به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری برنا؛ تیم ملی فوتسال ایران با ۱۴ بازیکن در مسابقات آسیایی پیش رو شرکت کرد و همه اعضا در کسب موفقیت و حضور در فینال نقش داشتند. به همین دلیل بهتر است نگاهی تک به تک به ملیپوشان بیندازیم:
سالار آقاپور؛ اوج پختگی در اوج جوانی
آقاپور در این دوره از مسابقات نشان داد اعتماد به او اصلا بی دلیل نیست و به زودی او را «لژیونر» خواهیم نامید. یکی از اساتید شوت در این دوره، آنقدر انگیزه از خود نشان داد که از حالا حداقل برای یک دهه جایگاه ویژهاش در تیم ملی را رزرو کند.
سعید مومنی؛ به عقاب آسیا سلام کنید
از روز اول و با برتری ۵ گله تا برد در نیمه نهایی حتی یک لبخند هم روی صورت این دروازهبان فوقالعاده توانا و بیش از حد متمرکز رویت نشد. خونسردی ذاتی مومنی در این مسابقات با قابلیتهای خوبش باعث شد قفس توری تیم ملی را با خیال راحت به او بسپاریم.
سینا پرکاس؛ عقاب بعدی
پرکاس هیچ کم و کسری از سعید مومنی ندارد و آنقدر با او رفیق است که در یک اردو نمیتوانید تشخیص دهید گلر اول و دوم کدام هستند. فیزیک بدنی مناسب واکنشهای به موقع و روحیه خوب از ویژگیهای او است که در ادامه روند تیم ملی تا جام جهانی به درد ما خواهد خورد.
حسین طیبی؛ بازوبند به تو افتخار میکند
درجه یک، کوشا و به معنای واقعی رهبر. بازوبند کاپیتانی باید افتخار کند که روی دستان بهترین بازیکن آسیا بسته شده. او از همین حالا در تالار افسانههای فوتسال ایران برای خود جا رزرو کرده است. در بخش کاپیتانهای فراموش نشدنی. جایزه آقای گلیات پیشاپیش مبارک حسین آقا.
سعید احمد عباسی؛ شماره ۹ واقعی
گلزن قهار و توانای فوتسال ایران در این دوره هم درخشد و ۶ گل زد اما حقش بیشتر از اینها بود. سعید حتی در یک سکانس خودخواهی نکرد و اگر کسی ۱ درصد بیشتر از او شانس گلزنی داشت، توپ را از خود او دریافت میکرد. انتظارمان از زلاتان فوتسال آسیا همچنان درخشیدن، تا خود جام جهانی است.
مسلم اولادقباد؛ پادشاه تکنیک آسیا
به جرات میتوان گفت تکنیکی ترین فوتسالیست حال حاضر آسیا که اگر حوصله داشته باشد، توپ را دائما با سه کنج دروازه رقبا آشنا میکند. مسلم در این بازیها حتی یک توپ هم لو نداد و گلهایش یکی از دیگری زیباتر بود. نکند انتظار دیگری از او داشتید؟
علیرضا جوان؛ بدشانسترین ملی پوش
جوان خوش قد و قامت ایران میتوانست حالا بین ۳ گلزن برتر مسابقات باشد اگر دروازهها ۲ سانتیمتر بزرگتر بودند و تیرها مانع نمیشدند. شوتهای سنگین او هر ثانیه بوی گل میدهند و هر کسی تاثیر او در حضور ایران در فینال را انکار کند کم لطفی کرده است.
مهدی کریمی؛ چپ پرقدرت
چپپای فوقالعاده تیم ملی از جمله قدرندیدهترین بازیکنان این دوره است. کریمی همین حالا هم یکی از گزینههای اصلی شمسایی برای حضور در ترکیب اصلی است اما مطمئنا در آیندهای نزدیک از شماره ۷ تیم ملی بیشتر خواهیم شنید.
محمدحسین بازیار؛ پدیده جام
از جمله پدیدههای این دوره از جام ملت ها که اعتماد به نفس او ستودنی است. او تصمیم گرفت به جای حل شدن در اتمسفر مسابقات، به فکر اثبات شایستگیهایش باشد. توانست؟ قطعا شایستگیهایش را مشاهده کردیم. آن هم در حالی که هنوز در دهه دوم زندگیاش به سر میبرد.
محمدحسین درخشانی؛ همیشه مفید
حتی اگر لیست تیم ملی را هم کنار بگذاریم باید او را یکی از ۱۰ بازیکن برتر فوتسال ایران بدانیم که به شدت مفید بازی میکند و همیشه در لحظه مناسب در جای درست قرار دارد. به گلزنیهای او مقابل تایلند دقت کنید که دقیقا یک شکل بود. شادی از ته دل او اما هر بار طعم متفاوتی داشت.
بهمن جعفری؛ سریع و باانگیزه
بوگاتی تیم ملی با آن سرعت ویرانگرش هر بار توانست با شجاعت مثال زدنیاش به سمت دروازه رقبا یورش برد و در کارنامه اش گلزنی در جام ملتها را هم ثبت کرد. حضور او در تیم ملی یکی از تصمیمات خوب کادر فنی بود.
علیرضا رفیعیپور؛ آقای شادی گل
یکی از متعصبترین بازیکنان تیم ملی ایران که برخلاف انتظارات با توجه به پستش، پایش به گلزنی هم باز شد. عبور از رفیعیپور برای رقبا کاری دشوار است و اگر روز، روز او باشد، عصای دست کاپیتان و سرمربی خواهد بود. شادی ماندگار او و بوسیدن دوربین، از قابهای ماندگار ثبت شده در این دوره بود.
حمزه کدخدایی؛ به امید روزهای روشن
او کمتر از دیگران به میدان رفت اما در همان اندک دقایق هم مفید کار کرد. تمام اعتراض به حق فوتسالیستها، عدم برگزاری بازیهای دوستانه برای آبدیده شدن امثال کدخداییها است.
مهدی اسدشیر؛ هوادار واقعی
در اردوی تیم سرمربی دائما اشاره میکرد حتی کسی که یک دقیقه به زمین نرود هم عضوی از تیم است. اسدشیر هم به زمین رفت و هم گل زد اما زیباترین عملکردش حرص خوردنهای پیاپی پشت سر شمسایی، روی نیمکت تیم ملی بود. از شما بیشتر خواهیم شنید آقای اسدشیر!
وحید شمسایی و کادر؛ هدایت ایران در مسیر ایستادن بر بام قاره
قبل از آغاز جام، در کمال ناباوری برخی بازیکنان سابق علیه او شمشیر را از رو بستند و ذرهای فکر نکرند ناکامی شمسایی در درجه اول ناکامی ایران است. شمسایی اما در اقدامی درست پاسخ هیچکدام را نداد و هرگز از عبارت کنار گذاشته شده برای آنها استفاده نکرد. در نهایت هم وقتی همه تصور میکردند این تیم در بهترین حالت فقط نمایشهای خوبی خواهد داشت، یوزها به فینال رسیدند و در یک قدمی جام هستند. تیم او هم یاور خودش بودند هم ارتباط خودشان را با رسانهها حفظ کردند.
یوزها همین حالا هم قهرمان شدهاند. چه با برتری در بازی فینال و چه عدم کسب نتیجه در آن دیدار.
انتهای پیام//