به گزارش خبرگزاری برنا، حامد زمانی مدیر روابط عمومی معاونت فنی و عمرانی شهرداری تهران در یادداشتی نوشت: پروژههای شهری با وجود اینکه همواره در معرض دید عمومی قرار دارند اما نیازمند عاملی پیوند دهنده هستند تا شهروندان به عنوان مهمترین ذینفعان، در تمام مراحل پیدایش این پروژهها از تعریف و طراحی تا اجرا و بهرهبرداری سهیم باشند. در این میان واحدهای روابط عمومی قطعه مهمی از پازل مدیریت شهری به شمار میآیند؛ سازوکاری که میتواند از آغاز تا انجام یک پروژه عمرانی به موازات بخشهای فنی و مهندسی مثمر ثمر باشد.
طرحهای عمران شهری مسلما تا زمان تکمیل و بهرهبرداری، دشواریهایی برای شهروندان به ویژه ساکنان محلات همجوار به همراه دارند و به نارضایتیها از عملکرد شهرداریها دامن میزنند. اینجاست که میتوان به نقش سازنده روابطعمومیها امیدوار بود؛ وقتی شهروندان ساکن در آن منطقه و یا محدوده پروژه را با منافع حاصل از افتتاح آن پروژه آگاه کردند و با ایجاد امید نسبت به آن طرح، از میزان گرفتاریهای روانی و فیزیکی عملیات عمرانی میکاهند.
در چنین شرایطی است که مردم عملکرد شهرداری را در تضاد با منافع و زیست شهریشان نمیبینند بلکه با نگاهی مثبت نسبت به کارگاههای عمرانی در کنار مدیریت شهری خواهند بود.
زمانی که شهروندان، شهر را از آن خود ندانند، این مهم سدی مقابل تمام اقدامات مدیریت شهری بخصوص در حوزه عمرانی محسوب میشوند اما در شرایطی که روابط عمومیها با شناخت از جامعه پیرامونی به استفاده از ابزارهای مناسب تبلیغاتی پرداخته و حس تعلق شهری را در شهروندان تقویت کنند، قطعا همزیستی مسالمت آمیزی میان شهروندان و پروژههای عمرانی برقرار خواهد شد. نتیجه اینکه قطعه روابط عمومیها میبایست در پازل مدیریت پروژههای عمرانی در کنار اقدامات فنی و مهندسی دیده شود.
با نگاهی گذرا به طرحهای مدیریت شهری که روابط عمومی نقش کمرنگتری در آنها داشته است به آسانی میتوان میزان رضایتمندی شهروندان را سنجید که حتی در صورت دریافت خدمات از شهرداری، نسبت به فواید آن به دیده تردید مینگرند و شاید فقط گذر زمان و استمرار بهرهمندی است که میتواند آنها را قانع کند.
در این میان نباید فراموش کرد روابط عمومیها نیز وظایف دشواری بر دوش دارند که کم از اجرای یک طرح مهندسی نیست؛ شناخت پتانسیلهای شهری و روحیات اجتماعی شهروندان ذینفع پروژه گام نخست این ماموریت برای اقناع عمومی و اطلاع رسانی موثر نسبت به اقدامات اجرایی است.
پیچیدگیهای فرهنگی و سنتی جوامع محلی که در هر منطقه از کلانشهرها متفاوت است، نیازمند فعالیتهای دقیق جامعه شناختی است تا واکنشهای مردم و نقاط اثرپذیری آنها به دست آید و در نهایت به پرسشهایی پاسخ داده شود که برای پیشبرد پروژه سودمند است.
مردم از مسدود شدن یک خیابان تا چه حد ناراضیاند؟ از بهره برداری یک طرح تا چه حد رضایتمند می شود؟ با چه ابزارهایی میتوان بر نظر آن ها تاثیر گذاشت؟ از چه طریق می توان با ارائه اطلاعات لازم و کافی، شهروندان آن منطقه را پیش از انجام پروژه برای اجرای آن و محدودیتهای مربوطه آگاه و آماده کرد؟ مسلما پاسخ دادن به این سوالات که بخش بسیار کوچکی از یک پروژه وسیع افکارسنجی است، در پیشبرد راهبردهای شهرداریها حتی برای پروژههای مشابه کمک شایانی میکند، زیرا وظایف و برنامه شهرداریها صرفا به اجرای یک پروژه در یک منطقه خلاصه نمی شود و هر منطقه ممکن است سالانه چندین پروژه همزمان را دنبال کند که بخشی از آن ها به احیا، تعمیرات و ارائه خدمات برمیگردد و ماهیتی مستمر دارند.
از سوی دیگر روابط عمومی نقش قابل توجهی در کسب نقطه نظرات عمومی نسبت به میزان کیفیت عملکرد شهرداریها و ایجاد انگیزه برای شهروندان در همنوایی با طرحهای شهری دارند. طرحهای عمرانی شهرداریها صرفا در زمان بهره برداری به پایان نمیرسند و تجربیات اخیر در کلانشهرهای کشور نشان میدهد پروژههای عظیم از جمله زیرساختهای حمل و نقل شهری پس از بهرهبرداری نیز از اقدامات اثربخش واحدهای روابط عمومی بی نیاز نیستند.
تمام این گزارهها بیانگر این واقعیت است که نادیده گرفتن نقش روابط عمومیها در پیشبرد طرحهای عمران شهری، به مثابه پازلی با یک قطعه گمشده است.