به گزارش خبرنگار باشگاه جوانی خبرگزاری برنا، در جوار رود ارس 3 سردیس جا خوش کرده، سه سردیس از سه شهیدی که 83 سال پیش تا آخرین نفس در برابر قوای متجاوز شوروی مبارزه کردند.
ژاندارم سرجوخه ملک محمدی، سید محمد راثی هاشمی و عبدالله شهریاری، سه شهیدی که تا سال های سال هیچکدام از اعضای خانواده شان از مقبره آن ها اطلاعی نداشتند.
روی پل جلفا شیفتشان بود، به آنها گفته بودند جلوی هر نیروی مهاجمی که میآید را بگیرند. خبر نداشتند آنهایی که آن سوی پل ایستاده اند به هر نوع سلاح جنگی مجهز هستند، در حالی که آن سه فقط خودشان بود و اسلحههایشان، آنها روی پلی ایستاده بودند که اولین خط رسمی قطار ایران بود.
ژاندارم سرجوخه ملک محمدی، سید محمد راثی هاشمی و عبدالله شهریاری دو روز مقابل سپاه شوروی مقاومت کردند و در نهایت ۳ شهریور ۱۳۲۰ روی پل جلفا در خون خود غلطیدند.
مقاومت شجاعانه این سه سرباز تحسین نیروهای مهاجم و خصوصاً فرمانده لشکر ۴۷ شوروی، سرلشکر نوویکف را که در مقابلشان ایستاده بودند را برانگیخت.
او زمانیکه پیروزمندانه از پل گذشت متوجه شد سربازان مسلح اش ۴۸ ساعت است که تنها با ۳ سرباز در حال نبرد بودند. او به نشانه احترام یکی از درجههایش را از روی دوش خود باز کرد و روی سینه سرجوخه محمدی گذاشت و از چوپانی خواست تا ۳ سرباز شجاع را به شیوه مسلمانان کنار پل آهنی دفن کند.
تدفین این ۳ سرباز با تشریفات کامل نظامی از سوی لشکر شوروی و در کنار خط آهن این پل صورت گرفت، مقبرهای که سال ها هیچکدام از اعضای خانواده این سه شهید از آن با خبر نبودند.
بنا به اظهار بازماندگان شهیدملک محمدی، برگزاری همایشی در منطقه آزاد ارس در سال 93 برای بزرگداشت شهدای مرزبانی سرنخی می شود تا از سرنوشت و محل دفن آن ها آگاه شوند.
نوه شهید ملک محمدی در این خصوص گفته است:« این مراسم از تلویزیون پخش شد، همان زمان بود که ما خبردار شدیم. برادر بزرگم جانباز 50 درصدی دفاع مقدس در آن مراسم حضور داشت. او به خانواده چنین گفت: «وقتی اسامی شهدا به خصوص نام شهید محمدی را اعلام کردند، ناگهان به فکرم رسید که نکند این شهید محمدی پدربزرگم باشد. به هرحال بعد از گذشت دو روز از برگزاری همایش منطقه آزاد ارس و بررسی جزوهای چاپ و توزیع کرده بودند، من و پدرم بلند شدیم رفتیم جلفا. در آن جزوه عکس و مشخصات شهیدان مصیب محمدی، سیدمحمد رائی هاشمی و عبدالله شهریاری و مزارشان چاپ شده بود.
سرانجام تا نام «ملک محمدی» را ملاحظه کردیم به یکدیگر گفتیم که گمشدهمان پیدا شده است. چون پدربزرگم با سواد و در پروندهاش نام سرجوخه قید شده بود. فهمیدیم که این مشخصات دقیق پدربزرگمان است.»
بازماندگان شهید شهریاری هم تا سال 1380 اطلاعی از محل دفن و وجود مزار آن شهید نداشتند و طی این سالها شایعات مختلفی در خصوص سرنوشت شهدا شنیده بودند، از جمله اینکه آنها اسیر و برای کار اجباری به سیبری برده شدهاند.
در سال 1380 شبکه استانی آذربابجان شرقی طی برنامهای به مقاومت ۳ ژاندارم که سال ۱۳۲۰ هنگام ورود ارتش شوروی به ایران به شهادت رسیدهاند پرداخت.
وقتی دوربین روی سنگ قبرها رفت فرزند شهید با تعجب دید که روی یکی از سنگ قبرها نوشته «شهید ژاندارم عبدالله شهریاری». این تصویر موجب شد بعد از 60 سال چشم انتظاری سرنوشت و مزار شهید مدافع میهن برای بازماندگانش آشکار شود.
در سال 1327 پسر دایی شهید راثی هاشمی هم وقتی در ماموریتی کاری از راه آهن عازم جلفا بود متوجه قبر شهدای مرزبان میشود که یکی هم قبر این شهید بوده و خبر را به اطلاع فرزند و خواهر شهید می رساند.
بعد از آن موضوع را به مسئولان ژاندامری اطلاع میدهند و ژانداری هم حقوق معوق آن شهید را به خانواده پرداخت می کند که صرف جهازیه دختر شهید میشود.
انتهای پیام/