به گزارش برنا؛ قدرت رنگها و اثربخشی آنها غیر قابل انکار است. بینایی و مغز انسان به شناسایی رنگها و لذت آنها کمک کرده است، اما جالب است بدانیم رنگهای مختلف برای ما معنای خاصی دارند.
نخستین بار اسحاق نیوتن نشان داد که نور سفید شامل تمام رنگهای طیف نور مرئی است؛ نیوتن در این آزمایش، نور سفید را از یک منشور عبور داد و طیف رنگهای تشکیلدهنده آن را جدا کرد و نشان داد نور سفید از ۷ رنگ به وجود آمده است. سپس با ترکیب کردن این نورها، نورهای اصلی را نیز از بین آنها جدا کرد.
بنابراین میتوان گفت هر جسمی نور را در مقادیر مختلف جذب و منعکس میکند و دنیای رنگارنگ ما را شکل میدهد. به عنوان مثال یک برگ، سبز به نظر میرسد چون طیف سبز را منعکس میکند؛ در حالی که بقیه رنگها را هم جذب میکند.
هنگامی که نور منعکس شده از یک جسم بر چشمها میافتد، آبشاری از تکانههای عصبی را تحریک میکند که به بخشهایی از مغز میرسد که در درک نور و رنگ نقش دارند و به این ترتیب، ما رنگ و شکل آن جسم را درک میکنیم. درک رنگها زندگی ما را لذتبخشتر و هیجانانگیزتر میکند.
بهار رنگارنگترین زمان سال است و شاید به همین دلیل هم فصلی است که احساس طراوت و شادابی بیشتری به ما میبخشد و در نتیجه معمولاً روحیه بهتری هم داریم.
برای دانستن قدرت رنگها، معانی و تأثیرات آنها بر ذهن و روح آدمی سراغ زهرا انجام، کارشناسارشد روانشناسی تربیتی، سوپروایزر انجمن واقعیتدرمانی و مشاوره در حوزه توسعه فردی رفتیم.
زهرا انجام، کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی
زهرا انجام، کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی، سوپروایزر انجمن واقعیت درمانی و مشاوره در حوزه توسعه فردی در مورد نقش رنگها بر سلامت روان ما میگوید: «ما دنیای واقعی را از روی اطلاعاتی که توسط حواس پنجگانهمان از محیط دریافت میکنیم میشناسیم.
رنگها بخشی از اطلاعاتی هستند که توسط قدرت بینایی و از طریق دیدن دریافت و براساس آن تصمیمگیری و رفتار میکنیم. تأثیر رنگها بر روان و فیزیولوژی از گذشتههای دور نیز موضوع تحقیق و تفحص زیادی بوده است.»
این روانشناس در پاسخ به این سوال که چه ارتباطی بین تأثیر رنگها و فرهنگ وجود دارد؟ توضیح میدهد: رنگها از دو راه بر ما تأثیر میگذارند؛ تأثیرپذیری ما نسبت به بعضی رنگها از تجارب ما و همچنین هیجاناتی که تجربه کردهایم بستگی دارد. برای مثال ممکن است فردی در کودکی به دلیل پوشیدن لباس زرد مورد تمسخر قرار گرفته باشد و همین موضوع باعث شده باشد هنوز هم از رنگ زرد متنفر باشد. اما ممکن است فرد دیگری تجربه متفاوتی با این رنگ داشته و اتفاقاً رنگ زرد مورد علاقهاش باشد.
وی ادامه میدهد: توجه داشته باشیم رنگها در هر فرهنگ نماد و نشان خاصی دارد. به طور کلی ممکن است در فرهنگهای متفاوت، رنگها معانی متفاوتی داشته باشند. مثلاً قرمز که معمولاً نشانه عشق و هیجان است در آلمان بدیُمن به شمار میرود. با وجود این، بعضی از اثرات رنگها جهان شمولند و براساس تاثیراتشان در طول زمان به نمادهایی از احساسات درونی و حالات شخصیتی و اجتماعی تبدیل شدهاند.
زهرا انجام میگوید: بسته به اینکه رنگها چه موضوع یا خاطرهای را برایمان تداعی میکنند؛ احساسات متفاوتی را هم در ما به وجود میآورند. مثلاً فردی که به رنگ سبز علاقه داشته باشد به احتمال زیاد تمایل بیشتری هم برای انتخاب آن برای لباس، وسایل تزیینی یا دکور منزلش خواهد داشت.
این روانشناس درباره ویژگیهای خاصی که برای رنگها برشمرده میشود، میگوید: آنچه مسلم است علاوه بر تداعیهای شخصی رنگها ویژگیهای خاص ذاتی دارند که آگاهی نسبت به آنها میتواند به ما کمک کند بهتر و موثرتر تصمیم بگیریم. مثلاً رنگهای گرم تحریک کنندگی بیشتری دارند و هوشیاری را افزایش میدهند و رنگهای سرد موجب افزایش تمرکز میشوند. رنگها حتی بر ادراک ما از زمان نیز تأثیر میگذارند، رنگ قرمز باعث میشود ادراک فرد از زمان طولانیتر و رنگ آبی باعث کوتاهتر شدن ادراک فرد از زمان میشود. دنیای تبلیغات هم از این ویژگیها استفاده میکند تا ما را به خرید محصولات و خدمات خودشان ترغیب کنند.
به گفته این روانشناس، ذهن کودکان در مقایسه با بزرگسالان به رنگ سریعتر واکنش نشان میدهد. کودکان از دوران نوزادی، رنگهای شاد را ترجیح میدهند. کودکان معمولاً به رنگهای آبی، ارغوانی، قرمز و نارنجی علاقه بیشتری نشان میدهند تا به رنگ قهوهای یا خاکستری. البته با تغییر سن، سلیقه نیز تغییر میکند. احتمالاً به این دلیل که همزمان با رشد کودک علاوه بر رنگ، دیگر اطلاعات بصری مانند فرم هم مورد توجه قرار میگیرد و در سنین بالاتر فاکتورهای متعدد (تأثیر رنگ لباس بر فرم بدن، نمادین شدن رنگها، همسویی با همسالان...) و تجارب مختلف ممکن است به تغییر ذائقه فرد منجر شود.
زهرا انجام در مورد انتخاب رنگ مناسب در محیطهای مختلف میگوید: انتخاب رنگ مناسب برای هر محیطی میتواند کمک زیادی به پرورش روحیه، استعداد و حتی بهبود جسم و روح ما داشته باشد. برای مثال رنگ بنفش حس نیاز به استراحت و خواب آلودگی را برای ما تداعی میکند و موجب کاهش دمای بدن میشود و حتی حساسیت به درد را کاهش میدهد.
رنگ آبی فشار خون را کاهش میدهد و تنفس را آرامتر میکند. اما رنگ قرمز باعث تحریک و قوت بخشیدن به بدن میشود. این رنگ همچنین باعث تسریع جریان خون و فعالیتهای عضلانی میشود.
رنگ نارنجی هم سمبل انرژی است و باعث افزایش اشتها، خنثی کردن افسردگی و بیحالی میشود. در حالی که رنگ سبز اثر تسکین بخشی دارد و باعث کاهش خستگی و متعادل کردن هیجانات میشود. بنابراین میتوان گفت رنگها تأثیر زیادی بر روحیه ما دارند و میتوانند احساسات ما را به شیوهها مختلف تحت تأثیر قرار دهند.