رویکرد معمار انقلاب اسلامی به مساله زن

|
۱۴۰۲/۱۰/۱۷
|
۱۰:۱۴:۰۱
| کد خبر: ۲۰۴۱۵۱۰
رویکرد معمار انقلاب اسلامی به مساله زن
زن در منظر امام، انسانی است هم طراز مرد و همچون او بایستی در تعیین مقدّرات خود مشارکت فعال داشته باشد. البته در این زمینه چه در عرصه نظریه‌پردازی و چه در عرصه مشارکت اجتماعی و سیاسی لازم است حدود شرع را رعایت کند.

به گزارش خبرگزاری برنا، در منظر امام، زن انسانی است هم طراز مرد و همچون او بایستی در تعیین مقدّرات خود مشارکت فعال داشته باشد. البته در این زمینه چه در عرصه نظریه‌پردازی و چه در عرصه مشارکت اجتماعی و سیاسی لازم است حدود شرع را رعایت کند. موارد مذکور را می‌توان امهات نگرش امام به موضوع زن و انسان دانست. لکن فهم بهتر آن‌ها منوط به بیان برخی موارد جزئی‌تر است که در سلوک علمی و عملی امام در مواجهه با مباحث زنان خود را نشان داده است.  
۱ ـ باور و تشویق به حضور جدّی زنان در عرصه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی: بهترین دلیل بر این امر، حضور فراگیر زنان در جریان پیدایش و تداوم انقلاب اسلامی است (طهماسبی ۱۳۸۵). پیدایش انقلاب اسلامی در ایران باعث ایجاد تحولی نوین در نوع نگاه به زنان شد. این تحول برای امام به اندازه‌ای مهم بود که می‌گفت: "اگر این نهضت و انقلاب اسلامی هیچ نداشت جز این تحولی که در بانوان و در جوانان ما پیدا شد؛ این یک امری بود که کافی بود برای کشور ما" (صحیفه امام، ج ۱۴: ۱۹۷). می‌توان گفت این انقلاب که ماهیتی دینی، فرهنگی و سیاسی و اجتماعی داشت، در برابر دو گفتمان سنّتی و مدرن، در واقع گفتمانی نوین را بنیاد نهاد که هدفش حضور زن در عرصه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی همراه با حفظ کرامت او بود. امام تأکید داشت که ساختن این مملکت تنها به دست مردان ممکن نیست، بلکه مشارکت زنان هم لازم است (همان، ج ۶: ۳۰۱). تأکید ایشان بر حق زنان در جمهوری اسلامی برای رأی دادن و رأی گرفتن (مطهری، ج ۲۴: ۲۹۹)، و شرکت در انتخابات را می‌توان در راستای باور و دیدگاه امام به حضور زنان در عرصه‌های مختلف ارزیابی کرد (صحیفه امام، ج ۶: ۴۰۸).  
۲ ـ تأکید بر کسب علم و آراسته شدن زنان به مکارم اخلاقی و ارزش‌های اسلامی: امام در مقاطع مختلف، زنان را به تلاش برای تحصیل علم و تخلق به ارزش‌های اخلاقی ترغیب می‌کرد. نتیجه این نگاه، افزایش زنان فرهیخته و تحصیلکرده و راه یافتن آنان به برخی از رده‌های مدیریتی است، گو آنکه هنوز تا رسیدن به وضعیت مطلوب، راه‌های نرفتة بسیاری در پیش است. یکی از نشانه‌های نگرش امام به رشد وتعالی همه جانبه زنان، نوع مواجهه ایشان با همسر، دختران و نوه‌های خود است که هیچ تمایزی بین دختران و پسران خانواده خود قائل نبود. به عنوان مثال، نه تنها مانع تحصیل آنان نمی‌شد که آنان را تشویق هم می‌کرد. از این روست که می‌بینیم دختران و نوه‌های ایشان افرادی تحصیلکرده و کم‌و‌بیش فعال در عرصه‌های علمی و اجتماعی‌اند.  
۳ ـ الگوسازی: امام در راستای هویت‌بخشی به زنان جامعه و ملموس ساختن باور‌های دینی در مورد آنها، به مسأله‌ای توجه کرد که در تعلیم و تربیت "نظریه الگوها" و در نگرش اسلامی "نظریه اسوه‌ها" نامیده می‌شود. ایشان زنان شاخص در اسلام، به ویژه حضرت فاطمه (س)، را الگوی یک زن مسلمان دانسته و در موارد فراوانی بر لزوم پیروی از سیره ایشان سفارش کرده است، آن حضرت را یک زن به تمام معنا می‌دانست (صحیفه امام، ج ۷: ۳۳۷) و روز تولد او را روز زن و در واقع روز حیات زن و روز پایه‌گذاری افتخار و نقش بزرگ او در جامعه می‌دانست (همان، ج ۱۴: ۳۱۶).  
۵- توجه به آزادی زنان: امام به آزادی زنان در انتخاب سرنوشت خود و انجام فعالیت‌های اجتماعی و علمی اعتقاد داشت و تأکید می‌کرد که در حکومت اسلامی زن‌ها در تحصیل و در دیگر فعالیت‌ها آزادند، همان‌طور که مرد‌ها آزادند (همان، ج ۴:۴۸۰). در نگاه ایشان، "اسلام با آزادی زن نه تنها موافق است بلکه خود پایه‌گذار آزادی زن در تمام ابعاد وجودی زن است" (همان، ج ۵: ۴۱۷). البته مرز آزادی زن را جایی می‌داندکه به عفت او یا مصلحت عمومی جامعه آسیبی نرسد (همان، ج ۵: ۴۸۵).
۶- اعتقاد به تساوی زن و مرد از نظر انسانیت: ایشان معتقد بود: در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رأی دادن، حق رأی گرفتن. در تمام جهاتی که مرد حق دارد، زن هم حق دارد (همان، ج ۵: ۱۸۹). زن مساوی مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیت‌های خود را انتخاب کند؛ زیرا که هر دو انسانند (همان، ج ۳: ۳۷۰؛ ج ۴: ۳۶۴). همچنین ایشان معتقد بود در مواردی که به مسائل اخلاقی و معنوی و به اساس انسانیت انسان مربوط می‌شود دیگر تفاوتی بین زن و مرد نیست (همان، ج ۴: ۳۶۴؛ ج ۵: ۱۸۳). از این رو، به عنوان مثال، پیدایش هوای نفس و راه‌های درمان آن را از اموری می‌دانست که دیگر زن و مرد و عالم و عامی نمی‌شناسد (همان، ج ۲۱: ۱۷۹).  
۷- باور به وجود تفاوت بین زن و مرد: امام در عین دفاع از تساوی زن و مرد از نظر حقوق انسانی، تأکید می‌کند که "در بعضی از موارد تفاوت‌هایی بین زن و مرد وجود داردکه به حیثیت انسانی آن‌ها ارتباط ندارد" (همان، ج ۴: ۳۶۴) بلکه مربوط به طبیعت آنان است، و به همین خاطر هر کدام احکام خاص خود را نیز دارند (همان، ج ۵: ۱۸۹، ۲۱۷ ـ ۲۱۶).  
۸- توجه به وظیفه‌های اساسی زنان: ایشان وظیفه زنان را "انسان‌سازی" می‌دانست و معتقد بود "زن مربی انسان است" (همان، ج ۶: ۳۰۱ ـ ۳۰۰). این وظیفه مهم به صورت‌های مختلف در سخنان امام بیان شده است. به عنوان مثال، ایشان تأکید می‌کند که زنان وظیفه دارند علاوه بر تحصیل علم و کسب فضیلت‌های اخلاقی، به تربیت فرزندان صالح همت گمارند (همان، ج ۶: ۵۰۱، ۵۲۱). همچنین بر شأن و شخصیت مادری زنان و اهمیت آن تأکید داشت و معتقد بود یکی از کار‌های استعمارگران تحقیر شأن مادری و جایگاه آن در نزد زنان بود در حالی‌که مادری کردن و تربیت فرزند شریف‌ترین کار‌ها در عالم است (همان، ج ۷: ۴۴۷ ـ ۴۴۵؛ ج ۸: ۱۱۷). ایشان بر ازدواج و تشکیل خانواده تأکید داشت و همه بانوان، از جمله همسران شهدا، را به این امر تشویق و ترغیب می‌فرمود (همان، ج ۱۶: ۱۹۶).  
۹- تأکید بر نقش مهم زن در جامعه و تمدن‌سازی: امام برای زنان شأن و شخصیتی والا و نقشی بزرگ، حتی بزرگ‌تر از نقش مردان در جامعه قائل بود (همان، ج ۱۴: ۱۹۷) و این امر را به صورت‌های گوناگون بیان می‌کرد. به عنوان مثال، زنان را مبدأ همه خیرات و همه سعادت‌ها دانسته و سعادت و شقاوت جامعه را وابسته به آنان می‌دانست. او معتقد بود اگر زن‌های انسان‌ساز از ملت‌ها گرفته شوند ملت‌ها به شکست و انحطاط دچار خواهند شد (همان، ج ۷: ۳۳۹؛ ج ۶: ۳۰۱ ـ ۳۰۰).  
نویسنده: زینب مواصلی دکتری جامعه شناسی

 انتهای پیام/ 

نظر شما