به گزارش خبرگزاری برنا، اگر بخواهیم در ابعاد نظری مسئله تفریح را بررسی کنیم میتوان گفت که افلاطون و ارسطو جزء اولین متفکران غربی بودند که در مورد تفریح صحبت کردند و به بحث تفریح و جایگاه فراغت در زندگی انسانها پرداخته و مسئله تفریح (بازی جسمی و بازی ذهنی) را از این حیث مطرح ساختهاند.
منظور از بازی جسمی، ورزش است که ریشه در یونان باستان و المپیک دارد و مقصود از بازی فکری، ریاضیات و موسیقی است.
۳ هدف ایجاد مراکز تفریحی پس از انقلاب صنعتی
پس از دوران شکوفایی یونان باستان اهمیت بررسی جایگاه تفریحات از موضوعیت کمتری برخوردار میشود و به صورت سنتی تفریح در آن دوران لذت بردن از سنتهای خانوادگی و جشنهای سنتی و آیینی است اما با تحول عظیم انقلاب صنعتی و ماشینی شدن فرآیند کار، نظام سرمایهداری تازه شکلگرفته که انباشتی از سرمایه برای خود ایجاد کرده است به فکر فرو میرود و با سه هدف اقدام به ایجاد مراکزی تفریحی میکند.
اول اینکه در فشار روانی سنگین حاصل از کار، محیطی جهت افزایش رضایتمندی از وضعیتی که در آن قرار دارند ایجاد کند تا حس رفاه و لذت از زندگی کاذب در آن دوران نابرابری بورژوازی و پرولتاریا به وجود بیاید و از این طریق، امکان بیشینه شدن این نارضایتی و اعتراضات ساماندهیشده علیه سرمایهداری و زندگی ماشینی کم شود.
در همین دوره است که نمودهای جدیتری از قبیل کازینوها و کابارهها و پارکها و شهربازیهای ابتدایی که دارای چرخوفلکهای ساده هستند به وجود میآید و بر اساس هدف سوم یعنی جمعآوری دوباره ی سرمایه و حقوق پرداختشده به کارگران در آخر شبها و آخر هفتهها و آخر ماهها و تعطیلات به جیب سرمایهدار خالق همین مراکز تفریحی برمیگردد و سرمایهداری اجازه انباشت سرمایه در خارج از سیطره خود را به دیگری نمیدهد. متأسفانه از آن زمان تاکنون این سیکل تعریفشده در جهان ادامه دارد و به سبک زندگی آرزومندانه همه جوامع تبدیلشده است.
بدین ترتیب، مردم و انسانهای عادی از صبح تا شب و از اول هفته تا پایان هفته تلاش میکنند و زحمت میکشند و پول درمیآورند تا آخر شب یا آخر هفته به مراکز تفریحی که سرمایهداران به وجود آوردهاند بروند و آن پول را خرج کنند و حس رفاه و لذت بردن از زندگی و رضایت از عمر برایشان به وجود بیاید؛ حال اینکه آن تفریحات چه چیزی جز لذت و تخلیه انرژی و هیجان برایشان رقم میزند دیگر اهمیتی ندارد و اصلاً به آن فکر نمیکنند. آنها حاضرند برای چند ثانیه در وسیلهای بنشینند و در ۳۶۰ درجه به چرخش دربیایند و هزینهای پرداخت کنند و از اینکه این اقدام مهورانه را انجام دادهاند، در اوج لذت قرار بگیرند.
این در حالی است که فرزندان سرمایهداران نیز در نظام طبقاتی که وجود دارد این وضعیت را به حوزه تفریحات تسری میدهند و تفریحی متفاوت با تفریح عامه مردم برای خود به وجود میآورند که هزینه آن به شدت گران بوده و بهقول معروف لاکچری محسوب میشود؛ تفریحی که افراد عادی جامعه نه توان مالی بهرهمندی از آن را دارند و نه امکان دسترسی به آن برایشان فراهم میشود و اگر قرار است از آن استفاده کنند باید بهصورت ویآیپی و عضویت در کلوپها از آن بهرهمند شوند.
در این روند و به موازات پیشرفت صنعت تفریحات، ورود سینما و تلویزیون و سرگرمیهای بصری جلوه جدیدی در حوزهی سرگرمی و تفریحات به وجود میآورد. با تولید اولین پویانماییها در قرن بیستم به خصوص برای قشر کودک و نوجوان مسئله تفریح باب جدیدی برای خود در غرب در کنار مفاهیم قبلی میگشاید که در این باب از تفریح و سرگرمی، منتقدان و کارشناسان مباحث عمیقی را دستمایه تئوریپردازی قرار دادهاند.
باب جدید تفریحات با «دیزنی»
در سیر تاریخچه تفریحات، با فروکش کردن آتش جنگ جهانی اول و دوم، نظام امپریالیستی ایالاتمتحده آمریکا کارکرد جدیدی را در زمینه تفریحات به کمک شرکت انیمیشنسازی «دیزنی» بازتولید کرد و باب جدیدی از تفریح را گشود؛ چیزی که از ۱۹۵۵ به اینطرف با افتتاح «دیزنیلند» کالیفرنیا ذیل عنوان «تمپارک» یا پارکهای موضوعی معنا یافت.
پارکهای موضوعی نسخه ترکیبی و پیشرفته پویانمایی زنده در قالب شهربازی هستند، مفهومی آشنا در غرب و متأسفانه ناآشنا در کشورمان. تمپارک، ظرفیت قابلتوجهی است برای آنکه یک قدرت سیاسی یا فرهنگی بتواند مفاهیم بنیانی و زیربنایی مدنظر خود را در قالب تفریح به عموم جامعه بهخصوص کودکان و نوجوانان منتقل کند.
بی توجهی به مقوله تفریحات در کشور
در تحول به وقوع پیوسته مذکور، تفریح و نشاط صرفاً نه برای تخلیه انرژی مردم و بازدیدکنندگان بلکه برای کمک به حرکت انسانها به سمت انتقال مفاهیم آموزشی و تربیتی و شکلگیری نوع جدیدی از سبک زندگی جامعه انسانی پدید میآید. این تحول به وقوع پیوسته و پیشرفت رخداده در غرب به خصوص برای جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی با انبوهی از مفاهیم، آیینها، ارزشها که درصدد تبلیغ و انتشار فرهنگ ناب ایرانی اسلامی و تحقق جامعه و نیل به تمدن اسلامی است ظرفیتی بی بدیل به شمار میآید که معالاسف مورد بیتوجهی و بیمهری واقع شده است.
اکنون قالب و مدل تفریحات در جهان ارتقا یافته اما هنوز اساس تفریحات در کشور ما بر مدار همان شهربازیهای قدیمی و نظام معنایی تخلیه هیجان و احساس رضایت کاذب خلاصه میشود. البته در دهه اخیر با شکلگیری تیمهای تحقیقاتی و ورود بعضی افراد دلسوز در حوزه شناخت و فهم تمپارک، اتفاقات خوبی ظهور و بروز یافته و در معدود مواردی چند پارک موضوعی در تهران ساخته شده است که ازجمله آنها میتوان به «هیومنپارک» و «ژوراسیکپارک» اشاره کرد.
این وضعیت بدان معنا است که در زیستبوم فرهنگی و تبلیغی کشور نهتنها حوزه تفریحات مورد کمتوجهی قرار گرفته بلکه نظام حکمرانی فرهنگی و تبلیغی ما نیز از این قالب بیبدیل بینصیب مانده است. جالب اینکه روی تابلوی خوشآمدگویی ورودی مرکز تفریحی «دیزنیلند» نوشته شده است که «در این مرکز، گذشته آمریکا، چیزی که به آن رسیده و آنچه در آینده به آن خواهد رسید، پیش چشم مخاطب به تصویر کشیده میشود». بنابراین آنچه تاکنون مکان تفریحی تخلیه انرژی تصور میشده است کارکردی آیندهسازانه و تمدنی پیدا کرده و اتوپیای آمریکایی که امری ذهنی است را به کمک تکنیک برای کودکان و نوجوانان عینیت بخشیده است.
نکته جالب توجه دیگر درباره شرکت دیزنی این است که این شرکت ۱۲ پارک موضوعی در سراسر جهان دارد که در سال ۲۰۲۱، دیزنی با وجود قرنطینه جهانی ناشی از همهگیری ویروس کرونا نزدیک به ۱۷ میلیارد دلار از پارکها، بخش محصولات و موارد دیگر خود درآمد داشته است.
درآمدزایی با کمک تم پارک ها
عموم تمپارکها از منابع درآمدی گوناگونی برخوردارند که با بهرهگیری از آنها به درآمدزایی میپردازند.
فروش بلیط به بازدیدکنندگان با اختصاص عددی بین ۴۹ تا ۶۰ درصد بهترین منبع درآمدزایی تمپارکها را به خود اختصاص داده است. درآمدهای حاصل از اسپانسرینگ و پارکینگ و موارد اینچنینی دیگر ۱۵ درصد، درآمدهای حاصل از فروش غذا و نوشیدنی بین ۱۴ تا ۱۷درصد، درآمد حاصل از فروش اقلام و کالاهای تجاری بین ۶ تا ۱۰ درصد و نهایتا درآمد حاصل از بازی، ۴ درصد است.
با نگاهی به نرخ درآمدزایی سالانه تمپارکها، درمییابیم که در میان تمپارکهای مشهور جهان، چهار تمپارک یعنی سرزمین جادویی آمریکا، یونیورسال استدیو ژاپن، آکواریوم چیملونگ چین و دیزنی لند شانگهای در سال ۲۰۱۹ توانستهاند بیشترین میزان درآمد را به خود اختصاص دهند.
«تم پارک»؛ قالب فراموششده انتقال مفاهیم دینی به نسل جوان
نکته قابل توجه دیگر این است که ادیان و مکاتب آسمانی و غیرآسمانی با بهرهگیری از ظرفیت تمپارکها اقدام به راهاندازی پارکهای موضوعی دینی کردهاند؛ برای مثال، میتوان به «هولیلند اکسپرینس» فلوریدا و «تیاراسانتای» بوینسآیرس که به تبلیغ آیین و رخدادهای تاریخی مسیحیت میپردازند اشاره کرد.
همچنین «سوییتین» در ویتنام و «هوپارویلا» در سنگاپور که براساس مکاتب شرقی به منظور ترویج ارزشها، عقاید و باورهای مردم افتتاح شده است، از دیگر نمونهها هستند. طی سالهای اخیر در جهان اسلام نیز کشورهای حوزه خلیج فارس همچون امارات و عربستان درصدد طراحی و دستیابی به الگوهای عینی در این زمینه هستند.
پارک قرآنی یا همان « الحدیقة القرآنیة» دبی که در سال ۲۰۱۸ با سرمایهای بالغ بر ۲۷ میلیون درهم افتتاح شد نیز تلاش دیگری در این زمینه محسوب میشود که هنوز تا رسیدن به نمونههای غربی و نمونههای مربوط به دیگر مکاتب فاصلهای قابلتوجه دارد. باوجود این، به دلیل بیاطلاعی و عدم درک اهمیت قالب تمپارک توسط مدیران و سیاستگذاران فرهنگی کشور، هنوز اقدام جدی در این زمینه صورت نپذیرفته است.
باید به این نکته توجه داشت برای اینکه بتوانیم با نسلهای دهه هشتادی و نودی که به دلیل شکاف نسلی رخداده حوصله نصایح و سخنرانیهای نسلهای پیشین را به صورت عیان و شفاف ندارند، ارتباط برقرار کنیم، باید از این قالب جدید بهرهمند شویم و ارزشها و مبانی فرهنگی خود را از طریق ناخودآگاه با نسل جوان در میان بگذاریم تا شاید در کنار آموزش و تربیت رسمی بتوانیم نقش اثرگذار فرهنگیمان را از طریق تفریحات پیگیری کنیم. این مسئله و این قالب جدید ضمن اینکه توجه بیشتر صاحبنظران و کنشگران عرصهی فرهنگ را میطلبد، نیازمند عزمی ملی برای احداث چندین مجموعه تفریحی موضوعی است تا ضمن یادگیری و فهم تکنیک این قالب جدید بتوانیم در رقابت با دیگر مکاتب و نحلههای فرهنگی به صورت عینیتیافته حرفمان را به گوش نسلهای جدید برسانیم.
در پایان، باید به این نکته کلیدی توجه داشت که ایده احداث تمپارکهای معارفی و بهرهگیری از ظرفیت تبلیغی غنی مستتر در آنها توسط نهادهای فرهنگی و مذهبی مانند سازمان تبلیغات اسلامی که از ظرفیت و زیرساختهای لازم برای این اقدام برخوردار است، فارغ از آنکه میتواند افق جدیدی از انقال مفاهیم را فراروی مخاطبان و نسلهای جدید بگشاید، میتواند باب جدیدی از همکاری میان گروههای خلاق و نوآور را به منظور عینیتبخشی به ایدهها و تکنیکهای مربوط به بازیهای تفریحی باز کند و باعث سوق دادن طلاب و روحانیون دغدغهمند حوزه تربیت دینی به سوی بهرهگیری بیشتر از قالبهای بکر و بدیعی که تاکنون کمتر مورد توجه واقع شده است، شود.
تحقق این مهم بدون حضور و درگیر شدن همهی دستگاههای فرهنگی و تبلیغی دخیل در حوزهی تفریح و سرگرمی کشور و همچنین بازیگران موثر این زیستبوم، سخت و پیچیده به نظر میرسد.
یادداشت: حسین زینلیان بروجنی
انتهای پیام/