در اینکه شبکه نمایش خانگی به سرعت جای خالی سریال های تلویزیون را در چند سال اخیر پر کرد و به نوعی جایگزینی کندی و کیفیت پایین تولیدات نمایش تلویزیون شد و در این راه به سرعت با اعتماد مخاطب نیز ارتباطی موثر برقرار کرد اما امان از بیزینس اشتباه در عالم هنر که نه تنها جایگاه هنر را متزلزل می نماید که هنرمند را از جایگاه واقعی اش در میان مخاطبان فاصله می اندازد که گویا دغدغه هنری و زیبایی شناسی یک اتفاق نمایشی جایش را به یک قصه اقتصادی داده است و حالا موفقیت در ایجاد یک جریان سودآور مد نظر گروه سازنده است نه یک اتفاق نمایشی استاندارد که می تواند مخاطب را همراه کند.
اگر به تولیدات شبکه نمایش خانگی در چند سال اخیر دقت کنیم و ورود و خروج افراد مختلف را به خصوص در عرصه کارگردانی برای این مدیوم خاص رصد کنیم به این نتیجه می رسیم که نمودار تولیدات در شبکه نمایش خانگی بیش از آنکه برای رضایت مخاطب تره ای خرد کند به جریان های اقتصادی مترتب بر تولیدات در شبکه نمایش خانگی نگاه ویژه دارد و این یعنی اینکه در حوزه سریال سازی فرصت مهم و رقیب جدی تلویزیون که حتی مدیران رسانه ملی را برای این رقابت سر خط کرده بود کم کم رو به افول می رود و می توان گفت شبکه نمایش خانگی افت پیش رویش را باید از چشم گزینه هایی ببیند که گویا وسواس سابق را روی آن ندارد.
اگر به موارد موفق بر اساس تولیدات همه پلتفرم های فعال نگاهی اجمالی داشته باشید متوجه خواهید شد که عامل اصلی موفقیت هر یک از آثار نمایشی به آنها مرتبط است و البته این مسئله مصداقی بر عکس نیز دارد .
با بررسی به عمل آمده در تمام تولیدات شبکه نمایش خانگی به این نتیجه رسیدیم که هر کدام از آثاری که با وسواس بیشتر کارگردانان در بحث فیلمنامه و انتخاب سوژه کلید خورده است و در بحث تولید نیز آیتم هایی چون ؛
مد نظر بوده است سریال توانسته با مخاطبی انبوه مواجه شود و اگر در نمونه های مشابه سریال با قدرت و قوت آغاز و در ادامه با کندی روایت داستان و خساست در قصه گویی مواجه شود کم کم صدای مخاطبش را در می آورد که چرا؟
سریال محمد حسین مهدویان «زخم کاری» شاید می توانست نزدیک به 10 قسمت دیگر ادامه پیدا کند اما تیم تولید و کارگردان از گزاف گویی و آب بستن به قصه ای که رمق مشخصی دارد خودداری کرد تا محصول قابل دفاع باشد.
از سوی دیگر سریال یاغی ساخته دوست داشتنی محمد کارت شروعی موفق داشت و هر قسمت از سریال در قواره های یک فیلم سینمایی درخشیدند اما بعد از گذشت نیمی از سریال کم کم این وسواس در فیلمنامه کم شد و محصول مخاطبش را خسته کرد این در حالی بود که ساخته محمد کارت تمام متریال لازم برای یک فینال متفاوت را از استارت با خود همراه داشت اما این اتفاق رخ نداد.
این روزها سریال بی گناه ساخته مهران احمدی هم از قاعده فیلمنامه و حساسیت های لازم برای یک قصه جسور و ویژه مستثنی نیست و می توان گفت سریال در روابط و پرداختن به چند ناهنجاری مرتبط با خانواده و جامعه به موازات بسیار چیره دست و فکورانه عمل کرده است.
داستان شخصیت ها در سریال بی گناه به خوبی در هم تنیده شدند و به سرعت مخاطب را درگیر کردند و بی تعارف باید بگوییم تماشاگر را با تعلیق های مستمر به سوال و جواب های مرسوم یک سریال واداشتند.
اگر به سبک روایت قصه در سریال بی گناه دقت کنید متوجه می شوید هر یک از شخصیت ها دارای روایتی متفاوت و مجزا هستند که می توانند داستان خود را حتی در قالب یک سریال بیان کنند.
اما آیا همه این داستان ها به انتها می رسد؟
آیا سریال می تواند تمام شخصیت هایش را به ساحل برساند؟
آیا تمام این قصه ها جمع وجور می شوند؟
شاید برخی از قصه ها در سریال های شبکه نمایش خانگی این روزها از بچه داستان های اضافی رنج می برند و تنها به دلیل اضافه شدن زمان سریال و تعداد قسمت هاست که این طراحی اشتباه شکل گرفته است و بدیهی است که مخاطب اعتماد کرده به یک پلتفرم بعد از این رفتار غیر حرفه ای ناراضی از پای اثر بلند شود و عملا با این شیوه مخاطبی را که کم کم برای ما دست به جیب شد و از تلویزیون رایگان حتی فاصله گرفت را از دست بدهیم.
انسجام قصه ، ریتم داستان، کشدار نبودن داستانهای معمولی، عدم استفاده از تعلیق های دم دستی و ... کمک می کند تماشاگر از این اعتماد و سوال وجوابی که از خودش در طول پخش سریال داشته ناراضی نباشد و در این مسیر طبیعتا کارگردان و نویسنده باید در مقابل خواسته های تیم تولید وتهیه برای مطول کردن کار بایستند و به نفع مخاطب پای هر قرار اشتباهی را که کیفیت کار را زیر سوال می برد امضاء نکنند.
این روزها که تلویزیون تصمیم دارد با ساخت چند سریال متفاوت مانند بی همگان دوباره گوی رقابت را از شبکه نمایش خانگی برباید اگر پلتفرم ها با وسواس بیشتری نسبت به تصویب قصه ها و ساخت سریال ها اقدام نکنند شک نکنید در شرایط اقتصادی فعلی و بالا بودن هزینه های سریال دیدن در پلتفرم ها دوباره تلویزیون رایگان جای سابق را در میان مخاطبانش باز می کند و بی تردید این بیزینس هنری که می تواند دو سر برد باشد و اتفاقات قوی هنری در آن رقم بخورد به یک باخت نگران کننده تبدیل می شود.
انتهای پیام/