در روزهای منتهی به جام جهانی و با توجه به اینکه شرایط این روزهای سینما می توانست فرصتی برای اکران موفق فیلم «بیرو» باشد با اتفاق عجیبی در نمایش فیلم منتسب به علیرضا بیرانوند دروازه بان شماره یک تیم ملی در سینماها شدیم.
فیلمی که پیش بینی می شد با توجه به طرفداران پرشمار دروازه بان پرسپولیس و تیم ملی در سالن های سینما با استقبال مواجه شود در ده روز ابتدایی اکرانش تنها 38 میلیون تومان فروخت و برعکس پرسپولیس که در صدر جدول مسابقات لیگ برتر است در قعر جدول فروش سینماها جای بگیرد.
اگرچه در شرایط فعلی به جز آثار کمدی دیگر آثار در فروش چنگی به دل نزدند و از پیش بازنده روی پرده سینما می رفتند اما این توقع بود که این فیلم فوتبالی در روزهای گرم جام جهانی بتواند موقعیتی متفاوت داشته باشد. اما در بررسی چرایی شکست فیلم بیرو باید گفت: آیتم هایی چون سبک روایت قصه، نوع داستان، هیجانات لازم برای یک فیلم ورزشی و ... لازمه موفقیت فیلمی است که حتی یک قهرمان معاصر موضوع اصلی آن است.
فیلم «بیرو» با سوژه متفاوت در ساخت یک زندگینامه ورزشی ، مسیری از روند رسیدن به موفقیت ورزشکاری را نشان می دهد که امروز نفر شماره یک تیم ملی فوتبال است و در واقع این نام و نشان باید با همین درشتی و عزت در فیلم گنجانده شود.
اگرچه سازنده فیلم تمام تلاشش را کرده است تا با بضاعت موجود فیلم موقعیت هایی دراماتیک و داستانی را براساس واقعیت از زندگی بیرانوند به نمایش بگذارد اما فراموش نکنیم که آثار ورزشی همان طور که از اسم آن برمی آید نیازمند خط و ربط های جذاب و پر تعلیق ورزشی هستند تا بتوانند در سینما نیز با اقبال مواجه شوند.
اگر از آیتم هایی چون ؛
و ... بگذریم به این نتیجه می رسیم که فیلم بیرو در منطقی ترین زمان ممکن روی پرده سینما رفت اما نه تبلیغات مناسبی داشت و نه علیرضا بیرانوند در تهییج تماشاگر سینما برای دیدن این فیلم اقدام ویژه ای داشت و نه فیلم کشش لازم را برای تبلیغات دهان به دهان ایجاد کرد تا مخاطبانش برای دیدن فیلم انگیزه ای داشته باشند.
اگرچه فیلم« بیرو» را می توان به لحاظ کارگردانی و فیلمنامه نیز مورد بررسی قرار داد اما سرفصل های دیگری در این عدم اقبال موثر بودند که شاید توجه را از کمی و کاستی های کار در کارگردانی و نقایص فیلمنامه کمتر نماید.
سکانس پایانی فیلم «بیرو» و دفع پنالتی کریستین رونالدو توسط علیرضا بیرانوند شاید پر هیجان ترین لحظه فیلم بود که می توانست نمود بیشتری در این فیلم پیدا کند و زودتر از سکانس پایانی از این لحظه دراماتیک به نفع فیلم استفاده شود که این اتفاق رخ نداد.
در کل باید گفت فیلم «بیرو» یک زندگینامه مستند از مسیر رو به رشد زندگی علیرضا بیرانوند بود که به جز یک داستان عاشقانه کوتاه می توانست در مقام یک مستند اتفاقی به مراتب جذابتر باشد.
زحمت زیادی برای ساخت این فیلم کشیده شده است
بیرانوند بعد از تماشای این فیلم با تشکر از کارگردان و تهیه کننده آن گفت: زحمت زیادی برای ساخت این فیلم کشیده شده است و بسیار به زندگی واقعی من نزدیک است.
وی ادامه داد: به نظر من مخاطب اصلی این فیلم نوجوانان و جوانانی هستند که به هدف خود فکر میکنند و امیدوارم بعد از تماشای این فیلم تلاش و انگیزه خودشان برای رسیدن به هدفشان را جدیتر دنبال کنند و همه حرف فیلم این است هرگز دست از تلاش برندارند.
سختیهای بازیگری از زبان حسین بیرانوند
مرتضی علی عباس میرزایی چندی پیش در برنامه «سلام تهران» با اشاره به چگونگی انتخاب این موضوع برای فیلم خود، گفت: بیرو سومین کار من است. درواقع این موضوع که زندگینامه بیرانوند است به سراغ من آمد و من نیز پیگیر شدم. من میخواستم فیلم ورزشی دیگری بسازم که درواقع فیلمنامه سوم من راجع به قهرمان ورزشی بود که بهواسطه دوستی به روزبه پیروز برای سرمایهگذاری معرفی شدم. او علیرضا بیرانوند را معرفی کرد و دلایلی آورد که دلایل منطقی و درستی بود. من پذیرفتم که مدتی را تحقیق کنم چراکه بیرانوند را بهدرستی نمیشناختم. حدود 6 ماه درگیر تحقیق بودم البته خود بیرانوند نیز بسیار کمک کرد.
وی با اشاره به انتخاب موقعیتهای زندگی بیرانوند برای فیلمسازی، عنوان کرد: وقتی متوجه شد استقبال کرد. بیرانوند خیلی فرد پیچیدهای نیست و بسیار فرد ساده، همراه و باهوشی است. وارد پروسه تحقیق شدم پس از ۶ ماه به این نتیجه رسیدم که 2 موقعیت در زندگی بیرانوند وجود دارد که میتواند خیلی جذاب باشد یکی موقعیت کودکی که چگونه با فوتبال آشنا شده است یکی موقعیت نوجوانی که چگونه دروازهبان میشود چراکه همه بچهها دوست دارند در جایگاه فوروارد بازی کرده و گل بزنند. قصه فیلم ما از اینجا شروع میشود که بیرانوند در ابتدا فوروارد بوده و یک مربی او را در دروازه گذاشته به عنوان دروازهبان فعالیتش را شروع و تلاش میکند که دروازهبان بماند؛ سپس به تهران میآید و ادامه داستان.
عباس میرزایی با توجه به بازیگری که برای نقش بیرانوند انتخابشده است، بیان داشت: نسبت فامیلی خیلی دوری با بیرانوند دارد و از یک طایفه هستند که علیرضا سفر بیرانوند است و حسین که بازیگر فیلم است چلویی بیرانوند میباشد. حسین اهل بروجرد است و علیرضا اهل روستایی از خرمآباد میباشد.
وی با اشاره به چگونگی انتخاب بازیگر برای این نقش، اظهار کرد: برای تستی که میخواستیم بگیریم به خرمآباد رفتیم. در ابتدا یک فراخوان عمومی دادیم که هر کس فکر میکند میتواند برای ما فیلم و عکس ارسال کند؛ هرکس که فکر میکند شبیه به بیرانوند است و نقشهای دیگری نیز داشته است. وقتی به خرمآباد رفتیم برخی نقشها را پیدا نکرده بودیم که یکی از آنها نقش اصلی فیلم بود. من دوست فیلمساز در استان لرستان زیاد دارم با آنها صحبت کردم و یکی از آنها فردی را معرفی کرد که تست بدهد. من خرمآباد نبودم و قرار شد گروهم تست بگیرند، دستیاران در اداره ارشاد خرمآباد تست میگرفتند به من زنگ زدند که بیا خود بیرانوند را پیدا کردیم. به محل استقرار رفتم و فیلم و عکس او را برایم پخش کردند که از او تست نیز گرفته بودند، احساس کردم میتواند شبیه باشد. گریمور را فرستادم و او نیز تائید کرد. مجدداً با او قرار گذاشتم و حضوری خودم او را دیدم.
عباس میرزایی درباره ماجرای جلسات تمرین بازیگر نقش اول فیلم، مطرح کرد: 10 روز بعد او را در تهران خواستیم. فیلمنامه را به او دادیم که باهم بیشتر آشنا شویم و بیشتر تمرین کنیم. در اولین جلسه تمرین قفل کرد و هرچه تلاش میکردیم بدتر میشد و فقط میخندید. با او خداحافظی کردیم و به بروجرد بازگشت. با راحتطلب که به نظر من یکی از بازیگران آینده دار سینمای ایران است، چند روز کارکردیم و در روز تست به این نتیجه رسیدم که باوجوداینکه بازیگر خوبی است اما به درد این نقش نمیخورد و گفتیم او برگردد.
وی با اشاره به بازگشت مجدد بیرانوند به فیلم، ابراز داشت: بیرانوند مجدداً به تهران آمد. فیلمبرداری را به تعویق انداختیم مثلاً اگر قرار بود 5 روز دیگر شروع کنیم ولی با ورود حسین 2 ماه همهچیز به عقب افتاد. با حسین سر فیلمبرداری رفتیم در روز سوم که تصمیم گرفتیم اولین پلان را بگیریم که او مجدداً قفل کرد. به او گفتم حسین اگر فکر میکنی نمیتوانی ادامه دهی به بروجرد برگرد ولی به نظر من غیرتی داشته باش و این افراد را ببین که تو را دوست دارند. فردا که آمد گفت اگر میشود با من شروع کن و از آنجا دیگر تا انتهای پروژه بهشدت همراه ما بود و خیلی تلاش کرد. به نظر من نا بازیگرها کارشان از بازیگران بسیار سختتر است چون نزدیک به 35 تا 40 درصد فیلم جلوههای بصری است و خیلی زحمت کشید.
عباس میرزایی با توجه به میزان استقبال مخاطبین و منتقدین از فیلمش، بیان کرد: منتقدان سیاهوسفید بودند؛ برخی خیلی خوب نظر دادند و برخی نیز بد. مردم خیلی هیجانزدهاند. این اولین فیلم من است که باافتخار میتوانم بگویم من کارگردان هستم. این اولین فیلم سینمای ایران است که با این موضوع ساخته شده است. مخصوصاً اینکه فیلم برای کسی است که الآن زنده بوده و در حال بازی کردن است. همه به دنبال فردی میروند که یا بازیاش تمام شده یا فوت شده است. ما به سراغ کسی رفتیم که زنده بوده و در اوج بازیهایش است و تلاش میکند در اوج بماند.
وی ضمن بیان چگونگی انتخاب بازیگران از احتمال دریافت سیمرغ در جشنواره، گفت: چیدمان بازیگران بر اساس شباهت به آدمهای بیرون بوده است و درواقع گروه بازیگری همانهایی بودند که در ابتدا انتخاب کرده بودم. من خودم هیئت انتخاب و داوری بودهام و نمیتوان اینگونه صحبت کرد. حس خوبی دارم و از اینکه مردم بدانند من کارگردان هستم ترسی ندارم.
سختیهای بازیگری از زبان حسین بیرانوند
حسین بیرانوند بازیگر تازه ظهور کرده ی سینما که در فیلم «بیرو» بازی کرده است در و در گفت و گو با خبرنگار سرویس فرهنگ وهنر برنا درباره ی چگونگی انتخاب برای نقش اش گفت: من هم فامیلی ام بیرانوند بود و هم فوتبال بازی می کردم و چهره ام هم به علیرضا بیرانوند شباهت داشت و وقتی گروه کارگردانی به خرم آباد آمدند و از بازیگران تست گرفتند شخصی من را دید و به گروه کارگردانی معرفی کرد.
این بازیگر در خصوص علیرضا بیرانوند خاطر نشان کرد: وقتی من فوتبال بازی می کردم الگوی من علیرضا بیرانوند بود و حتی درحال حاضر هم همینطور است و دوست دارم مانند علیرضا بیرانوند باشم. وقتی این نقش به من پیشنهاد شد به نظرم بسیار سخت آمد و تصور کنید شخصی که من آرزوم بود یک بار از نزدیک ببینمش حالا باید نقش سینمایی اش را بازی میکردم. خدا را شکر می کنم که آقای عباس میرزایی به من اعتماد کرد و به من کمک کردند و من هم توانستم از پس این کار بربیایم.
او درباره اینکه علیرضا بیرانوند به سر صحنه فیلمبرداری می آمد یا خیر گفت: آقای بیرانوند قبل از اینکه به بلژیک بروند در پیش تولید فیلم یکبار آمدند و بعد از آن هم برای یک سکانسی که در فیلم داشتند آمدند.
حسین بیرانوند در خصوص نزدیک شدن به این نقش اظهار داشت: آقای عباس میرزایی به من کمک زیادی کرد و من فکر می کنم زندگی شخصی من هم به نوعی شبیه بود.
درباره لری صحبت کردن خاطر نشان کرد: این فیلم تنها برای لر ها و لرستان نبود می خواستیم فارسی حرف بزنیم و من هم وقتی فارسی حرف می زنم کاملا معلوم است که لر هستم. علیرضا بیرانوند هم وقتی فارسی حرف می زند لهجه دارد. برای همین کارگردان از ما می خواست فارسی حرف بزنیم.
بیرانوند درباره ی اینکه از بین چند نفر انتخاب شده است گفت: دقیقا نمیدانم از چند نفر تست گرفته شده است اما تعداد زیاد بود و به لطف خدا من انتخاب شدم.
این بازیگر درباره اینکه دوست دارد سینما را ادامه بدهد یا ورزش پاسخ داد: نمی خواهم الان به این سوال جواب بدهم.
او در پایان در خصوص تشابه بازیگری و فوتبال اظهار داشت: بازیگری خیلی سخت بود. من قبلا در بروجرد عضو باشگاه بودم و به طور حرفه ای فوتبال بازی می کردم. بازیگری به نظر من سخت تر از بازیکن فوتبال بودن است.
انتهای پیام/