به گزارش برنا؛ هر سال محرم که آغاز میشود خیلیها تصمیم میگیرند هر طور شده مجلسی برای روضه امام حسین(ع) مهیا کنند. در میان این مجالس بعضی از آنها به خاطر مداح یا سخنران و یا دلایل دیگر معروفتر میشوند و مستمع زیادی در آن شرکت میکنند اما در همین گوشه و کنار شهر گاهی فقط چند نوجوان در میان یک خیمه کوچک مشکی که با پول تو جیبی خود رو به راهش کردند عزا را برپا میکنند و چه حاجتهای بزرگی که در همین جمعهای کوچک و ساده برآورده میشود.
مثل حاجت حسین معزغلامی که در فروردین سال 96 در حماة سوریه روا شد و خونش در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) به زمین ریخت و شهید شد. یکی از دوستانش اینگونه ماجرا را روایت میکند:
دو سال پیش شب پنجم محرم بود حسین گفت میای بریم هیات؟ دعوتم کردن باید برم بخونم...گفتم بریم با خودم فک کردم شاید یه هیات بزرگ و معروفیه که یه شب محرم رو وقت میذاره و میره اونجا ... وقتی رسیدیم جلوی هیات به ما گفتن هنوز شروع نشده. حسین گفت مشکلی نداره ما منتظر میمونیم تا شروع شه. نیم ساعتی تو ماشین نشستیم و حسین شعرهاشو ورق میزد و تمرین میکرد.
️وقتی داخل هیات شدیم جا خوردم، دیدم کلا سه چهار نفر نشستن و یک نفر مشغول قرآن خوندنه. بعد از قرائت قرآن حسین رفت و شروع کرد به خوندن زیارت عاشورا و روضه. چشمهاشو بسته بود و میخوند به جمعیت هم هیچ کاری نداشت. برگشتنی گفتم حاج حسین شما میدونستی اینجا آنقدر خلوته؟ گفت بله من هر سال قول دادم یه شب بیام اینجا روضه بخونم. گاهی تو این مجالس خلوت که معروفم نیستن یه عنایاتی به آدم میشه که هیچ جا همچین چیزی پیدا نمیشه.
انتهای پیام/