کیفیت فنی بازیکنان هم تاثیر گذاشته بود. بارها شایعاتی در خصوص تغییر او به گوش رسید و هیچکس از مسئولین در این رابطه توضیحاتی کامل نمیداد و حتی چند ساعت قبل از اعلام جدایی اسکوچیچ هم سخنگوی تیم ملی جداییاش را تمام و کمال تکذیب کرد تا در نهایت تکلیف روشن و او جدا شد.
علیرغم حرفهایی که در فضای مجازی مبنی بر بیمعرفتی با اخراج او مطرح میشود اما همین ابتدا باید کمال تشکر و قدردانی را از او بابت کمک به صعود از مرحله اول انجام داد. بسیاری از انتقادها از اسکوچیچ خیلی به شخص او برنمیگشت و به شیوه انتخاب او و افرادی که او را در دوران بدون رئیس بودن فدراسیون گزینش کردند، ارتباط داشت.
اسکوچیچ در حد خودش تلاش بینظیری داشت و واقعا هم به تیم شلخته و پرحاشیه مارک ویلموتس شوک بسیار خوبی وارد کرد. در ادامه اما حواشی مربوط به مصاحبه او درباره تاکتیکناپذیری بازیکنان ایرانی و لیستهای پرحاشیهاش مثل یک چاقوی دوسر عمل کرد و باعث بروز اختلاف شد. اختلافی میان او و بازیکنانش و البته هواداران و شخص او. در ادامه تیم ملی مقابل حریفانی نسبتا جدی چون کره جنوبی و الجزایر بد کار کرد تا یک پایان تلخ جای تلخی بیپایان حضور او روی نیمکت باشد.
از روزی که ویلموتس روی کار آمد و تیم ملی در مسیر افول قرار گرفت، نام کیروش برای نیمکت تیم ملی مطرح بود. چه زمانی که او روی نیمکت تیم ملی کلمبیا مینشست و چه زمانی که سرمربی مصر بود.
پس از جدایی او از مصر که با حاشیههای اسکوچیچ و انتخابات فدراسیون همراه شد، مطالبه عمومی رای به بازگشت او میداد و مهدی تاج هم در اولین اقدام خود تصمیم به بازگردادن او گرفت. تصمیمی که با استقبال خوب اهالی فوتبال هم توام شد.
کیروش تا امروز بهترین نتایج تاریخ تیم ملی در میادین جام جهانی را گرفته و فرسنگها بیشتر از اسکوچیچ مقبولیت عمومی دارد. رفتار او هرچقدر هم مورد انتقاد قرار گیرد اما برکسی پوشیده نیست که نظم با حضور او به تیم ملی برمیگردد. در فاصله کمتر از ۷۰ روز مانده به آغاز جام طبیعتا هیچ مربی نمیتواند کار تاکتیکی خاصی انجام دهد اما انتخاب کیروش یک شوک مثبت بود که میتواند در کوتاه مدت هم به تیم ملی کمک کند.
چه با اسکوچیچ و چه بی او. چه با کیروش و چه بی او. تحت هر شرایطی وظیفه هر ایرانی حمایت از تیم ملی کشورش است. فراموش نکنیم در برهههای تاریخی هر زمان تیم ملی با حمایت هواداران توام شده نتایج تاریخی گرفته. چه در خلال مقدماتی جام جهانی ۹۸ و دیدار مقابل استرالیا و چه مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ که همه حامی تیم ملی بودند. چه در خود جام جهانی و چه در هر دیدار دیگری. هر زمان هم تیم ملی درگیر حواشی ناخواسته بوده، نتوانسته موفق شود و دودش در چشم مردمی رفته که جز دعای خیر و انرژی مثبت توانی برای کمک ندارند.
انتخاب رئیس جدید فدراسیون انتخاب مناسبی بود اما نکته حائر اهمیت همچنان حمایت ما است. کیروش هم روزی میرود. همان طور که اسکوچیچ و ویلموتس رفتند اما نقش ما به عنوان یک ایرانی حامی تیم ملی است که اهمیت دارد و در درازمدت نشان میدهد. اینکه کلامی که به زبان میآوریم و حرکاتی که در این دوران از خود بروز میدهم تا چه اندازه به بالا رفتن پرچم ایران در میادین کمک میکند. تا چه اندازه باعث روحیه افرادی میشود که پشتوانهشان فقط حمایت ما است. حمایت از پرچم و کشور ایران. نه حمایت از شخص خاص.
انتهای پیام//