کتاب خاتون و قوماندان اثر مریم قربانزاده معرفی شهید علیرضا توسلی، فرمانده لشکر فاطمیون است.
چرا باید کتاب خاتون و قوماندان را خواند؟
زندگی شخصی فرماندهان همیشه یک علامت سوال بزرگ است. از مردان باصلابتی سخن میگوییم که باید دقیقترین تصمیم را زیر بارش گلوله و آتش بگیرند، جان انسانها را در زیر حملات دشمن به نحو احسن حفظ نمایند و برای هر نقشه عملیاتی دشمن یک راهکار تازه داشته باشند. آیا آنها هم مثل دیگر انسانها هستند؟ با خانواده میگویند و میخندند؟ اهل حرف عاشقانه زدن به همسرشان هستند؟ برای فرزندشان صدایشان را بچگانه میکنند؟ اهل تخمه شکستن و فوتبال دیدن هستند؟ می شود توی میدان جنگ سخت ترین فولاد بود و در خانه همچون آب زلال و روان بود؟ زندگینامه فرماندهان از زبان همسران درست همان چیزی است که به شما نشان میدهد چگونه این تناقضها در وجود یک انسان جمع می شود. مثل کتاب خاتون و قوماندان که به سراغ همسر اولین فرمانده فاطمیون رفته است.
ام البنین حسینی دختری افغان از سرزمین بامیان است. در دوران طفولیت و با آغاز حمله روسیه به افغانستان به همراه خانواده به ایران مهاجرت میکند. خانواده پرجمعیت حسینی سرانجام در شهر مشهد ساکن میشوند و در سال 1378 ام البنین با جوانی مجاهد ازدواج میکند که سالها بعد نقشی پررنگ در جنگ سوریه دارد. کتاب «خاتون و قوماندان» از ابتدای مهاجرت این خانواده به ایران آغاز میشود و نشان میدهد چگونه دست سرنوشت علیرضا توسلی را به ام البنین حسینی میرساند. علیرضا توسلی از افغانهای همکار با سپاه است که برای مبارزه با متجاوزان در افغانستان حضور دارد و پس از آن در ایران به کار بنایی و نقاشی مشغول میشود. روایت این بانو نشان میدهد که زندگی این دو نفر از همان ابتدا با مشکلات و گرفتاریهای بسیار زیادی همراه بوده و همواره مشکلات اقتصادی و مجروحیت های علیرضا ترجیع بند بیشتر لحظات زندگیشان بوده اما شخصیت شوخ طبع و صبور علیرضا توسلی نمیگذاشته تا این اتفاقات کمر زندگی شیرین شان را بشکند. او از کودکی با درد یتیمی بزرگ شده و همواره برای خرج خانواده از انجام هیچ کاری دریغ نداشته است. سالهای ابتدایی زندگی مشترک ام البنین حسینی با ماهها دوری و تنهایی همراه است، چرا که علیرضا توسلی در افغانستان مشغول جهاد هست تا آنجا که اولین فرزند خود را وقتی چهل روزه شده برای اولین بار میبیند. او همچنین پس از اتمام جنگ و بازگشت به ایران برای مدتی یک موسسه آموزشگاه کامپیوتر و نرم افزار میزند. با آغاز اختلافات داخلی در کشور سوریه و شعله گرفتن زبانههای تکفیر در میان احزاب جدایی طلب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز لازم میداند که در این عرصه وارد عمل شود چرا که میدانند اگر این جنگ افروزی در همانجا مهار نشود دامن بسیاری از کشورهای اسلامی را خواهد گرفت و جز تجزیه طلبی و نابودی ماحصل دیگری نخواهد داشت. ام البنین حسینی میگوید که از ابتدای سال 92 دوباره رفت و آمدهای علیرضا توسلی به خانه کم میشود و به او اطلاع میدهد که قرار است برای جهاد به سوریه برود. سابقه طولانی رزمی او در افغانستان سبب میشود بسیار سریع توسط سپاه قدس به فرماندهی نیروهای افغان برسد و گردان فاطمیون به دست ابوحامد تاسیس شود. ایشان در طول یکسال و نیم پنج بار به سوریه اعزام می شود. بسیاری از مجاهدان بزرگ افغانی که در این جنگ نقش کلیدی برعهده داشتند توسط او تعلیم دیدند. همچنین او در طرح ریزی و اجرای برخی از عملیاتهای مهم حضور فعال داشته است. سرانجام این قوماندان شجاع افغانی در 9 اسفند سال 1393 در تل قرین با اصابت ترکش های خمپاره به شهادت میرسد. خاطرات این کتاب با ماجرای بازگشت پیکر شهید و تشییع در مشهد مقدس به پایان می رسد.
کتاب «خاتون و قوماندان» از نثری ساده و روان برای بیان خاطرات استفاده کرده و به شکل مفصلی و با جزئیات گزارش کاملی از زندگی این دو نفر ارائه میدهد. شاید مهمترین نقطه ضعف اثر را بتوان تک راوی آن دانست. این مساله باعث شده بسیاری از فعالیتها و مجاهدتهای علیرضا توسلی که از چشمان همسرش مجهول مانده در این کتاب ذکر نشود. البته از سویی بیان خاطرات زندگی یک فرمانده جنگی از زبان همسرش باعث میشود تا با روحیات شخصی، احساسات و عواطف او که کمتر توسط یک همرزم یا همکار درک میشود از نمایی نزدیک و خاص آشنا گردیم. نکته مهم دیگر، صداقت بانو حسینی در ذکر خاطرات است که تلاش نکرده از همسر خود یک قهرمان بی عیب و نقص بسازد. بلکه او را به شکل یک انسان که گاه خشمگین میشود، دچار خطا و اشتباه میشود و مثل باقی افراد دارای کمبودها و نقصهایی است روایت کرده است. انسانی که گرچه کامل نیست ولی برای رسیدن به کمال خود از هیچ تلاش و جهادی فروگذار نیست. ویژه متمایز این کتاب نسبت به دیگر کتب شهدا و خاطره این است که نویسنده در میان هر چند فصل تلاش کرده از دستنوشتههای همسر شهید یا نامههایی که شهید برای همسر خود نوشته نیز استفاده کند تا خواننده شناخت دقیقتری نسبت به روحیات و حالات این زوج داشته باشد. در مجموع این کتاب را میتوان یک گام موثر و هنرمندانه در جهت زدودن غبار غربت و مظلومیت از چهره شهدای افغانی دانست. همچنین «خاتون و قوماندان» نشان میدهد گرچه این عزیزان نه در وطن خود و نه در کشور ایران زندگیهای پرچالش و گرفتاری دارند اما در جهت دفاع از باورها و ارزشهایشان حاضرند چشم بر تمام این مشکلات ببندند . از جان خود نیز بگذرند.
شما میتوانید برای مشاوره و تهیه این اثر ارزشمند، به شماره ۰۹۳۹۴۶۵۳۲۱۶ در پیام رسانهای ایتا ، بله و واتساپ پیام دهید و یا با استفاده از کدتخفیف borna از طریق سایت کتاب رسان به آدرس ketabresan.net اقدام به خرید کنید.
برچسب ها : کتاب
محتوای این مطلب تبلیغاتی است و توسط سفارشدهنده، تهیه و تنظیم شده است