یادداشت/ محمد ایمانی

رفتار هیستریک غرب واکنش به کدام موفقیت‌هاست؟

|
۱۴۰۱/۰۷/۲۴
|
۱۴:۰۴:۱۹
| کد خبر: ۱۳۸۷۲۱۸
رفتار هیستریک غرب واکنش به کدام موفقیت‌هاست؟
فهرست موفقیت‌ها در کشورمان ظرف سال گذشته، به معنای حل همه مشکلات نیست. مشکلات بسیاری در طول هشت سال فعالیت دولت قبل تولید و تلنبار شد که حل آنها قطعا زمان می‌برَد. اما این موفقیت‌ها نشان می‌دهد که مدیریت اقتصاد کشور روی ریل درستی قرار گرفته است.

به گزارش خبرگزاری برنا، محمد ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی طی یادداشتی نوشت: بلوک غرب، در سه دهه پس از فروپاشی شوروی عادت داشت در دیگر مناطق دنیا بحران بسازد و از آب گل‌آلود جنگ و آشوب، ماهی بگیرد. اما چند سالی است که نه‌تنها اراده این قدرت‌ها پیش نمی‌رود، بلکه آتش بحران کمانه کرده و در دامن خود آنها افتاده است.

ایران به‌عنوان پیشتاز جبهه مقاومت اسلامی، در این میان توانسته ضمن خنثی‌‌سازی بمب «مدیریت اشرافی غربگرا»، مسیر پیشرفت و اثر‌گذاری فعال در تغییر نقشه سیاسی دنیا را طی کند. مرور برخی ابعاد این روند، روشن می‌کند که چرا جبهه غرب، تدارک گسترده و پیچیده‌ای برای ایجاد آشوب انجام داد، اما با بی‌محلی قاطبه ملت 85 میلیونی ایران (جز یک گروه چند دهم درصدی) روبه‌رو شد.

1) غربگرا‌های ایرانی در حالی آدرس اعتماد به آمریکا را می‌دادند که اتفاقات اوکراین برای چندمین‌بار نشان داد آمریکا، حتی متحدان نزدیک اروپایی را قربانی مطامع خود می‌کند؛ همچنان که اروپای غربی، بارها همین معامله را با اروپای شرقی کرده است.
 
آمریکا و اروپا در 74 سال گذشته، بالغ بر بیست جنگ را به منطقه ما تحمیل کرده‌اند. اروپایی‌ها پس از جنگ جهانی دوم سعی کردند آتش جنگ را تا دهه‌ها از منطقه خود دور کنند و به دیگر مناطق بکشانند. اگر هم در اروپا جنگی رخ می‌داد، در حوزه اروپای شرقی بود.
 
ناتو از مارس تا ژوئن ۱۹۹۹ میلادی، به بهانه کوزوو، یوگسلاوی را که از متحدان شوروی سابق بود، مورد حمله قرار داد. آمریکا و اروپا پس از فروپاشی شوروی، دائما در حال دست‌درازی به شرق اروپا، تجزیه‌طلبی، کودتای مخملین، الحاق کشورها به ناتو و پیشروی به سمت مرزهای روسیه بودند. واکنش روسیه به این پیشروی، با سه دهه تاخیر انجام شد. آمریکا و اروپا، به روسیه منفعل عادت کرده بودند. اما روسیه سرانجام در برابر گسترش پایگاه‌های نظامی و جاسوسی آمریکا در همسایگی خود دست به دفاع زد.
 
برای اولین‌بار پس از جنگ جهانی دوم، ترکش‌های ویرانگر جنگ تا آلمان و فرانسه و انگلیس رسید. در همین جنگ روشن شد آمریکا حتی ابایی از قربانی کردن آلمان و فرانسه ندارد و این دو به علاوه انگلیس هم، ابایی ندارند اوکراین و شرق اروپا را پیش پای منافع خود قربانی کنند.
 
2) بحران اقتصادی فعلی در قالب «افزایش تورم، تراز تجاری منفی، افزایش قیمت انرژی و چالش‌های مرتبط با حوزه تولید و بحران اعتراضات اجتماعی، در تاریخ چند دهه گذشته غرب کم‌سابقه است. گزارش موسسه آمار اتحادیه اروپا (یورواستات) نشان می‌‌دهد تورم در ۱۹ کشور منطقه یورو، رکورد چهار دهه گذشته را شکسته و دورقمی شده است. (ترکیه که دهه‌ها منتظر عضویت در اتحادیه اروپا بوده و از سوی سکولارهای ایرانی به‌عنوان الگو معرفی می‌شده، گرفتار تورم 85 درصدی است). در همین حال خبرگزاری بلومبرگ می‌نویسد: «رکود اقتصادی غیرمنتظره، پیش‌روی کشورهای اروپایی است. کارشناسان پیش‌‌بینی کردند نرخ رکود و تورم در اروپا بسیار بیشتر از برآورد‌های قبلی خواهد بود».
 
3) آمار ورشکستگی شرکت‌‌ها در انگلیس، رکورد ۱۳ ساله را شکست و ظرف سه‌ماهه ‌آوریل تا ژوئن، ۵۶۲۹ شرکت اعلام ورشکستگی کردند. شبکه سی‌ان‌ان می‌گوید «براساس گزارش دفتر آمار ملی انگلیس، بهای گاز طبیعی فقط در ماه جولای، ۹۶ درصد افزایش داشت و در برخی کشورها تا چهار برابر گران شده است. مسئولان خدمات بهداشت ملی انگلیس نسبت به این وضعیت که ممکن است میلیون‌‌ها نفر با فقر مواجه شوند هشدار داده و اعلام می‌‌کنند بسیاری از مردم انگلیس، زمستان امسال باید بین وعده غذایی خود و یا گرم نگاه داشتن خانه‌‌هایشان در فصل سرما، یکی را انتخاب کنند». بوریس جانسون نخست‌وزیر سابق هم چند هفته قبل در «دیلی‌میل» هشدار داد: «شرایط ماه‌‌‌های آتی، دشوار و شاید بسیار دشوار شود. قبض‌‌های انرژی، اشک انگلیسی‌‌ها را درخواهد آورد».
 
ادوارد هگر نخست‌وزیر اسلواکی در گفت‌‌وگو با روزنامه فایننشال‌تایمز هشدار داد: «افزایش بهای برق، اقتصاد اسلواکی را با خطر فروپاشی مواجه کرده است؛ مگر آنکه اتحادیه اروپا میلیاردها یورو کمک در اختیار ما قرار دهد. در غیر این صورت، ناچار خواهیم شد بخش تامین برق اسلواکی را ملی کنیم». اعتصابات و اعتراضات گسترده، از کشور‌های ضعیف‌تر اروپایی به انگلیس و فرانسه و آلمان کشیده شده و سیستم حمل‌ونقل و پمپ بنزین‌ها را مختل کرده است. 4500 پمپ بنزین در سراسر فرانسه با تعطیلی یا کمبود سوخت مواجه شده‌اند.
 
4) افزایش 400 تا 500 درصدی و بعضا حتی ده برابری قبوض برق در بسیاری ازکشورهای اروپایی، به امری رایج اما مستأصل‌کننده تبدیل شده است. نشریه آلمانی بیلد، چندی قبل در گزارشی تاثربرانگیز نوشت: «پیتر شنر ۷۷ ساله‌، یک مستمری‌بگیر در شهر Füssen ایالت باواریای آلمان می‌گوید من حدود ۲۰۰۰۰ کیلووات ساعت در سال برق مصرف می‌کردم و ۱۰۵ یورو در ماه می‌پرداختم. اما ارائه‌دهنده خدمات شهری، حالا ۱۲۲۳ یورو در ماه از من می‌‌خواهد که بیشتر از حقوق بازنشستگی من (۱۰۵۹ یورو) است. صورتحساب‌های بسیار هنگفت به خانه‌های مردم تحمیل می‌شود و بسیاری نمی‌دانند که چه باید بکنند. آنها اگر نتوانند قبض گاز و برق خود را پرداخت کنند، قطع می‌شوند؟
 
سباستین بارتلز، رئیس باشگاه مستأجران برلین می‌گوید بله، این یک وضعیت قانونی است». موسسه تحقیقات اقتصادی ZEW، از قول اقتصاددانان گزارش داده «تورم بالا و اختلال در عرضه انرژی و ترس از قطع آن، اقتصاد آلمان را به‌عنوان بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا، به سمت طوفانی بزرگ سوق می‌‌دهد». دولت‌های غربی مانند اسب‌های درشکه همدیگر را گاز می‌گیرند و اگر بتوانند زیر پا می‌گذارند تا از مهلکه بگریزند. وزیر دارایی فرانسه به تلخی گفته است: «در بحبوحه ماجرای اوکراین، شریک آمریکایی ما، گاز طبیعی را در بازار جهانی چهار برابر گران‌‌تر از بازار داخلی خود می‌فروشد که می‌تواند منجر به تضعیف اروپا شود؛ ما نباید اجازه دهیم درگیری در اوکراین منجر به سلطه اقتصادی آمریکا و تضعیف اروپا شود».
 
5) غرب در میانه چنین بحرانی، دو اتفاق مهم را در داخل و خارج ایران، با نگرانی رصد می‌کند. ایران، به‌عنوان قدرتی نوظهور و معادله‌ساز در نقشه سیاست جهانی ظاهر شده است. جبهه مقاومت، جنگ جهانی سوم و چهارم مدنظر غرب را در سوریه و عراق و لبنان و فلسطین و یمن مهار کرد و همین موجب شد «جنگ جهانی سوم»، به زمین غرب کمانه کند. اکنون اراده جبهه مقاومت، در حال غلبه تدریجی بر اراده جبهه استکبار است: مقاومت در یمن، جنگ نیابتی غرب را درهم شکست. در مرز دریایی لبنان و فلسطین اشغالی، صهیونیست‌ها را بر سر میدان گازی وادار به عقب‌نشینی کرد. در عراق، فتنه‌انگیزی‌ها برای برگزار نشدن انتخابات و تشکیل نشدن دولتی مستقل را عقب راند. در جنگ نیابتی سوریه، ترمز آمریکا و اسرائیل را کشید و ضمن استفاده از ظرفیت روسیه، به این کشور جرأت داد در مقابل پیشروی ناتو در مرزهای غربی‌اش بایستد.
 
در آمریکای لاتین، اراده آمریکا برای سرنگونی دولت مردمی مادورو را شکست و ضمن زیر پا گذاشتن تحریم‌ها، به احیای صنعت نفت و اقتصاد ونزوئلا همت گماشت. به اینها، راهپیمایی چند ده میلیونی اربعین، و فراگیر شدن زمزمه سرودی درباره موعود همه مستضعفان، از کشمیر و هند و پاکستان و کشورهای مختلف منطقه تا نیجریه و سنگال و انگلیس و فرانسه و استرالیا و آمریکای لاتین را علاوه کنید.
 
6) اتفاق دومی که غرب سلطه‌جو را هراسان کرده، روند تدریجی احیای امید و اعتماد مردم در داخل ایران، در اثر تغییر ریل دولت است. اعتماد مردم به دولت به‌ویژه رئیس‌جمهور محترم برای رفع تدریجی مشکلات و موفقیت‌های به‌دست آمده در همین یک سال، موجب شد تا قاطبه مردم، بی‌محلی تحقیر‌آمیزی به فراخوان‌های اغتشاش بکنند و به دشمن برای اقدامات شرارت‌آمیز، کوچه ندهند. برخی از موفقیت‌های امیدوار‌کننده، عبارتند از: مهار نسل‌کشی کرونا و تاثیرات ویرانگر آن در زمینه تعطیلی کسب‌وکار‌ها، دور زدن تحریم‌ها و گسترش چتر دیپلماسی اقتصادی در منطقه و جهان، رونق صادرات غیرنفتی و یازده برابر شدن درآمدهای نفتی پس از سقوط صادرات به زیر 100 هزار بشکه، راه‌اندازی طرح ملی غدیر و تامین آب 4/7 میلیون نفر در 26 شهر و 1608 روستای خوزستان، و چاره‌جویی برای بحران آب همدان، مدیریت تولید و مصرف برق در کشور و عبور از تابستان بدون قطع برق برخلاف دو سال گذشته، کاهش نرخ تورم افسارگسیخته از 60 درصد به زیر 40 درصد (هرچند که این نرخ، هنوز هم زیاد و آزاردهنده است)، بازگرداندن ریل اقتصاد از رکود به رشد 4 درصدی، و تامین امنیت غذایی از طریق دو برابر کردن قیمت خرید تضمینی و خرید تقریبا دو برابری (7/5 میلیون تنی) گندم در مقایسه با سال قبل.
 
7) همزمان با شروع جنگ اوکراین و گرانی و کمیابی مواد غذایی در جهان، کشور ما گرفتار بحرانی دیگری بود که دولت غربگرا با قیمت‌گذاری غلط و واگذاری غلط‌تر 60 میلیارد دلار ارز برجا گذاشت. آمریکا و اروپا انتظار داشتند ایران در همان مقطعی که دو چالش فقدان منابع ارزی و گرانی افسارگسیخته مواد غذایی در جهان تلاقی پیدا کرد، به هم بریزد. زمانی هم که دولت جدید به توقف واگذاری رانتی ذخائر ارزی همت گماشت، امپراتوری رسانه‌ای غرب، جنگ روانی و بمباران تبلیغاتی گسترده‌ای را با کمک اشرافیت غربگرا در داخل ترتیب دادند. اما مردم برخلاف ماجرای بنزین و رویکرد توهین‌آمیز رئیس آن دولت، به آقای رئیسی اعتماد کردند تا دولت بتواند بحران بزرگ «ارزی- غذایی» را مدیریت کند.
 
این اعتماد، جلوه‌ای مهم از تقویت ساخت درونی در حوزه افکار عمومی بود. ایران در حالی بحران جهانی مواد غذایی را پشت سر گذاشت و تولید و خرید گندم داخلی را به دو برابر افزایش داد، که دو کشور اوکراین و روسیه، ۳۰ درصد تجارت گندم، یک‌‌پنجم تجارت ذرت و ۸۰ درصد تولید روغن آفتاب‌گردان جهان را در اختیار داشتند و وقوع جنگ، قیمت این اقلام را با تورم بی‌سابقه مواجه کرده بود. سازمان ملل چندی قبل اعلام کرد: «بیش از ۶۰ کشور جهان، با مشکل واردات محصولات کشاورزی و بحران غذایی دست و پنجه نرم می‌کنند»؛ و به گفته دبیرکل‌ سازمان ملل، «بحران جهانی مواد غذایی در سال آینده (دی‌ماه به بعد) به مراتب شدید‌تر خواهد شد». این بحران به کشورهای اروپایی هم کشیده شده و پیش‌بینی می‌شود در فصل سرما، محدودیت منابع بر سر تامین غذا یا گرم کردن خانه‌ها و پرداخت سایر هزینه‌ها، به بحران اصلی ده‌ها میلیون اروپایی تبدیل شود.
 
8) فهرست موفقیت‌ها در کشورمان ظرف سال گذشته، به معنای حل همه مشکلات نیست. مشکلات بسیاری در طول هشت سال فعالیت دولت قبل تولید و تلنبار شد که حل آنها قطعا زمان می‌برَد. اما این موفقیت‌ها نشان می‌دهد که مدیریت اقتصاد کشور روی ریل درستی قرار گرفته و اراده و اهتمام لازم برای چاره‌جویی مسائل به میدان آمده است. این روند، همان‌قدر که برای مردم و نخبگان مطلع امیدوار‌کننده است، دشمنان و بدخواهان را نگران می‌کند و به صرافت می‌اندازد که تا دیر نشده، در برابر روند پیشرفت کارشکنی کنند. اشرافیت غربگرا هم که در جریان تدارک فتنه ناکام اخیر، برای دشمن کار‌سازی و کوچه باز کرد، نگران این است که موفقیت‌های فعلی از مسیر مقاومت، کام ملت را شیرین کند و مردم بفهمند آنها در ارتکاب انواع سوءتدبیر‌ها تعمد داشته‌اند.
 
انتهای پیام/
نظر شما