به گزارش خبرگزاری برنا؛ وقف از سنتهای زیبای اسلامی و تجلی احسان و نیکوکاری در سیره ائمه اطهار(ع) محسوب میشود و در منابع فقهی درباره فضیلت و ثواب آن بسیار یاد شده. وقف در فقه به معنای حبس کردن مال و جاری کردن منفعت یا ثمره آن بدون دریافت عوض است. بدین ترتیب که پس از وقف از نقل و انتقال مال یا از میان رفتن آن جلوگیری و منافع آن در مقصد مورد نظر هزینه میشود. به همین علت آن را صدقه جاریه مینامند، چراکه منافع آن پیوسته باقی میماند. صدقه یکی از بارزترین مصداقهای تزکیه و کاملترین مصداق آن وقف است. در وقف اصل مال انسان ثابت میماند و فرع یعنی منافع آن بادوام خواهد ماند و ثبات آن اصل، جریان خواهد داشت و هیچ صدقهای چون وقف مزیتی جاودانه ندارد.
وقف در طول ادوار مختلف با فراز و فرودهای مختلفی روبهرو بوده است. در دوره قاجار، که اوضاع آشفته و بیسامان بود، موقوفات دستخوش حیف و میل و مطامع فرصتطلبان و سودجویان شد، لیکن مواردی به چشم میخورد که اقداماتی برای اصلاح امور موقوفات و اجرای نیات واقفان صورت گرفته و دستورالعمل ویژهای در این مورد صادر شده است.
در زمان به وقوع پیوستن انقلاب مشروطیت، مردم بیدار و قهرمان ایران به رهبری روحانیت شجاع و مبارز شیعه بساط خودکامگی قاجار را در هم پیچیدند و نظام نوینی را تشکیل دادند. در این نظام موقوفات تا حدودی جایگاه خود را پیدا کردند و با تأسیس وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه، وقف در تشکیلات اداری آن روز مطرح شد.
شرح ستمی که در دوره حکومت دستنشانده پهلوی بر موقوفات این سرزمین وارد شد، بیشمار است. همین اندازه اشاره کافی است که خاندان پهلوی بسیاری از املاک حاصلخیز موقوفه و اراضی مرغوب را به نام ملک شخصی وابستگان، درباریان و نوکران خویش به ثبت رساند و از هیچ جسارت و غارت و چپاولی به این سنت شریف نبوی(ص) فروگذار نکرد و برخلاف اصول فقهی، بسیاری از مزارع وقفی را به بهانه اصلاحات ارضی به فروش رساندند، به تصور اینکه میتوانند بدین وسیله پشتوانه مراکز علمی اسلامی و پایگاههای معنوی و دینی را نابود کنند.
چهار سال بعد از برقراری مشروطیت در ایران، یعنی در ۱۳۲۸ قمری برابر با ۱۲۸۹ شمسی وزارت معارف و اوقاف تصویب شد و مسئولان ادارات معارف در شهرستانها موظف به انجام امور مربوط به اوقاف بودند. سپس، در ۱۳۱۳ شمسی قانون اوقاف مشتمل بر ۱۰ ماده تصویب شد. در دوره دوازدهم مجلس در ۱۳۲۰ قانون فروش املاک موقوفه تصویب و بعد لغو شد. پس از این تغییرات عمدهای در امور مربوط به اوقاف صورت نگرفت، غیر از اینکه در ۱۳۲۸ در شهرستانها امور مربوط به وقف جدا از مسئول فرهنگ معین شد و در جریان اصلاحات ارضی، زمینهای زراعی وقف و اوقاف عامه بعد از اوقاف خاصه مشمول قانون شد.
پس از تحولات ۱۳۵۷ در ایران، وقف و فرهنگ آن احیا شد. امام خمینی(ره) به سنت شریف وقف توجهی ویژه کرد و همچون دیگر فقهای بزرگ اسلام و نیز در کتاب تحریرالوسیله بابی را در کنار سایر فروعات دین به وقف اختصاص داد و فتوای ایشان در مورد وقف چنین است که موقوفات باید به حال وقفیت باقی بمانند. این امر نشاندهنده اهمیت وقف است و در همین زمان موقوفات از گسستگی و نابسامانی ناشی از سیطره طاغوت خارج شد و مقام و مرتبه واقعی خویش را یافت.
در رابطه با بررسی روند تغییرات حوزه وقف طی صد سال اخیر و تأثیر حوزه وقف در رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی با سیدحسین سیدی، عضو هیئت علمی پژوهشکده آلاء و استاد دانشگاه شاهرود به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
وقف در تعالیم دینی و سیره ائمه معصومین(ع) چه جایگاهی داشته است؟
ساختار وقف پیش از اسلام نیز وجود داشته است اما به طور کلی پس از ظهور اسلام تأکید بسیار زیادی بر نیکوکاری و خیرخواهی میشود که نمود این تأکید در قرآن و سیره معصومین(ع) و روایات به وضوح مشاهده میشود. پس از ظهور اسلام مدلهای نیکوکاری از وقف و نذر گرفته تا انفاق و صدقه توسعه بسیار زیادی پیدا میکند اما وقف به دلیل ماندگاری و به دلیل اینکه در ساختارهای ماندگاری چون املاک و مستغلات و ساختمانها و … نمود پیدا میکند، برای دوره ما قابل احصاتر و دیدهشدنتر است.
در مورد توسعه وقف اینگونه میتوان نظر داد که یکی از پایههای ایجاد تمدن اسلامی در قرنهای اولیه اسلامی وقف بوده است. ایجاد وقف در زمینههای مختلف علمی از جمله در حوزههایی همچون ایجاد مدارس، تربیت عالمان، توسعه علوم، کتابت کتب مختلف، کتابخانهها و … نشان میدهد که هر چند چنین ساختاری پیش از اسلام نیز بوده است اما به دلیل تأکید قرآن و معصومین(ع) بر نیکوکاری، توسعه پیدا کرده و باعث تأثیرات مهم اجتماعی در جامعه مسلمین شده است.
وقف در دورههای تاریخی مختلف ایران با چه فراز و فرودهایی مواجه بوده است؟
وقف در طول تاریخ خود به پدیدهای هوشمند تبدیل شده بود که وقتی واقفان، مشکل و مسئلهای را در مناطق تحت سکونت خود در حوزه تمدن اسلامی شناسایی میکردند، سعی داشتند تا بتوانند این مسئله را با ایجاد وقف مرتفع کنند. برای مثال اگر معضل منطقهای آب بوده است، واقفان به سمت ایجاد آبانبارها میرفتند. چنانچه مسئله، دانش بوده، واقفان به سمت مدارس و کتابت و کتابخانهها میرفتند.
همچنین، اگر مسئله و مشکل اصلی منطقهای در جامعه مسلمین محل عبادت بوده است، واقفان به سمت احداث مساجد میرفتند. در دوران گذشته، پیچیدگی مسائل اجتماعی نسبت به دوران امروز بسیار کمتر بوده است؛ بنابراین، واقفان خیلی راحتتر میتوانستند مسائل جامعه را شناسایی کرده و وقف را در جای مناسب یعنی در زمینه مسائل اجتماعی اصلی جامعه مسلمین ایجاد میکردند تا بتواند مشکلات را به خوبی حل کند.
با توجه به نیازهای روز جامعه، حوزه وقف تا چه حد توانسته است، پاسخگوی این نیازها باشد؟
امروزه در مسائل اجتماعی، پیچیدگیهای فراوانی وجود دارد. برای مثال اگر فردی بدسرپرست است، ممکن است گرفتار اعتیاد شده و از نظر اقتصادی دچار مشکل باشد و حتی فرزندان او نیز کودک کار باشند. این مسائل در جامعه امروزی به هم پیوسته هستند و مسائل اجتماعی پیچیده شدهاند. نکته مهم این است که امروز در حوزه نیکوکاری و وقف که یکی از مدلهای نیکوکاری است، نیازمند اولویتسنجی بر اساس پژوهش و دانش هستیم.
یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که چون مسائل اجتماعی و پیچیدگیهای مربوط به آن در جامعه جزء مسائلی نیستند که خیلی مشهود باشند و اغلب نامشهود هستند، شاید از دید واقفان دور بمانند. بنابراین، در این حوزه نیازمند تسهیلگران و یاریرسانانی برای جریان وقف و خدمت دادن به واقفان هستیم که کار آنها شناسایی مسائل اجتماعی و مهمترین مسائل روز جامعه است. البته مهمترین مسائل روز جامعه نیز دارای اولویتبندی هستند یعنی ممکن است این مسائل از نظر حجم تعداد، پایداری در جامعه، احتمال بروز مشکلات در آینده و … دارای اولویت مربوط به خود باشند.
امروز شاید در وهله نخست نتوان به راحتی حوزههای اجتماعی را مشخص کرد و نیازمند پژوهشی متقن در این زمینه هستیم تا مسائل اصلی و معضلات اجتماعی شناسایی شوند؛ چراکه این مسائل با معیارهایی مانند پایداری و عدم پایداری، طولانیمدت و کوتاهمدت بودن، تعداد افراد درگیر و … اولویتبندی میشوند. لذا در این رابطه باید فهرستی از مسائل مبتلا به جامعه در اختیار داشته باشیم تا بتوانیم واقفان را با مسائل اولویتدار جامعه برای ایجاد وقفهای جدید آشنا کنیم.
البته امروز شاید بتوان برخی از حوزهها مانند کمبود آب و … را در جامعه راحتتر شناسایی کرد اما از سوی دیگر باید بدانیم که اگر قرار است مسئلهای مانند کمبود آب را حل کنیم، آیا وقف راه حل این مسئله است یا خیر؟ وقف به عنوان یک ابزار باید قابلیت حل مسئله را داشته باشد تا بتوان در شرایط مختلف از آن استفاده کرد.
آیا حوزه وقف میتواند در رفع مشکلات اقتصادی کشور تأثیرگذار باشد؟
به طور کلی اگر وقف در جامعه تبدیل به فرهنگ شود، میتواند در حوزههای مختلفی همچون حل بخشی از مشکلات اقتصادی کشور تأثیرگذار باشد. وقف در قرون اولیه اسلامی به نوعی به فرهنگی اجتماعی تبدیل شده بود که تأثیرات فراوانی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، علمی و … داشته و یکی از پایههای توسعه تمدن اسلامی در آن دوران وقف بوده است. اما امروز و در حال حاضر به نسبت گذشته در حوزه وقف عقب ماندهایم و در این زمینه نیازمند تلاش بسیار فراوان هستیم.
در رابطه با حل مشکلات اقتصادی نیز باید دانست که وقف قرار نیست تمامی مشکلات اقتصادی جامعه را حل کند، اما اگر در حوزه مشکلات اقتصادی تمامی موانع و مشکلات مشخص شده و معلوم شود که حوزه وقف تا چه میزان در حل این مشکلات تأثیرگذار است، وقف میتواند در بهبود مسائل اقتصادی جامعه اسلامی و در حوزههای مختلفی همچون ایجاد کسب و کار، اشتغالزایی جوانان و … تأثیرگذار باشد و میتوان از وقف برای حل این مسائل استفاده کرد.
یکی از مشکلات امروز جامعه ناآگاهی واقفان از نیات جدید و نیازهای روز جامعه است. برای رفع این مشکلات چه برنامههایی باید اجرا شود؟
ناآگاهی واقفان از پیچیده شدن مسائل و حجم زیاد معضلات اجتماعی نشئت میگیرد. امروز سؤالات زیادی برای واقفان ایجاد میشود که در چه حوزهای برای ایجاد وقف جدید ورود کنند. حوزه سلامت، مدرسهسازی، مذهب، آموزش، دانش و پژوهش و … از جمله حوزههایی هستند که واقفان برای ورود به آنها از آگاهی کافی برخوردار نیستند. این انتظار به جا نیست که بخواهیم تمامی واقفان برای ورود به حوزه وقف به صورت خودجوش نسبت به تحقیق و پژوهش در این زمینه اقدام کنند و اطلاعات کافی را به دست آورند.
به همین دلیل زمانی که واقفان اقدام به ایجاد وقف میکنند، به طور معمول از خبرگان اطراف خود و یا از تجربیاتی که خود در زندگی به دست آوردهاند، استفاده کرده و آگاهی کافی را به دست میآورند. یکی از مهترین وظایف سازمانهای حاکمیتی در این حوزه از جمله سازمان اوقاف، سازمان بهزیستی و … این است که باید مسائل و نیازهای روز جامعه در حوزه معضلات اجتماعی را شناسایی کرده و میزان نیاز جامعه را بسنجند و به اطلاع واقفان برسانند.
برای مثال امروز ممکن است نیاز یک منطقه، مسجد، نیاز استانی دیگر آب، و نیاز منطقهای دیگر در کشور ایجاد مراکز تخصصی بهداشتی و درمانی و .. باشد که سازمانها و نهادهای حاکمیتی در حوزه وقف و نیازهای اجتماعی میتوانند واقفان را در جریان این مشکلات قرار داده و آنها را آگاه کنند تا در ایجاد وقفهای جدید اولویتهای جامعه را درنظر بگیرند.
بسیاری از مردم همانند گذشته توان مالی برای ایجاد وقفهای بزرگ ندارند، به همین جهت به صدقه روی میآورند؛ چه ساز و کاری برای جمعآوری منابع خرد مردم و مشارکت آنان در امور وقفی در نظر گرفته شده است؟
در این زمینه باید سازوکارهایی ایجاد کنیم که مردم بتوانند وقف خرد داشته باشند. سازمان اوقاف در این حوزه تلاشهایی را برای ایجاد وقف جمعی انجام داد. یکی از این تلاشهای احداث بیمارستانی در شیراز بود که با موفقیت به سرانجام رسید. بنابراین، وقف جمعی یکی از روشهایی است که آحاد جامعه با هر توان مالی میتوانند نسبت به ایجاد آن به صورت دستهجمعی اقدام کنند.
همچنین، با فتوای جدید مقام معظم رهبری در حوزه وقف پول و سهام نیز امروز مردم میتوانند در این حوزه ورود کرده و پول و سهام خود را به هر میزانی که تمایل دارند، وقف کنند. در حوزه وقف جمعی نیاز نیست تا وقف جمعی به صورت خیلی گسترده انجام شود تا برای مثال یک بیمارستان بزرگ احداث شود بلکه در این مدل مردم میتوانند با نیات مختلف در حوزه وقف ورود کرده و پول یا سهام خود را برای موضوعات مختلف در صندوقی جمعی واریز کنند تا از پول ذخیرهشده در این صندوق برای انجام وقفهای جدید در حوزههای مورد نیاز استفاده شود.
سازمان اوقاف و نهادهایی که درگیر مسائل مربوط به حوزه وقف هستند باید به فکر ایجاد سازوکارهای بسیار ساده و ارزانقیمت برای مشارکت مردم در حوزه وقف باشند تا نیات نیکوکارانه مردم از رویکرد صدقهمحور خارج شده و به سمت رویکرد پایداری و ماندگاری از طریق وقف حرکت کند.
انتهای پیام/