به گزارش خبرگزاری برنا هرمزگان، بشر از زمانی که خود را شناخت و اولین اجتماعاتش را شکل داد با مولفهای مهم یا بهتر است بگوییم با آرزویی زیبا تحت عنوان " عدالت " آشنا شد، عدالت مسئلهای بود که حتی ظالمان نیز آن را برای خود و در حق خودشان دوست داشتند اما خب غفلتها همواره انسانها را به لبهی ناعدالتیها سوق میدهد تا جایی که مشکلاتی که از خودشان نشات میگیرد را کمتر میبیند و همواره در این مبحث نقایصی ایجاد میشود بر همین اساس است که خداوند سبحان ۱۲۴ هزار پیامبر را مامور کرد تا نوع تفکر، نگاه به پدیدهها، نتیجهگیریها و عمل بر اساس آنها را تنظیم کنند و جهانبینی انسانها را منطبق با واقع و صدق اصلاح کنند بنابراین یکی از مصادیق بعثت انبیا و پیامبران الهی " تحقق عدالت " است، عدالتی که نباید خیلی هم سخت آن را معنا کرد چرا که پیشپا افتادهترین تعریف برای عدالت این است از هر چیزی در جای خود یا به اندازه و برای همان هدفی که برایش تعریف شده استفاده کنیم، این تعریف تقریبا نزدیک به تعریف شکرگذاری نیز است اما خب عدالت هم به نوعی به جای آوردن شکرِ امکانی است که خداوند در اختیار ما قرار داده است و بیعدالتی و فسادی که در سایهی فقدان عدالت ایجاد میشود کفران نعمت به شمار میآید.
برخیها فکر میکنند " عدالت " را باید یک نیرویی از بیرون یا یک دوم شخصی تحقق ببخشاند در حالی که این امر مبارک جادهای دو طرفه است، از هر کسی یا چیزی که انتظار عدالت دارید باید در حقش عدالت را رعایت کنید، ما از انقلاب اسلامی و از جمهوری اسلامی انتظار عدالت داریم که کاملا صحیح و انتظاری به جا است اما آیا تاکنون به این فکر کردهایم که ما هم باید عدالت را در حق انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران رعایت کنیم! آیا در این ارتباط دو سویه موفق بودهایم؟ یا اینکه تنها روز به روز درخت انتظاراتمان از این انقلاب تنومند تر میشود؟ مثل اینکه فراموش کردهایم که انقلاب اسلامی ایران مولود ملت ایران است؛ یعنی مولود ما مردم! ما انقلاب اسلامی ایران را باید مانند نوزادمان دوست داشته باشیم اگر چنین نگاهی داشتیم آن زمان است که ما خواهیم بود که مایهی زینت انقلاب و کشورمان خواهیم بود نه اینکه بنشینیم و منتظر بمانیم یکی از بیرون بیاید و مشکلاتمان را حل کند، مگر عالیترین مقام اجرایی کشور ما چه کسی است؟غیر از اینکه همانی که ما مردم انتخابش کردهایم ؟ در عدالت هم همین است اگر منِ راننده تاکسی، منِ مغازهدار، منِ فروشنده، منِ املاکی، منِ کارشناس، منِ مدیر؛ عدالت را در حوزهی خودم رعایت کنم این چرخهی مبارک دومینو وار تا ته خط ادامه خواهد داشت و اگر این زنجیره پاره شود مشکلاتی ایجاد میشود بر همین اساس است که امامین انقلاب همواره سختترینکارها و مهمترین کارها را به مردم میسپارند چرا که صاحبان این کشور، نظام و انقلاب مردم هستند و دلسوزتر از خود مردم برای مولودشان کسی پیدا نخواهد شد.
ارزشمندترین دارایی ملت ایران، باورها و اعتقاداتشان است، اعتقاداتی که خمیر مایهی آن به قول علمای اخلاق و عرفان " محبَت " است، محبت به وجود نازنین و قدسی رسول گرامی اسلام (ص)، جانشین بر حقش امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام بنابراین طبیعی است که این ملت تلاش کنند زمینه را برای استقرار شبیهترین نوع ادارهی جامعه به حکومت مطلوبشان مهیا کنند و با توجه به اینکه یکی از اصلیترین شاخصههای حکومت معصومین به ویژه مولیالموحدین امیرالمؤمنین علی علیهالسلام " عدالت " است، تحقق این مفهوم در جامعه انقلابی ایران نیز امری مورد تاکید است مسئلهای که رهبر معظم انقلاب اسلامی مکررا آن را بیان کردهاند و در فرمان هشت مادهای خود نیز اشاره دارند" حکومتی که مفتخر به الگو ساختن نظام علوی است باید در همه حال تکلیف بزرگ خود را کم کردن فاصلهی طولانی خویش با نظام آرمانی علوی و اسلامی بداند "
برای کم کردن فاصله جامعهی خویش با نظام آرمانی علوی و اسلامی نخست باید بدانیم که چه چیزهایی باعث شده است که حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام به الگویی تمامنما تبدیل شود، تا با تلاش برای تحقق مولفههای آن در جامعه به جامعهی آرمانی خود دست پیدا کنیم.
قطعا اولین شاخصهی حکومت آرمانی مولیالموحدین علی علیهالسلام و هر کسی که بخواهد حاکمیتی شبیه به آن را بسازد " کنار زدن طاغوت و باطل و گسترش حق " در جامعه است، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در فرازی از خطبه ۳۳ نهجالبلاغه میفرمایند: «وَ اِنّ مَسیرى هذا لَمثلُها فَلانقبنَّ الباطِل حَتّى یخرُج الْحَق مِن جنْبه؛ مالى وَ لقُرَیش؛و این مسیرى که امروز در پیش گرفته ام مانند مسیرى است که از روز اول براى پیروزى اسلام به پیش گرفته بودم؛ قطعاً باطل را خواهم شکافت و حق را از پهلوى آن بیرون خواهم آورد؛ قریش از من چه مى خواهد ...»
انقلاب اسلامی ایران، مصداق این بیان گهربار از امیرالمؤمنین علیه السلام است، امام خمینی(ره) فرق باطل را شکافت تا به حقگرایان آزادی دهد و حقگرایان بتوانند راه را برای گسترش ابعاد حکومت مطلوب خود باز کنند، اساسا به دست آوردن قدرت در عالمِ مصنوعِ خداوند برای تسهیل در گسترش ابعاد حکومت مبتنی بر آموزههای الهی است؛ مسئلهای که رهبر معظم انقلاب اسلامی بدین شکل آن را طرح کردهاند: " قدرت به خودی خود نه نعمت است، نه نقمت؛ اگر برای خدا و برای خدمت شد، نعمت است؛ اگر برای دستاوردهای مادی و ارضای هوسهای انسانی شد، میشود نقمت چنانچه امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام) به ابنعباس فرمود: ارزش ذاتی حکومت برای من از این کفش وصلهخورده کمتر است - «الّا ان اقیم حقاً» مگر اینکه حقی را اقامه کنم؛ آن وقت قدرت ارزش پیدا میکند. امیرالمؤمنین با معارضانِ همین قدرت به جنگ برمیخیزد؛ قدرتی که برای عدالت و حقیقت است، ارزشمند است؛ این نعمت خداست.
بنابراین اقامهی حق و پرهیز از باطل در هر سطحی نخستین مولفهی حکومت اسلامی و نظام اسلامی است که جمهوری اسلامی ایران باید همواره برای حرکت به سوی آن تلاش کند چرا که در این حوزه باید حرکت مستمر باشد چرا که باطل و فساد به تعبیر رهبر معظم انقلاب اژدهای هفتسر است که با موفقیت در قطعکردن یکی از سرهای آن کار به اتمام نمیرسد، بنابراین تلاشهای مقطعی برای مبارزه با فساد تقریبا بیحاصل خواهد بود و بعد از خوابیدن جو آن، دوباره مفسدان خواهند توانست نفس راحتی بکشند.
اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی سال ۱۳۸۰ فرمان ۸ مادهای خطاب به سران قوا و مسئولان عالی کشور را صادر میکنند یعنی معظم له خطر عادی شدن فساد در کشور را پیشبینی کرده است و بیم از رسیدن به دههای دارد که قوه قضائیه پر کارترین روزهایش را سپری میکند و هر روز خبر یک اختلاس و فساد مردم را نسبت به آینده ناامیدتر میکند، اگر مسئولان عالی نظام در همان دهه ۸۰ مبارزه بیامان با فساد را به صورت مستمر آغاز کرده و ادامه میدادند و نمیگذاشت تب آن بخوابد ما شاهد فساد اقتصادی در سطح برخی مسئولان عالی کشور نبودیم و در پایان دهه ۹۰ مفسدان اقتصادی دهه هفتادی و هشتادی را نمیدیدیم .
به قول امام جامعه که جز خدمت به مردم و افراشتن پرچم عدالت اسلامی، هدف و فلسفهای برای جمهوری اسلامی متصور نیستند، رعایت شایسته سالارى و ایجاد زمینه برای در مسند قرارگرفتن انسانهاى شایسته، حساسیت در دفاع و حفظ بیتالمال و ایجاد زمینه برای برخورداری همگان از منابع و منافع مادی جامعه دیگر شاخصههای حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام است که ما را به جامعه آرمانی نزدیکتر میکند.
رهبر جامعه اسلامی در فرمان ۸ مادهای خود به سران قوا، یعنی کسانی باید اکوسیستم مبارزه با فساد را در کشور ایجاد کنند توصیههایی کرده که راه را کاملا روشن کرده است، اولین محوری که رهبر انقلاب اسلامی در فرمان هشت مادهای مطرح کردهاند، بیاعتنایی به های و هوی مفسدین و اعوان و انصارشان است، قطعا مبارزه با فساد جیغ بنفش خیلیها را در خواهد آورد، حتی ممکن است منجر به خط و نشان کشیدن و خط قرمز تعریف کردن توسط یک رئیسجمهور هم شود اما در مبارزه با فساد قبل از هر چیز باید گوشها را برای شنیدن آماده کرد، شنیدن نارواهایی که قلب را میشکند و ترس از بیآبرویی را دل میکارد اما مبارزه با فساد نیاز به جهاد با آبرو نیز دارد بنابراین به قول مولا امیرالمؤمنین که فرمودند: إِنِّی لَمِنْ قَوْمٍ لَا تَأْخُذُهُمْ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ، (️من از قومى هستم که ملامت هیچ ملامتگرى آنان را از راه خداى باز نمى دارد) باید در زمرهی قومی قرار گرفت که ملامت و شماتت تاثیری در ارادهی آنها ندارد.
تسامح در مبارزه با فساد، به نوعی همدستی با فاسدان و مفسدان است
نکتهی دیگری که باید نصب العین مدیران به ویژه مسئولان قضایی باشد و در بند اول فرمان هشت مادهای نیز تاکید شده است؛ این نکته است که " تسامح در مبارزه با فساد، به نوعی همدستی با فاسدان و مفسدان است"
این همدستی با مفسدان از این بابت است که تسامح افرادی که در مقام برخورد با متخلفان قرار دارند بیشتر منجر به جرات پیدا کردن متخلفین و مفسدین میشود و با حاشیهی امنتری فساد را در جامعه گسترش میدهند، در واقع کسی که متخلف است با نشان دادن تسامحها و اینکه هیچ کسی کاری به کارش نداشته است دیگران را نیز ترغیب میکند که او را در تخلفات یاری دهند و همین امر نیز موجب میشود که شبکهای از مفسدین و متخلفین در کشور ایجاد شود که متلاشی کردن آنها با توجه با به هم تنیدگیای که در آینده پیدا میکنند سخت میشود، ضمن اینکه شبکههای مختلف فساد ممکن در برخی امور همدیگر را ساپورت و همافزاییهایی داشته باشند که موجب میشود شناسایی کردن آنها سختتر از همیشه باشد.
ملت ایران همواره نشان دادهاند که پشتیبان نظام اسلامی هستند اما اصلیترین آفتی که اعتماد عمومی را هدف قرار داده است و تزریق ناامیدی میکند، " فساد " است بنابراین نقطهی مقابل آن یعنی مبارزه با فساد میتواند امیدبخشترین حرکت در جامعه باشد، تاثیر این امر را در دورهی تحول قضایی که توسط آیتالله سید ابراهیم رئیسی آغاز شد، شاهد بودیم، نتیجهی اقدامات قوه قضائیه در آن دوره به طوری امیدبخش و محسوس بود که مردم ترجیح دادند باز کردن گره دیگر مشکلات کشور را نیز به دست او بسپارند و زمینهی تشکیل دولتی مردمی و انقلابی را ایجاد کردند، شاید اوج امیدآفرینی این دوره در محاکمهی اکبر طبری بود که نشان داد دستگاه عدلیه در مبارزه با فساد با هیچکسی تعارف ندارد، مسئلهای که رهبری معزز در فرمان هشت مادهای نیز به آن تصریح کرده و نگاشتهاند: " اعتماد عمومی به دستگاههای دولتی و قضائی در گرو آن است که این دستگاهها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعیت و عدم تزلزل خود را نشان دهند"؛ البته نابود کنندهی این اعتماد عمومی و امید دقیقا در خود آن است، به یاد بیاورید روزی را که رئیس سازمان زندانها خبر از در زندان نبودن اکبر طبری داد، همین یک خبر و ابهام بزرگی که ایجاد کرد، موجب شد خبر مهم و بیسابقهای چون دستگیری یکی از دادستانها در شهرهای شمالی تحت الشعاع قرار بگیرد و بازخوردی در جامعه نداشته باشد.
تولیدکنندگان این کشور، نخستین قربانیان فساد مالی و اقتصاد ناسالماند
بند دوم فرمان هشت مادهای، اشارهای است که نشان از اِشرافیت رهبر معظم انقلاب به برخی فضاسازیها در کشور دارد، دقیقا در دورهی تحول دستگاه قضایی همان جریانی که در کشور معترض رونماییهای نیروهای مسلح بود و تلاش داشت بین میدان و دیپلماسی فاصله بیاندازد، به صورت خزندهای پرچم حمله به دستگاه قضایی را با طرح مسائلی چون امنیت سرمایهگذاری و فشار بر فعالان اقتصادی در دستور کار قرار دادهبود، در استان هرمزگان که قلب تپندهی اقتصاد کشور است کمتر جلسهای پیش میآمد که استاندار وقت، از لزوم باز کردن فضا و کم کردن بگیر و ببندها سخن به میان نیاورد، در حالی که نظارت هیچ منافاتی با امنیت سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی ندارد، در واقع نظارتها برای این است که حق فعال اقتصادیای که بر اساس مقررات فعالیتهای خود را پیش میبرد رعایت شود و سود او در جیب کسی نرود که پشت زد و بندها و نقاط کور قانون پنهان شده است و در فضایی غیر رقابتی ارزشافزودهی بالایی را نصیب خود میکند؛ بسیاری از نارسائیهای امروز جامعه حاصل همین نگاههای صفر و صدی و فضاسازیهای نادرست است، به یاد داریم زمانی در همین هرمزگان، عدهای برای سوختبرآن یقه پاره میکردند و در تریبونهای رسمی از جمله مجلس شورای اسلامی به مدافعان امنیت حمله میکردند و سوختبران از برکت همین حاشیهی امن به جایی رسیدند که به قول رئیس کل دادگستری هرمزگان، حتی حاضر نیستند سوختبری و قاچاق را با مدیرعاملی شرکتهای نفتی و پالایشگاههای بزرگ کشور عوض کنند، امروز فساد در حوزه سوخت فقط تاراج سرمایههای اقتصادی کشور نیست بلکه بیشترین آسیب خود را به سرمایههای اجتماعی زده است و هم جان مردم را در جادهها میگیرد و هم موج عظیمی از ترک تحصیلها برای دانشآموزان را ایجاد کرده است که آیندهی مناطق درگیر را تهدید می کند، بنابراین همانطور که مقام معظم رهبری اعتقاد دارند تولیدکنندگان این کشور و بلکه امروز بالاتر از آنها کودکان این کشور به ویژه در هرمزگان نخستین قربانیان فساد مالی و اقتصاد ناسالماند!
دستی که میخواهد با ناپاکی دربیفتد باید خود پاک باشد
رهبر معظم انقلاب در بند سوم فرمان خود خطاب به سران قوا، ویژگی افرادی که میخواهند مبارزه با فساد داشته باشند را بیان کرده است، اصولا در حکومت اسلامی، نه تنها ناظران و ضابطان بلکه تمام مدیران و کارگزاران باید منطبق با فلسفهی حاکمیت که در دیدگاه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، احیای حق، انهدام باطل و رساندن انسان از فرش به عرش است، انتخاب شوند، مادامی که در این حوزه تمرکز درستی نشود و حساسیت به خرج داده نشود ما به موفقیت کامل در مبارزه با فساد نخواهیم رسید چرا که فساد در سایهی غفلت کارگزاران و مسئولان امر حاصل میشود، بنابراین باید افرادی در مسند قرار بگیرند که هوشیاریشان بیش از غفلتشان باشد، طبیعتا با رئیسجمهوری که برادرش متهم اصلی فساد اقتصادی است، برادر معاون اولش، پرونده فساد بانکی دارد، دختر مظلوم وزیرش قاچاق میکند و مشاور و معاون و وزیرش پروندهی قتل دارد نمیتوان انتظار مبارزه با فساد داشت، بنابراین اولین گام در مبارزه با فساد؛ روی کار آوردن صالحین و کسانی است که گَزَکی در دست دیگران نداشته باشند اگر این اتفاق افتاد چه در قوه مجریه و چه در قوهی مقننه و قضائیه چندین پله در مبارزه فساد جلو خواهیم افتاد و عملا کارخانهی تولید فساد به مرز ورشکستگی خواهد رسید، شاید حساسترین وظیفه در این بخش متوجه مردم است تا در انتخابهای خود برای تشخیص اصلح بیشتر تلاش کنند چرا که دولت، مجلس، شوراها و شهرداریها متاثر از رای مردم تشکیل میشوند و اگر فساد همین نقاط توسط مردم با انتخاب اصلح کور شود، منتخبین مردم فساد را در دیگر بخشها به حداقل خواهند رساند.
*مبارزه با فساد با ضربهای قاطع دقیق و ظریف*
رهبر انقلاب در فرمان پنجم، نکتهای مهم را بیان میکنند که عملیاتی کردن آن هم تاثیر مبارزه با فساد را ملموس تر میکند و هم برخی قیاسها که در جامعه موجب میشود ارزش اقدامات انجام شده کاهش یابد را از بین میبرد، زیاد میبینیم و میشنویم که در فضای مجازی و حقیقی، احکام صادره و نوع برخوردهای قضایی را مقایسه میکنند این قیاسها قطعا موجب ناامیدی در مردم میشود بنابراین باید از همانجایی که احکام نامتناسب صادر میشود باید تاثیرات احکام بر اذهان عمومی سنجیده شود، چند سالی است که مجازاتهای جایگزین حبس به عنوان نقطهای امیدبخش خود را مطرح کرده است، اما حال طرح شدن حکم مردهشوری برای بیحجابی و واکنشی که قاطبهی مردم دارد ممکن است تاثیر چنین آرای مثبتی را از بین ببرد بنابراین " ضربهی عدالت باید قاطع ولی در عین حال دقیق و ظریف باشد؛ متهم کردن بیگناهان، یا معاملهی یکسان میان خیانت و اشتباه، یا یکسان گرفتن گناهان کوچک با گناهان بزرگ جایز نیست"
البته نقیصهای هم که در مبارزه با فساد وجود دارد و کمتر به آن توجه شده است این است ما برای پیشگیری از جرم چه تشویقاتی داریم؟؛ چرا نباید امتیازی برای مدیران پاکدست و بیشائبه یا حتی شهروندان بدون سو پیشینه در جامعه قرار داده شود؟ ما همیشه دنبال ترینها هستیم در حالی که میتوان با سرمایهگذاری بر روی معمولیها هم به نتایج مثبت رسید، اگر یک مدیرکل فاسد باشد تا کارشناس مربوطه چشمش را نبندد نمیتواند فساد انجام دهد، بنابراین بیاییم تشویق و جذابیت برای پاکدستی را در ردههای پایین ایجاد کنیم به قول امام جامعه " چه نیکو است که تشویق صالحان و خدمتگزاران نیز در کنار مقابله با فساد و مفسد، وظیفهای مهم شناخته شود."
محورهای بعدی این فرمان نیز به واقع نوشدارویی هستند که امروز بیش از هر زمانی ضرورت آنها حس میشود و چنانچه در مقام عمل قرار گیرد قطعا جلوی بسیاری از مشکلات را خواهد گرفت، هم افزایی بین دستگاههای نظارتی از جمله سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات و وزارت اطلاعات، موظف کردن دستگاههای امنیتی به شناسایی نقاط آسیبپذیر در فعالیتهای اقتصادی دولتىِ کلان مانند: معاملات و قراردادهای خارجی، و سرمایهگذاریهای بزرگ، طرحهای ملّی، و نیز مراکز مهم تصمیمگیری اقتصادی و پولی کشور از دیگر انتظارات رهبری است، انتظاری به جا، که اگر در جای خود عملی میشد جلوی قراردادهایی نگین همچون " کرسنت " را میگرفت یا اجازه نمیداد با ارز یارانهای ملت، غذای گربه و کالاهای غیر ضرور وارد شود.
رهبری در ادامه بر لزوم جلوگیری از تبعیض در مقابله با فساد تاکید کردند و فرمودهاند" هیچ شخص یا نهادی نمیتواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسئولان کشور، خود را از حسابکشی معاف بشمارد" رهبری معزز دست بالا را گرفته است تا کسی بعدا برای خودش خط قرمز تعریف نکند و نگوید اگر به فلانی دست زدید اعلان جنگ میکنم و در فرمان هشتم نیز رهبری تاکید دارند که " این امر مهم و حیاتی نباید به گونهی شعاری و تبلیغاتی و تظاهرگونه رفتار شود. بجای تبلیغات باید آثار و برکات عمل، مشهود گردد. به دستاندرکاران این مهم تأکید کنید که بجای پرداختن به ریشهها و امالفسادها به سراغ ضعفا و خطاهای کوچک نروند و نقاط اصلی را رها نکنند. هرگونه اطلاعرسانی به افکار عمومی که البته در جای خود لازم است، باید بدور از اظهارات نسنجیده و تبلیغاتگونه بوده و حفظ آرامش و اطمینان افکار عمومی را در نظر داشته باشد.
یادداشت: علی ستاری
انتهای پیام/