به گزارش برنا؛ سعید صلح میرزایی در یادداشتی نوشت: ماه محرم از راه میرسد و مثل سالهای پس از انقلاب، نگاه درست به قیام حسینی در مجالس عزای اهل بیت (علیهمالسّلام) حاکم میگردد.
غالب ملّت ایران با بهرهگیری صحیح از نهضت حسینی، هم معرفتش را نسبت به دین حقیقی بالا میبَرَد و هم شور حماسهی حسینی را در دل میپروراند و هم با آشنا شدن با عبرتها و درسهای کربلا تلاش میکند که زندگی فردی و اجتماعی و جهانی حود را با اباعبدالله الحسین (علیهالسّلام) تنظیم کند و در این میان دو جریان غربگرا و متحجّر با سوءاستفاده از آزادی در پرتو نظام اسلامی و متانت و شرح صدر عزاداران حقیقی امام حسین (علیهالسّلام) به عقدهگشایی بر ضدّ معارف و آرمانها و خدمات انقلاب اسلامی خواهند پرداخت تا دنبالکنندهی هدف امویان از قتل کربلاییان باشند.
و دشمن نیز همین نوع سخنرانی و عزاداری را میپسندد که نه تنها مخالف منافع او نیست بلکه منفعت او را نیز تأمین میکند. حکایت مسئول انگلیسی و اذان بیخطر را نیز به یاد دارید.
سؤال این است که امسال چه راهبردی از سوی جریان زاویهدار با اسلام ناب محمدی و سیاسی دنبال خواهد شد؟
ابتدا چند نکته:
1- محرّم و صفر بود که نهضت امام خمینی (ره) را به اوج رساند و مرحله اوّل انقلاب یعنی سرنگونی رژیم طاغوت را رقم زد. در طول 44 سال انقلاب اسلامی نیز خطّ عاشورا نگهبان اسلام اصیل و ناب محمّدی و در نتیجه انقلاب اسلامی بوده است.
جریان روشنفکر متمایل به غرب که این کارکرد را از محرّم حسینی دید، در سالهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش کرد تا مجالس حسینی را از قالب سنّتی خود تهی کند. به گونهای که عالیترین مقام انقلاب یعنی حضرت امام را به واکنش واداشت. ایشان در 14 آبان سال 59 با اشاره به وسوسههای این جریان فرمودند:
«[اینکه برخی گفتهاند:] «امروز دیگر ما انقلاب کردهایم، روضه دیگر لازم نیست» از غلطهایی است که تو دهنها انداختهاند؛ مثل این است که بگوییم امروز ما انقلاب کردهایم، دیگر لازم نیست که نماز بخوانیم. انقلاب برای این است.
انقلاب کردیم که شعائر اسلام را زنده کنیم، نه انقلاب کردیم که شعائر اسلام را بمیرانیم. زنده نگه داشتن عاشورا یک مسأله بسیار مهم سیاسی- عبادی است.
عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داد [ه ]، یک مسأله سیاسی است؛ یک مسئلهای است که در پیشبرد انقلاب اثر بسزا دارد... ما ملت گریه سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان میدهیم و خرد میکنیم سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است... باید جوانهای ما بدانند که هر نحو تبلیغی که بر ضد یکی از مظاهر اسلامی واقع شد، این تبلیغی است که از جانب بزرگترها و چپاولگرها به دست عمّالشان واقع می شود؛ برای اینکه اسلام را بکوبند. این جوانهای ما که بحمد اللَّه، مسلمند و فعّال، باید توجه بکنند به اینکه هر یک از این شعائر اسلامی چه چیزی دارد که اینها با آن مخالفند.»
2- پس از شکست جریان متمایل به غرب در این طرح، طرح دومی را در دستور کار قرار دادند و آن هم شبیهسازی کاریکاتوری محرّم سال 1357 شمسی بود. جریان زاویهدار با خطّ انقلاب اسلامی تلاش مذبوحانهای را آغاز کرد که با بهرهگیری از مفاهیم عالی نهضت حسینی و ارادت ملّت حسینی و آزاده ایران به اباعبدالله (علیهالسّلام) و با تحریف معنوی آرمانها و اهداف و شعائر حسینی و گاه با تحریف لفظی، اهداف غربگرایانه و یا سازشکارانه خود را پیگیری کند.
گاه امام حسین (علیهالسّلام) را امام مذاکره نامیدند، گاه با تطبیق نادرست بیانات انتقادی قهرمانان کربلا بر مسئولان عالی انقلاب اسلامی و همچنین بر نظام اسلامی، کینههای خود را از انقلاب اسلامی بگشایند. در جریان فتنه سال 88 همین طرح را داشتند امّا با سدّ بصیرت ملّت ایران، مواجه شدند و از آنجا بود که به عزاداران و مواکب حسینی حمله کردند و سیل عزاداران حسینی در نهم دی ماه، آنها را و فتنهیشان را غرق کرد.
3- عجیب اینکه جریان متحجّر که قاعدتاً باید با جریان غربگرا مرزبندی داشته باشد در این سوءاستفاده با آنها همراهی کرده و به آنها دست یاری میدهد. جریان متحجّر و به ظاهر متنسّک، با اقدامات خود به جریان غربگرا و بالمآل به دشمن نهضت حسینی و اسلام خدمت میکند. قرائتهای نادرست این جریان از قیام حسینی، در عمل موجب؛ الف. تقلیل هدف مجالس حسینی به تسلّا دادن به آل عبا (علیهمالسّلام) و ب. تطهیر دل از آلودگیها بدون در نظر داشتن اهداف اهل بیت (علیهمالسّلام) میشود و نمیگذارد برای مؤمنین عزادار این سؤال ایجاد شود که هدف از این گریه، سینهزنی موکبداری، راه انداختن دستههای عزا و تشویق به رفتن به زیارت امام حسین (علیهالسّلام) با همه سختیها ، مقابله با طاغوتهای زمان و محافظت از اسلام ناب محمدی و سیاسی بوده است.
4- پس از جنگ ترکیبیای که از مهر سال 1401 آغاز گردید، دو جریان غربگرا و متحجّر، رفتار خود را متناسب با حس و خیال تمامشدگی نظام، تنظیم کرد. دیری نگذشت با آرام شدن اوضاع و شکست طراحیهای سخت دشمن، جریان غربگرا ناامیدانه، برنامههای خود را در فاز نرم با استفاده از ظرفیتهای رسانهای و تریبونی دنبال کرد.
شرایط محرّم سال 1402 به گونهای است که آنها را وامیدارد تا با حداکثر توان به میدان آمده و پیشبینی میشود با قشربندی زیر به دست به طراحی عملیاتی بزند:
الف) روشنفکران غربزده: این گروه با سوءاستفاده از بیانات امام حسین (علیهالسّلام) و تحریف معنوی آن کلمات گهربار، به دنبال فروکاستن حرکت حضرت به یک مطالبه و اصلاح اجتماعی و خالی کردن آن از روح حماسی برای حاکمیت اسلام در همهی عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... خواهند بود. این جریان از قدیم به دنبال جایگزین کردن اسلام اجتماعی با کارکرد محدود به جای اسلام حقیقی با رویکرد حداکثری هستند.
ب) روحانینماهای زُهریمسلک: این عدّه که جمعیت بسیار اندکی را نسبت به جریان روحانیت اصیل شیعی تشکیل میدهند معمولاً وابسته به بیت منتظری یا شیرازی یا برخی دیگر از بیوت زاویهدار و البته دارای امکانات مالی و رسانهای هستند.
خطّی که این جریان دنبال میکند رخنه در میان جریان مذهبی با هدف تغییر گفتمان انقلابی مجالس حسینی است. در کنار قرائتهای جهتدار و مخالف جریان عظیم مردمی، گامی نیز با طعنه و کنایه به حرکت انقلاب اسلامی و راهبردهای اساسی آن در تقابل با نظام سلطه، مورد استقبال رسانههای غربگرا و بعضاً رسانههای ضدّ انقلاب قرار میگیرند.
ج) ورشکستگان سیاسی با ظاهر مذهبی: امثال مهدی نصیری و حائری شیرازی را در این دسته میتوان دید. این افراد که بیشتر به بلندگوی دو دستهی قبلی تبدیل شدهاند و نقش مزدور و بازارسالکننده و تکرارکننده آنها را دارند. این افراد با ژست مصلح اجتماعی، هدفی جز دیدن و پررنگ کردن ضعفهای نظام و همچنین بازنمایی مصنوعی نقاط قوّت غرب و بزک تمدّن منحط غربی ندارند.
د) اهالی شهوت: این جریان که با همه شعائر اسلامی مخالف است و از حاکمیت اخلاق اسلامی بیزار است با همهی شعائر حسینی، عزاداری، اطعام، راهپیمایی اربعین، سیاهپوشی و ... تعارض دارد. و البته سطح اندیشهی خاصّی ندارد و در کسب طرفدار از جریان متدیّن و همچنین اهل فکر، ناتوان است.