سیاست فدراسیون استفاده نکردن از کمانداران با تجربه‌اش بود / زهرا نعمتی فشار روانی زیادی را تحمل کرد/ چیزی جزء احترام و حمایت نمی خواهیم

|
۱۴۰۲/۰۸/۲۱
|
۱۴:۱۷:۱۴
| کد خبر: ۲۰۱۸۴۴۴
سیاست فدراسیون استفاده نکردن از کمانداران با تجربه‌اش بود / زهرا نعمتی فشار روانی زیادی را تحمل کرد/ چیزی جزء احترام و حمایت نمی خواهیم
زهرا شمس گفت: متاسفانه در فدراسیون خیلی تمایل به جوان‌گرایی دارند، البته که جوان‌گرایی کار درستی است ولی ورزش‌هایی مانند تیراندازی و تیروکمان را نباید با تمام ورزش‌ها یکی بدانیم چرا که شرایط سنی ملاک نیست ،حیف است که این همه تجربه و مدال‌آوری فقط بر اساس سن نادیده گرفته شود.

گروه ورزشی تیترکوتاه - نسیم شیرازی: کمانداران تیم‌ملی تیراندازی با کمان ایران در مسابقات آسیایی بانکوک نتوانستند سهمیه المپیک را به دست آورند و دست خالی از رقابت‌های تایلند به ایران برگشتند، از آن سو همین چندی پیش کماندار مطرح کشورمان در بازی‌های پاراآسیایی هانگژو توانست سه مدال انفرادی، میکس و تیمی را ازآن تیم پاراکمان ایران کند، به بهانه این مدال‌آوری از بازی‌های پارااسیایی و البته دست خالی ایران در مسابقات آسیایی با «زهرا شمس» سرمربی شخصی «زهرا نعمتی» که به همراه ورزشکارش در هانگژو حضور درخشانی داشت گفت‌وگو گرفتیم که در ادامه خواهید خواند. مربی که حقوق هفت هزار دلاری نگرفته و تنها خواسته‌اش از مسئولان فدراسیون تیراندازی باکمان آرامش کمانداران است. گفت‌وگوی تیترکوتاه با دکتر «زهرا شمس» سرمربی «زهرا نعمتی» را در ادامه خواهید خواند:

 

کمانداران ایران به یک قدمی فینال هم رسیدند ولی در نهایت دست خالی از مسابقات آسیایی که البته برای کسب سهمیه المپیک هم بود برگشتند، درباره عملکرد بچه‌ها در این مسابقات و البته نبودن دو ورزشکار با تجربه‌ که قبلا از همین مسابقات کسب سهمیه داشتند بگویید.

بله، بچه‌های تیروکمان به یک قدمی فینال هم رسیدند ولی متاسفانه نتوانستند چه در بخش آقایان و چه خانم‌ها کسب سهمیه کنند و خب نسبت به دوره‌های قبل روند رو به افولی داشتیم چرا که قبلا درهمین مسابقات توانسته بودیم توسط میلاد وزیری و زهرا نعمتی کسب سهمیه کنیم. سیاست فدراسیون بر این بود که دو ورزشکار باتجربه تیم‌ملی حضور نداشته باشند و حتما دلیل موجهی برای حضور نداشتن‌شان وجود داشت، هر چند این دو نفر رکوردهایی داشتند که مثلا در بخش آقایان، میلاد وزیری در چند مسابقه اخیر رکوردهای بهتری حتی از بقیه بچه‌ها به دست آورده بود و در بخش خانم‌ها هم «زهرا نعمتی» اگر بهتر نبود مشابه دیگر ملی‌پوشان رکورد زد. چقدر بهتر می‌شد اگر از این دو کماندار هم که تجربه‌ی بیشتری داشتند و می‌توانستند دلگرمی کمانداران جوان هم باشند استفاده می‌شد ولی متاسفانه اتفاقی که در فدراسیون افتاد این است که انگار خیلی تمایل به جوان‌گرایی دارند، البته که جوان‌گرایی کار درستی است ولی ورزش‌هایی مانند تیراندازی و تیروکمان را نباید با تمام ورزش‌ها یکی بدانیم چرا که شرایط سنی ملاک نیست و حیف که این همه تجربه و مدال‌آوری فقط بر اساس سن نادیده گرفته شود. این بچه‌ها حتی وقتی در اردوها حضور نداشتند و از هزینه‌هایی که برای تیم‌ملی می‌شود هم استفاده نکردند ولی بازهم شرایط رکوردی شبیه به بقیه بچه‌ها داشته و به نظرم دراین‌باره مسئولان فدراسیون باید جوابگو باشند. در حقیقت رکوردهای بچه‌ها و رقابت‌هایی که داشتند بد نبود که البته قبلا تکرار شده بود، ولی اتفاق بد این است که فقط یک‌بار انجام می‌شود و ای کاش ادامه‌دار می‌شد. این که بچه‌ها تلاش کرده و اردوهای خوبی داشتند را نمی‌شود نادیده گرفت، به هرحال هزینه‌های خوبی شده و به عقیده من باید آسیب شناسی شود که به چه دلیل این کسب سهمیه انجام نشده تا به امید خدا بتوانند در آخرین مرحله‌ای که البته بسیار سخت هم هست همه انرژی‌شان را بگذارند تا با درک و مدیریت بهتر بهترین نتیجه را بگیرند. البته در مورد «زهرا نعمتی» در پاراآسیایی هم از لحاظ جسمی و هم روانی تحت فشار زیادی قرار گرفت که صلاح بر این شد که او اصلا در این مسابقات شرکت نکند و نظر من این بود که سلامتی او از هر چیزی مهم‌تر است به خصوص با حمایتی که از طرف فدراسیون نشد تصمیم گرفتیم که فعلا حتی در مسابقات تایلند حضور پیدا نکنیم تا بعدها ببینیم که چه اتفاقی رقم خواهد خورد.

 

IMG-20231111-WA0014

برویم سراغ بازی‌های پاراآسیایی که گذشت، گفته شده بود «زهرا نعمتی» دور از تیم‌ملی و با مربی شخصی کار می‌کند، حالا شما و کمان‌دارتان سه مدال از بازی‌های پاراسیایی دشت کردید، از این سه مدال و بازی‌ها بگویید.

من مدت‌ها است که با فدراسیون به غیر از حضور در لیگ‌های برتر که به‌عنوان مربی دانشگاه آزاد شرکت کردم همکاری نداشته‌ام، جدا از این‌که ورودم به این بازی‌ها از طریق کمیته ملی پارالمپیک بوده و خواستند تا همراه زهرا نعمتی به خاطر شرایط خیلی بدی که چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ فنی داشت، باشم که پذیرشش برای من به خاطر مشغله‌هایم سخت بود ولی زهرا آن‌قدر انسان عزیز و بزرگی هست که ارزش این را دارد تا هرکاری از دست‌مان بر می‌آید برایش انجام دهیم. تمام هدف من این بود که بتوانم طی مدتی که با او هستم که شامل ۱۰ روز قبل از اعزام و زمان مسابقه بود او را هدایت، حمایت و البته مراقبت از فشارهایی که قراربود به او وارد شود، کنم. به هرحال زهرا نعمتی دو سال از تمام رقابت‌ها دور بود و حدود سه ماه دست به کمان شده بود و شاید انتظاری از او نمی‌رفت و خودش هم با توجه به اصراری که به او شد این احتمال را به مسئولان داده بود که کاری شاید انجام نشود ولی او جدا از این‌که بخواهد از لحاظ فنی حرفه‌ای شود یک شخصیت حرفه‌ای دارد که همان شخصیت خیلی کمکش می‌کند. خانم نعمتی فشار بسیار زیادی را برای نخواستن‌هایی که از طریق فدراسیون یا هرجای دیگر وجود داشت تحمل می‌کرد و نگهداری روح و روان او اصلا کار راحتی نبود و این‌که بخواهی کار فنی را هم درست انجام دهی بسیار سخت است چون وقتی ثابت شده که آدمی کاملا طلایی هست، حفظ این طلایی بودن به مراتب سخت‌تر از وقتی که در اردوها بوده و آمادگی‌هایی داشته است و البته همان‌طور که گفتم او آنقدر شخصیت حرفه‌ای داشت که همان به کمکش آمد که البته اصلا توصیه نمی‌کنم که بخواهد این همه فشار را تحمل و سلامتی‌اش را به مخاطره بیندازد ولی سه مدال را گرفت که چه بسا می‌توانست سه طلا هم بگیرد و خوشحالم که سهمی در موفقیت زهرا داشتم.

شما در تیم دانشگاه آزاد هم با زهرا نعمتی کار کرده بودید ولی چطور مربی‌گری در بازی‌ها را با وجود انتقادهای بسیار زیاد پذیرفتید و در حقیقت ریسک بزرگی را به جان خریدید، فقط برای حمایت از او؟

دقیقا وقتی از من خواستند که باشم، برای من ریسک بزرگی از این بابت بود که اگر مدالی گرفته نمی‌شد و احتمالش هم خیلی زیاد بود چرا که از لحاظ علم تمرین هیچ چیزی سرجایش نبود انگشت اتهام به سمت ما می‌آمد ولی من فقط یک حرف به او و مسئولان پارالمپیک گفتم که حتی اگر بتوانم یک درصد تاثیری در حال خوب او داشته و کمکی برایش باشم می‌آیم و ریسکش را به جان خریدم چون زهرا نعمتی به‌قدری پرچم این مملکت را بالا برده، برای این سرزمین و وطن افتخار کسب کرده است و چهره‌ی بین‌المللی دارد که خارج از این‌جا در کشورهای دیگر هم برای او ارزش قایل هستند و او را الگوی خودشان قرار دادند ولی ما قدر او را نمی‌دانیم. من در این مسیر هر کاری که از دستم بربیاید با دل و جان انجام می‌دهم، این راهی است که خودم سال‌های سال برایش تلاش کردم و به همین‌خاطر او را درک می‌کنم و خوشحالم که مورد اعتماد قرار گرفته و روسفید شدیم.

IMG-20231111-WA0010

همان‌طور که گفتید فشار روی شما و و ورزشکارتان خیلی زیاد بود، از این فشارها بگویید، به هر حال زهرا نعمتی بعد از یک وقفه طولانی به میدان مسابقات برگشت، امتیازهای او از بازی‌های آسیایی تا پاراسیایی چقدر متفاوت شد که این عملکرد بسیار متفاوت را که شاهد بودیم؟

از لحاظ رکوردی با وجود نبودن خانم نعمتی در اردوهای تیم ملی و حتی اردویی که با آن عظمت در کره برای بچه‌های تیم ملی برگزار شد و او را با خودشان به خاطر محدودیت‌هایی که گفتند برای‌شان به وجود می‌آید نبردند و او خودش اینجا تک و تنها تمرینش را انجام داد رکورد تقریبا مساوی با بچه‌های تیم ملی زد. اگر چیز دیگری عنوان شده باید روشن شود. در پاراآسیایی بیشترین تفاوتی که می‌بینم این است که سیستم پاراسیایی بسیار منظم‌تر و دلسوزتر بودند. مسئول کمیته پارالمپیک پشت و پناه کماندار کشورمان بود و در بزنگاه‌ها و جاهایی که باید حضور و این خیال جمعی را می‌دادند که ما کنارتان هستیم و اصلا نگران نتیجه نباش. این دلگرمی‌ها به او بسیار کمک کرد و فکر می‌کنم این‌که ما در پارالمپیک یا پاراسیایی نتیجه می‌گیریم ولی آن نتیجه را آسیایی و المپیک نمی‌گیریم نداشتن این سیستم منظم، دقیق و با علمی است که در سیستم مدیریتی پارالمپیک شاهدش بودم. از لحاظ فشار روحی، روانی هم بله همان‌طور که گفتم به شدت زیاد بود و هر کاری از دست‌شان بر می‌آمد برای زهرا انجام دادند تا این فشار را بیشتر کنند، حتی او موقع اعزام، محل تمرین هم نداشت و به او گفته بودند حق نداری در زمینی که بچه‌های تیم‌ملی تمرین می‌کنند حضور داشته باشی و می‌توانی به زمین پایین بروی و ما یک نصف روز معطل داشتن یک سیبل و پایه بودیم.

حتی به باشگاه خودمان با وجود مسافت زیاد رفتیم که مجبور شدیم برای چند روز هتل برای او تهیه کنیم و بقیه موارد را اگر لازم باشد خودش باید بگوید ولی این فشارها بسیار زیاد بود و بازخوردها از طرف فدراسیون این‌گونه بود که شما را نمی‌خواهیم یعنی نه تو به عنوان مربی و نه تو به عنوان ورزشکار حضورتان خوشایند ما نیست و دلیلش را این‌طور عنوان می‌کردند که زهرا نعمتی در اردوهای تیم‌ملی نبوده است. البته که این حرف اشتباهی نیست که هر ورزشکاری باید یک سری قوانین را رعایت کند ولی ما همیشه در تمام بخشنامه‌ها، تبصره‌هایی از این بابت می‌گذاریم که وقتی ورزشکاری الگو و نخبه‌ی ورزش می‌شود و پول بیت‌المال هم به این دلیل که نه اردویی آمده و نه مربی با او کار کرده است خرج او نمی‌شود و هزینه‌ای که برای بقیه بچه‌ها شده برای او نشده است، وقتی روی خط آتش می‌ایستد از آن‌جایی که تیروکمان رشته‌ای رکوردی است و هم رده و چه بسا حتی بالاتر از بقیه رکورد می‌زند چرا نباید شامل حال‌شان نشود؟ البته همان‌طور که گفتم در بخش آقایان هم این مشکل را داریم، به خاطر این‌که «میلاد وزیری» همسر من است نمی‌گویم ولی میلاد در تمام مسابقات اخیری که چه تحت عنوان لیگ و یا رنکینگ کشور برگزار شد یا اول و یا دوم بود و همگام با بچه‌های تیم ملی بدون این‌که لحظه‌ای، مربی با حقوق ماهانه هفت هزار دلار، داشته باشد بالا آمد، آیا این آدم‌ها نباید در تیم حضور داشته باشند؟ حرف من این است که باید آسیب شناسی کنیم تا ایراد کار پیدا شود و دیگر شاهد این کم‌لطفی‌ها و بی‌مهری‌ها از سوی مسئولان نباشیم، باید ببینیم چرا برای وارد کردن‌ چنین وزنه‌هایی به بدنه تیم مقاومت می‌کنیم و حتی می‌گوییم مثلا چرا پارالمپیک این بچه‌ها را حمایت می‌کند در حالی که ما باید خوشحال باشیم که چنین بچه‌هایی وجود دارند و جزو سرمایه‌های ما هستند. زهرا نعمتی‌ها و میلاد وزیری‌ها اگر به اینجا رسیدند از بیت‌المال هزینه‌ی رسیدن این بچه‌ها به این جایگاه شده و اینقدر ساده کنار گذاشتن‌شان فکر نمی‌کنم کار درستی باشد و هیچ کشور پیشرفته‎ای این کار را هرگز نخواهد کرد. بله جوان‌گرایی سیاست بسیار درستی است و این نیست که پشتوانه سازی نشود ولی بچه‌هایی که تجربه‌های ارزشمند دارند حضورشان باعث پیشرفت تیم می‌شود و معتقدم کم‌لطفی‌هایی به ناحق اتفاق افتاده است.

در بخشی از صحبت‌های‌تان به تبصره‌ها اشاره کردید، ولی یکی از گلایه‌های مدعیان پوشیدن پیراهن تیم ملی این بود که خانم نعمتی بر چه اساسی و چطور اجازه دارند دور از اردوهای تیم ملی تمرین کنند و به مسابقات اعزام شوند.

این را تاکید می‌کنم حضور او صرفا به میل خودش نبود و این چیزی بود که مسئولان وزارت ورزش و کمیته ملی پارالمپیک از او خواسته بودند که باید حضور داشته باشند و این اجبار کار او را هم سخت‌تر می‌کرد. معتقدم هرموقع ورزشکاری باعث روسفیدی تیراندازی باکمان باشد باید حمایت شود. همین الان بین ۴ نفری که برای مسابقات آسیایی برای سهمیه المپیک حضور داشتند دو نفر به تیم اضافه شدند که در اردوها حضور نداشتند و این اتفاق خیلی تکرار شده ولی حالا چرا ما باید بیاییم از نفری که می‌دانیم سطحش مثل ما یا حتی بالاتر است و هزینه‌ هم برایش نشده است انتقاد کنیم. حضور نعمتی‌ها در تیم ملی یک الگو و یک تبلیغ برای ما است و مسئولان به جای این‌که بیایند و بچه‌هایی که در اردو هستند را توجیه کنند، به این موضوع دامن هم می‌زنند. فدراسیون باید خانه‌ی امن ما باشد نه جایی که احساس کنیم ناپدری و نامادری‌هایی آن‌جا هستند که ما را نمی‌خواهند و این حس بسیار بدی است و امیدوارم این‌ نگاه متفاوت شود.

IMG-20231111-WA0013

همکاری شما و زهرا نعمتی را در پارالمپیک و حتی المپیک هم خواهیم دید؟

برای ادامه‌ی کار با زهرا نعمتی هنوز هیچ تصمیمی ندارم به‌خاطر این‌که نسبت به شرایط باید ببینم چقدر می‌توانم مثمر ثمر باشم و شرایط زندگی خودم هم هست چرا که تمام روزم درگیر دانشگاه، باشگاه و دو فرزندم هستم. این‌که بخواهم با زهرا ادامه دهم یا نه اول به تصمیم او و بعد به شرایط کاری و زندگی خودم بستگی دارد ولی هر کمکی از دستم بربیاید در هر بخشی کنارش هستم.

برای ادامه راه به چه چیزهایی نیاز دارید؟

زهرا نعمتی بیشتر از هرچیزی برای ادامه راه به آرامش روانی نیاز دارد. ما به جای این‌که ورزشکارمان را از حاشیه دور کنیم به زور یقه‌اش را می‌گیریم و به حاشیه می‎‌بریم. روز قبل از مسابقه، روزهای قبل از اعزام حرف‌هایی می‌زنند که اصلا درست نیست، ورزشکار را تحت فشار قرار می‌دهند که نمی‌گذاریم کار خودش را انجام دهد. نمی‌گویم خیلی انرژی برای پیشرفت بگذارند ولی همین که جلوی راه ورزشکاران را نگیرند آن‌ها مسیر درست را پیدا می‌کند. این همه سیستم، هزینه و مدیریت ولی کاش یک بازرسی، بازبینی و آسیب‌شناسی برای تک تک اتفاق‌هایی که می‌افتد انجام شود. زهرا نعمتی چیزی جز احترام و حمایت لازم ندارد و فکر می‌کنم همان باوری که بچه‌های پارالمپیک به او داشتند را داشته باشیم، نتیجه بخش خواهد بود.

کمکی برای دغدغه‌ی کمتر مالی چه برای شما به عنوان مربی و چه برای خانم نعمتی در نظر گرفته نشده است؟

تنها صحبتی که تا به امروز نشده است از لحاظ مالی بوده و به خاطر رفاقتم با او و عرق به وطنم این کار را انجام دادم، در حال حاضر حتی قبلش نه جایی رفتم و نه یک ریال از جایی گرفتم که درباره‌اش بگویم. نه من و نه خود خانم نعمتی نه از طریق استان‌مان یزد و کرمان پاداشی گرفته‌ایم و نه جای دیگر. زهرا نعمتی هم شخصیتی دارد که خودش نمی رود بگوید چرا به من چیزی ندادید و به بقیه داده‌اید واین‌که به فکر بحث مالی نیست برای من عجیب بود و البته که خود من هم به هیچ وجه دنبال بحث مالی نرفتم. فقط می‌دانم که به بچه‌هایی که انفرادی در پارااسیایی طلا گرفتند گفته شد که مبلغ ۱۰ هزار دلار تعلق می‌گیرد که آن را به بچه‌های انفرادی پرداخت کردند ولی در جریان بقیه‌ی موارد نیستم.

حرف پایانی شما برای این گفت‌وگو

خداراشکر که چنین فرصتی را در اختیار من گذاشته شد و توانستم دل مردم را شاد و کشورم را سربلند کنم و برای اولین بار سهم کوچکی در این مدال‌ها داشته باشم. برای اولین بار ایران نایب قهرمان پاراآسیایی شد و ما رقابت بسیار تنگانگی با ژاپن از نظر تعداد طلاها داشتیم. از دکترکارگری، دکتر جوانمرد، دکتر سلگی، خانم دکتر کاظم زاده که واقعا حمایت کنند ممنونم. تک تک افرادی که آن جا بودند جای خالی‌شان را همیشه در ورزش حس می‌کردم، در رقابت‌های پاراآسیایی بودند و امیدوارم حضورشان اثربخش‌تر باشد و چهره زیباتری از ورزش بدون حاشیه و بدون این که خودمان را کاور کنیم تا بتوانیم با آرامش کارمان را انجام دهیم و از خودی نخوریم، به نمایش بگذاریم. این خیلی بد است، این ورزش را نباید این‌گونه پیش ببریم چرا که ورزش و روی سکوی بین المللی ایستادن بزرگ‌ترین تبلیغ و بزرگ‌ترین جایی است که می‌توانیم توانایی‌های خودمان را به عرصه ظهور برسانیم و بگوییم ما ایرانی‌ها چیزی از هیچ کجای دیگر کم نداریم و لیاقت‌مان زیاد است. انتظاری جز این به عنوان فردی که سال‌های عمرم را چه از لحاظ تحصیلی و چه از لحاظ کاری برای ورزش گذاشتم ندارم و خیلی دلگیر می شوم وقتی جوان‌هایی که تمام عمر، زندگی و هدف‌شان ورزش کردن بوده و هنوز هم می‌توانند قهرمان باشند کنار گذاشته می‌شوند آن هم بدون کوچک‌ترین حمایت مالی و روحی روانی و امیدوارم واقعا فکری برایش شود، به این سادگی چشم‌مان را روی همه چیز نبندیم و قهرمان‌های‌مان را کنار نگذاریم چرا که حتما یک جایی باید پاسخگوی این اعمال باشیم و وقتی به عنوان یک مدیر جایی قرار می‌گیریم باید بیشتر به کارهایی که انجام می‌دهیم فکر کنیم.

نظر شما