سناریوی «کار خودشونه» از آیت‌الله طالقانی تا کیان پیرفلک

به گزارش خبرنگار امنیتی دفاعی خبرگزاری برنا، ترور و اقدام تروریستی در ایران پس از انقلاب سابقه‌ای طولانی دارد. با نگاهی به تاریخ ترور در ایران کاملا متوجه می‌شویم هر زمانی که ایران در حوزه‌ای در حال پیشرفت است ترور اتفاق می افتد، ایران نشانه است؛  در گذشته پیشرفته ایران و اکنون وحدت و تمامیت ارضی ایران در دستور کار دشمن قرار گرفته است.  به نوعی می‌توان گفت، ترور آخرین ابزار دشمن برای تضعیف یا حذف مولفه های قدرت ملی ایران است. 

از اولین سالهای پیروزی انقلاب استاد مرتضی مطهری، آیت‌الله بهشتی، باهنر و رجایی ترورها آغاز شد و تا دهه های 70، 80 و 90 با ترور دانشمندان هسته ای و موشکی و نظامی ادامه یافت.

نقطه مشترک این ترورها اما یک چیز است. این ترورها عموما از یک پیوست رسانه ای برای افکار عمومی برخوردارند تا ذهن جامعه را از مرتکب اصلی جنایت منحرف و به داخل کشور معطوف کنند.

بهشتی بهشتی طالقانی رو تو کشتی!

سید علیرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی در خاطره ای به جلسه مسعود رجوی با شهید بهشتی پس از درگذشت آیت الله طالقانی اشاره کرده و می گوید: «مسعود رجوی و عده‌ای دیگر به دیدن آقای بهشتی می‌آیند. البته پیش‌تر هم با ایشان گفت‌وگو‌هایی داشتند. در آن جلسه صحبتشان این بود که ما احساس می‌کنیم بعد از مرحوم آیت‌الله طالقانی، می‌توانیم با شما همکاری داشته باشیم. آقای بهشتی خطاب به آنان می‌گوید که من از ابتدا با شما بر سر دو مسئله موضع داشته‌ام، اگر شما این دو مشکل را حل کنید، بعد از آن من مانعی در همکاری با شما نمی‌بینم: یکی اینکه باید در خصوص مبانی فکری‌تان با یکدیگر بحث کنیم. چراکه مرحوم بهشتی معتقد بود که آن‌ها اساسا مارکسیسم را درست نفهمیده‌اند و مفاهیمی ‌چون جامعه توحیدی که از جانب آنان مطرح می‌شد، مشکل مبنایی داشت؛ لذا به تعبیر مرحوم بهشتی، بخشی از مشکلات، مربوط به اختلافات فکری است.

مشکل دوم؛ این است که شما صداقت ندارید و در رفتار و گفتارتان خیلی دروغ می‌گویید. اگر قبول دارید که در مواضعتان صداقت نداشته‌اید، این را به مردم اعلام کنید و این قدم اول در اثبات صداقتتان است. طبعا آن‌ها نپذیرفتند و ماجرای شعار «بهشتی بهشتی، طالقانی رو تو کُشتی» پس از این جلسه قوت گرفت و بر دیوارهای شهر نقش بست. 

حجت‌الاسلام عبدالرحیم اباذری ، تاریخ پژوه معاصر در این باره می گوید: «کار به جایی رسید که شهید بهشتی به هر شهر و دیاری می‌رفت و در هر جلسه‌ای برای سخنرانی حاضر می‌شد عده ای ناآگاه را بر ضد او تحریک می‌کردند. مجلس را به هم می‌زدند و مانع از سخنان او می‌شدند. تاسف‌بار این که تعداد زیادی از روحانیون ساده‌اندیش، بازی این شیطنت‌ها را خورده و به جمع مخالفان بهشتی پیوسته بودند و در برخی مراحل جلوتر از منافقین و بنی صدری‌ها به طبل تهمت، افترا و شایعه می‌کوبیدند.

وقتی مرحوم آیت‌الله طالقانی به رحمت خدا رفت، شایع کردند بهشتی او را مسموم ساخت، می‌گفتند: چون او در سر هوای ریاست و ادعای رهبری بعد از امام را دارد بنابراین، وجود طالقانی مانع بزرگی برای این کار بود! در تشییع جنازه مرحوم طالقانی، انبوه مردم در تهران یک صدا شعار می‌دادند: «بهشتی، بهشتی، طالقانی را تو کشتی» و مردم شهرها و استان‌های دیگر نیز از تهرانی‌ها تبعیت کردند. هیچ کس نمی‌توانست حریف این فضای آلوده باشد. متدینین و انقلابیون آگاه به مسائل فقط خون دل می‌خوردند. در این میان تنها چیزی که فضا را ناگهان دگرگون ساخت، خون بهشتی مظلوم بود که در هفتم تیر 1360 در دفتر مرکزی حزب جمهوری بر زمین ریخته شد.

تلاش برای سیاسی سازی ترور شهید علیمحمدی

 22 دی ماه سال 88 اولین دانشمند هسته‌ای ایران به‌نام دکتر مسعود علی‌محمدی جلوی درب منزلش ترور شده و به شهادت می‌رسد. در بررسی‌های اولیه مشخص شد انفجار بمبی که در یک موتورسیکلت جلوی درب منزل شهید علی‌محمدی پارک شده‌ بود باعث شهادت دکتر علی‌محمدی شده است.

بی‌بی سی در بخش دیگری از گزارش خود سعی می‌کند منشا این ترور را داخلی و انگیزه آن را سیاسی جلوه دهد. در بخشی از این گزارش آمده است: «با انتشار خبر ترور آقای علیمحمدی، گزارش های متفاوتی در مورد گرایش سیاسی احتمالی او انتشار یافت.... یک سایت اینترنتی موسوم به "پایگاه اطلاع رسانی دانشگاهیان حامی میرحسین موسوی" نوشت که نام مسعود علیحمدی در میان اسامی جمعی از اساتید دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران دیده می شود که در آستانه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، با صدور بیانیه ای از نامزدی آقای موسوی حمایت کردند. مراسم تشییع جنازه مسعود علیمحمدی در روز ۲۴ دیماه دو سال پیش با حضور قابل توجه ماموران امنیتی و برخی محدودیت ها برگزار شد که به گفته مخالفان دولت، نشانه تمایل این استاد دانشگاه به منتقدان حکومت بود.

رسانه دولتی انگلیس درحالی سعی میکند این ترور را داخلی و سیاسی جلوه دهد که خود می داند  که ماجرا چیست. کمااینکه در ماجرای ترور شهید شهریاری، شبکه ان‌بی‌سی خبر داد که «دو مقام رسمی عالی‌رتبه دولت باراک اوباما تأیید کرده‌اند که سازمان مجاهدین خلق ایران تحت حمایت اسرائیل این ترورها را انجام داده‌است و آمریکا از این ترورها آگاه بوده ولی دخالتی در آن نداشته‌است.»

شاهچراغ و باز سناریوی «کار خودشونه»

عصر روز چهارشنبه 4 آبان 1401، فردی مسلح با ورود به حرم شاهچراغ عامل شهادت 13 تن می‌شود، در این حادثه بیش از 20 نفر زخمی شدند. این در حالی است که شبه‌رسانه های تروریستی اینترنشنال و بی بی سی سناریوی نخ نمای کشته سازی توسط جمهوری اسلامی را به راه می اندازد اما پس از چند ساعت داعش مسئولیت این حمله را برعهده می‌گیرد و این شبه رسانه‌ها که این روزها صراحتا از تجزیه ایران صحبت می‌کنند دیگر از عملیات داعش و شهادت 13 نفر حرفی نمیزنند. 

در حالی که مردم ایران هنوز عزادار این حادثه تروریستی هستند؛ در روز چهارشنبه 25 آبان، دقیقا سه هفته پس از فاجعه تلخ شاهچراغ، راس ساعت ۱۷:۳۰ دقیقه راکبین دو دستگاه موتورسیکلت با سلاح جنگی کلاشینکف به سمت مردم و ماموران امنیتی شلیک می‌کنند و موجب شهادت 5 نفر (یک کودک خردسال و یک خانم و سه مرد) شدند. 

شبه رسانه ها عملیات روانی کشته سازی توسط جمهوری اسلامی را دقایقی بعد از وقوع این حادثه آغاز می‌کنند و مدعی می‌شوند که نیروهای امنیتی عامل این جنایت هستند اما نکته جالب توجه اینجاست؛ پس از فراخوان تجمع در این شهر توسط یک صفحه اینستاگرامی به نام قیام ایذه قبل از اعلام خبر حمله تروریستی در استوری خود در اینستاگرام صراحتا اعلام کرد که دو موتوسوار محل حضور ماموران را به رگبار بستند، پس از چند ساعت که مشخص شد افراد غیرنظامی از جمله یک کودک در این حمله به شهادت رسیدند ماموران امنیتی را به کودک کشی متهم کرد. 

پس از اینکه  استوری های قبل این صفحه که از به رگبار بسته شدن ماموران اعلام خوشحالی کرده بودند پخش و دروغ آنها مشخص شد این صفحه را کاملا از دسترس خارج کردند. 

علاوه بر این، اکانتهای که در توییتر به صورت منظم در جهت ایجاد آشوب و اغتشاش فعالیت دارند پس از اینکه اعلام شد کشته شدگان در حمله تروریستی در ایذه، ماموران انتظامی نیستند و در میان آنها کودک و زن وجود دارد مواضع خود را تغییر دادند و وجود و استفاده از سلاح توسط اغتشاشگران را انکار کردند. 

تنها 24 ساعت پس از حمله تروریستی در ایذه و اصفهان، نفتالی بنت نخست وزیر سابق تنها دارنده سلاح هسته‌ای در منطقه که عامل ترور چندین تن از دانشمندان هسته‌‌ای در ایران بوده است، در صفحه شخصی خود در توییتر در حمایت از آشوبگران نوشت: «مردم بزرگ ایران شما دیکتاتور را شکست خواهید داد. آزادی بر ترس چیره خواهد شد. شجاعت شما الهام بخش است. مردم اسرائیل با شما است. امیدوارم از تهران آزاد دیدار کنم. »

با بررسی اجمالی مشخص می‌شود ترور با سناریوی جدیدی در ایران در حال اجراست. با حمایت علنی اینترنشنال از تجزیه طلبان و تریبون دادن به رهبران این گروها این بار تمامیت ارضی و وحدت اقوام ایرانی را نشانه گرفته‌اند و  با برچسب "کار خودشونه" راه برای حمله تروریستی گروهک‌ها هموار کرده‌اند و زنان و مردان و کودکان ایرانی را جلوی رگبار گلوله داعش می‌فرستند اما مدعی هستند برای آزادی زنان ایرانی تلاش می‌کنند؛ گویی که مسئولیت ویرانی ایران را تقسیم کرده باشند.

داعش و منافق ترور می‌کند، ایران اینترنشنال کارشان را با عملیات روانی تطهیر می‌کند، اسرائیل و آمریکا حمایت می‌کنند و در حالی که هر روز هزاران کودک در یمن کشته می‌شوند سازمان ملل علیه ایران قطعنامه صادر می‌کند، این بار نه شخص بلکه خود ایران ترور شده است؛ در واقع یک جهان علیه ایران. 

انتهای پیام/