به گزارش خبرگزاری برنا، فریبا پروینیان دکترای مطالعات زنان و پژوهشگر حوزه زن و خانواده در یادداشتی نوشت: رهبری معتقدند گفتمان غرب در مورد زن، یک گفتمان کاملاً حسابشدهى سیاسى است؛ یعنى آن روزى که این فکر و این گفتمان دربارهى زن، در غرب آغاز به کار کرد و شروع کرد، یک محاسبهى دقیقى پشت این وجود داشت. از نظر ایشان گفتمان غربى در مورد زن اجزاء گوناگونى دارد، لکن دو جزء در آن برجسته است: یکى مردواره کردن زن، یک بخش دیگر هم زن را وسیلهى راحتى براى التذاذ جنسى مرد قرار دادن، حالا التذاذ چشمى یا مراحل بدتر و بعدتر از التذاذ چشمى. در این مجال کوتاه نگاهی داریم به بخش دوم این گفتمان؛ «التذاذ جنسی مرد».
در دههی 1970 مسئله قدرت و عمل سیاسی بر «بدنمندی» کردن به منظور کنترل رفتارهای کنشگر تمرکز کرد. قانون نویویرث فرانسه در سال 1968 که روشهای مبارزه با بارداری را قانونی کرد، سقط جنین را آزاد کرد. ژان ماری بروم میکوشید نشان دهد هرگونه نظم سیاسی همراه با نظمی بدنی قابل درک است و هرگونه سیاستی خود را از طریق الزام به بدن به اجرا در میآید. او در تحلیل خود سرانجام به اینجا میرسد نظام سیاستی شناخته شده با عنوان سرمایهداری سلطه اخلاقی خود را بر استفادههای اجتماعی از بدن تحمیل میکند و بدین تربیت سبب از خودبیگانگی میشود. فوکو معتقد است جوامع غربی اعضای خود را درون حلقههای تنگی از مجموعه روابط اسیر میکنند تا حرکاتشان را کنترل کنند. بنابراین این جوامع شیوه و روابط جدیدی بوجود میآورد در راستای اِعمال قدرت خود که از خلال همه نهادهای گوناگون میگذرند و همگی را در نظامی از سلطه کارا هماهنگ میکنند.
این قدرت سازوکارهای اغلب سادهای هم دارد فقط سعی میکند خواستههای فیزیکی مورد نظر را هدایت کند. همین سازوکارها سبب اطاعت خودخواسته از سوی کنشگران میشود. بنابراین میدان سیاسی که میکوشد شرایط بدنی را بنابر اهدافش سازمان دهد بر جنبههای پیش پا افتاده بدن تکیه میزند و از همین طریق اجتماع را کنترل میکند. این همان «الگوی انضباطی» نظام سلطه است که از طریق سلطه کامل بر بدنمندی انسانها؛ آنها را به بالاترین حد اطاعت از خود برساند. از نظر فوکو این همان مشخصه جوامع غربی معاصر است؛ جوامعی که در محل تقاطع یک «کالبدشناسی سیاسی بدن انسان» و یک «سیاست زیستی جمعیت» قرار گرفتهاند. هدف و نقطه مرکزی این اعمال و تحمیل قدرت «زنان» هستند.
با این نگاه سلطهگرانه به زن؛ بازاری به شدت رو به رشد است. بازاری که مدام نشانههای ظاهری را به ارزشهایی بدل میکند که باید ایجاد جذابیت کنند تا «ارتباط» را ممکن کنند. لباس، وسایل آرایش و برهنگی؛ مجموعه گستردهای از محصولاتی هستند که افراد بویژه زنان تصور میکنند جایگاه لازم را به آنها میدهد تا به مثابه کنشگران اجتماعی، خود را همچون کارت ویزیت زنده به دیگران عرضه کنند.
متأسفانه بدن با این نگاه به مکان اصلی رفاهی بدل شده که از خلال حفظ ظاهر با آرایش و لباسهای بدننما به نمایش درمیآورد و دغدغه همیشگی زن غربی است. زن غربی بدنش را به مثابه بهترین ابزار اعتبار بخشیدن به خویش در نظر میگیرد و با بدن خود رابطهای مادرانه، حمایت کننده برقرار میکند و از این حمایت هم به رضایتی خودشیفتهوار میرسد و هم به رضایتی اجتماعی. چرا که فکر میکند دیگران او را از خلال بدنش قضاوت میکنند. در نگاه غرب تنها چیزی که زن باید به آن فکر کند آن است که «یگانه بخش عمیق دیگری اغلب «نگاهش» است». این «یگانه چیز» زن را در غرب دچار از خودبیگانگی کرده است و بطور خودخواسته از آنچه برایش طراحی نمودند اطاعت میکند تا جایی که امروز از این وضعیت به ستوه آمده است. نمونهاش جنبش من هم (me too) است؛ یک جنبش و هشتگ اینترنتی بود که رسانههای اجتماعی غربی در اکتبر ۲۰۱۷ گسترش دادند و بارها به اشتراک گذاشته شد. این هشتگ برای نشان دادن شیوع گسترده تجاوز و آزار جنسی، به ویژه در محیط کار و محکوم کردن آن مورد استفاده قرار گرفت. الیسا میلانو از سایر زنان خواست با این هشتگ تجربیات خود را به اشتراک بگذارند، وایرال (همهگیر) شد. میلانو قربانیان آزار جنسی را تشویق کرد که درباره تجربیات آزارشان در توییتر بنویسند تا به این طریق مردم از گستردگی و سیستماتیک بودن آزار جنسی آگاه شوند.
مجله خبری تلویزیونی آمریکایی از راهکارهای درامان ماندن دختران از آزار جنسی و نگاههای هوسآلود در متروها نوشت. مجله خبری تلویزیونی "Inside Edition" در گزارشی از چالشهایی که زنان و دختران در متروهای این کشور با آن روبهرو هستند، سخن گفت. بخشی از این گزارش به راهکارها و توصیههای دختران آمریکایی برای درامانماندن از تعرضات جنسی و نگاههای هوسآلود اشاره دارد:
این گزارش تأکید کرد: اگر در مسیر رفتوآمد خود نگاههای وحشتناکی را احساس میکنید، به فکر داشتن یک لباس مخصوص مترو باشید.
این روش سلطهگرانه از طرف غرب همچون سِیلى وارد کشورهاى بىدفاع و بىحفاظ اسلامى شد؛ از جمله کشورما؛ با لطف خداوند انقلاب اسلامی همچون سدی توانست تا حدود زیادی جلوی این بلای عظیم را بگیرد. و مسأله حجاب و پوشش زن و مرد و حدود معاشرت آنان یکی از مقدمات این کار است.
انتهای پیام/