این روزها شاهد تولید آثار متنوعی در شبکه نمایش خانگی هستیم طوری که آثار در دست تولید و تولیدات از پیش آماده شبکه نمایش خانگی با آثار دست در دست تولید و در برنامه تلویزیون قابل مقایسه نیستند و می توان گفت پلتفرم های شبکه نمایش خانگی در حال حاضر به اندازه چند شبکه رسانه ملی در طول یک سال سریال سازی کرده اند و حتی برنامه تولید تا پایان سال 1403 را در راس کار خود دارند.
با نگاهی اجمالی به این وضعیت تولید می توان گفت بسیاری از بازیگران، کارگردانان و حتی نویسندگان به دلیل شرایط پرداخت، دستمزد ها و حتی فرصتی که برای نزدیک شدن به خطوط قرمز در شبکه نمایش خانگی وجود دارند مشتاق هستند که در این مدیوم فعالیت داشته باشند و عملا کار برای سریال سازان در رسانه ملی مانند گذشته راحت نیست و با یک حساب سر انگشتی می توان گفت بسیاری از سریال های تلویزیون در مقایسه با آثار تولید شده در پلتفرم های شبکه نمایش خانگی حتی فرصت دیده شدن نیز پیدا نمیکنند شاید در حالت عادی اگر سریال گیلدخت روی آنتن هر یک از شبکه های تلویزیون می رفت با توجه به ساختار، جذابیت های بصری، روایت و بازی ها و کارگردانی و فیلمنامه بیش از خیلی از سریال ها سر و صدا به پا میکرد اما در روزگار که چند سریال موفق از جمله پوست شیر در شبکه نمایش خانگی می درخشد دیده نشدن سریال های دیگر حتی در رسانه ملی که به شکل رایگان در دسترس مخاطب است وجود دارد.
نکته ای که در این مقال موضوع تیتر فوق است باز می گردد به این نکته که تولیدات در شبکه نمایش خانگی در برخی موارد رنگ و لعاب سرگرمی سازی و نگاه آرتیستی که خودش را در وجوه مختلف از جمله فیلمنامه، کارگگردانی، بازیگری و ... از دست داده است و تنها یک بیزنس محسوب می شود که تولید کنندگان به دنبال ساخت و ساز با هر کیفیتی در مدت زمان کوتاه برای رساندن به پلتفرم هستند و این مسئله طبیعتا بخش کیفی کار را دچار خدشه می کند، مضاف بر اینکه فراموش نکنیم مخاطب پلتفرم های شبکه نمایش خانگی برای دیدن سریال ها دست به جیب شوند و با مبلغ گران ماهیانه برای هر یک از پلتفرم ها، دیدن سریال معمولی عملا یک نگرانی اقتصادی به همراه خواهد داشت.
برخی از آثار تولید شده در پلتفرم های شبکه نمایش خانگی انصافا به لحاظ کیفی در قواره های این مدیای هزینه بخش نیستند، گاهی اوقات ما در رسانه ملی باتوجه به رایگان بودن شاهد سریال هایی هستیم که به هر دلیلی با هزینه های کم و توسط افراد کم تجربه ساخته می شود و مخاطب این فرصت انتخاب را دارد که این آثار بخواهد یا نخواهد اما وقتی که برای دیدن یک سریال مخاطب مجبور به پرداخت هزینه است طبیعی است که این توقع وجود دارد که تمام سریال های در همه پلتفرم های شبکه نمایش خانگی جدا از توجه به ژانر در بحث کیفیت نیز آثاری قابل قبول و قابل دفاع باشند، اگرچه بیش از 70 درصد تولیدات در شبکه نمایش خانگی با حضور چهره های مهم و گران سینمایی ساخته شده اند و در حد مطلوب، سازندگان به دنبال کم فروشی حداقل در این مدیوم نبودند اما اخیرا شاهد ساخت و پخش سریال هایی به مراتب معمولی تر و ضعیف تر از سریال های سابق تلویزیون در این محیط خاص هستیم و خاطب با پرداخت مبلغ گران برای دریافت امتیاز ماهانه مجبور ست یک سریال درجه 2 با بازی های ضعیف در ژانر طنز را در شبکه نمایش خانگی ببیند و در نظر بگیرید برای یک سریال که در هفته یک قسمت و در طول ماه تنها 4 قسمت از آن منتشر می شود مبلغی نزدیک به 100 هزار تومان و گاهی نیز بیشتر را پرداخت کند و این عدد منطقی نمی باشد برخی اوقات در پلتفرم شبکه نمایش خانگی شاهد ساخت سریال هایی ضعیف و دست چندم با بازی های ضعیف تر هستیم که تنها ادای سریال های طنز تلویزیون را در میاورند و بدون محتوا با کارگردانی ضعیف و دور از شان مخاطب در حال دست به سر کردن مخاطب با آثار دم دستی است همانطور که می دانید شبکه نمایش خانگی باتوجه به هزینه بر شدنش تا زمانی می تواند مخاطب را با خودش همراه کند که در قد و قواره های مخاطب باشد و به لحاظ کیفی مخاطب را پای اثر بنشاند.
این خطر جدی بیخ گوش پلتفرم ها قابل حس است که اگر به سمت سری دوزی و ساخت آثار ضعیف باشند عملا این بازار خوش خط و خال سریال سازی نزد مخاطب دیگر ارزش نخواهد داشت و عملا حنای سریال سازان در پلتفرم های شبکه نمایش خانگی نیز برای مخاطب رنگی نخواهد داشت و با این توصیف باید گفت این بازار خطر جدی مخاطب پراندن را باید حس کند و سریال سازان و مدیران پلتفرم ها بدانند که به دست آوردن اعتماد مخاطبی که قرار است برای سریال دیدن هم دست به جیب شود در معرض خطر جدی ساخت آثار ضعیف و بی کیفیتی است که اخیرا در برخی از پلتفرم ها مد شده است.
انتهای پیام/