خبرگزاری برنا – سحر خانمحمدی: حدودا هفت ساله است، با چشمانی میشی رنگ و پوست روشن، جویای نامش که میشوم با خجالت سرش را پایین میاندازد و به آرامی میگوید: «خدیجه» ، دستش را میفشارم و دلیل انتظارش پشت درب کانکس را میپرسم. بازهم با صدایی آرام و با چاشنی خجالت میگوید: «مادربزرگم چشمش نمیبینه، اومدیم آقای دکتر بهش دارو بده تا خوب بشه!» منظور از آقای دکتر، پزشکی است که همراه بنیاد خیریه به دژگان آمده و مشغول ویزیت و درمان است.
با کوله باری سبک از مبدا فرودگاه بندرعباس به سمت بندرلنگه حرکت میکنیم، با دقت به مکالمه همراهانمان در خودرو متوجه میشوم مقصد روستایی محروم به نام «دژگان» از توابع بندرلنگه است، با احساساتی متناقض به آبی خلیج فارس که در دوردست به چشم میخورد خیره میشوم و به تجربه جدیدی که پیش رویم قرار دارد فکر میکنم، آقای راننده زمان تقریبی رسیدن را یک ساعت تخمین میزند و در همین حال از شرایط آب و هوایی منطقه نیز میگوید « اینجا ما هیچوقت کولرها را خاموش نمیکنیم، خداروشکر شما در فصل خوبی آمدید و هوا نسبتا خنک و بهاری است ولی در تابستان برای غیربومیها قابل تحمل نیست». طی کردن مسیر علیرغم گفته راننده بیش از دوساعت به طول انجامید و با پرس و جوهای بسیار بلاخره به خانه بهداشت روستای «دژگان» میرسیم، این مجموعه متشکل از چند ساختمان نوساز و چندین کانکس است که پس از عبور از درب اصلی محوطه و طی کردن مسیری سنگلاخی نمایان میشوند، با رسیدن به محوطه اصلی مردی با محاسن سفید به استقبالمان میاید که خود را «حسینی» مسئول اجرایی موسسه معرفی میکند، آقای حسینی به معرفی و توصیف کوتاهی از محیط برای آشنایی اولیه ما میپردازد و میگوید ساختمانی که در ضلع شرقی قرار دارد برای اقامت پزشکان و کانکسها هرکدام برای ارائه خدمات چشم پزشکی و دندان پزشکی ویژهسازی شده است.
دژگان؛ آمیزهای از صفا و صمیمیت
پس از استقرار و قراردادن وسایل در محل اقامت و استراحت پزشکان خانم قصد گشت زدن در محوطه خانه بهداشت را میکنیم و به عنوان اولین بازدید به سمت کانکس چشمپزشکی به راه میوفتیم، کانکسها با تعدادی پله از زمین جدا شده و در کنار این پلهها تعدادی صندلی پلاستیکی سفید در کنار هم و روی زمین سنگلاخی برای انتظار بیماران قرار گرفته است، اولین برخوردمان با بومیان این روستا از همینجا شروع میشود؛ مردمانی با پوستهای نه چندان تیره و اغلب با چشمانی روشن، پوششهایی که خبر از اصالت فرهنگی میدهد و هنوز رنگ و بوی کهنگی به خود نگرفته با لبخند از حضور ما استقبال میکنند، مردمان این دیارهنوز از لباس محلی خود دست نکشیدهاند و از آن بهعنوان پوشش اصلی خود استفاده میکنند، البسه زنان آمیزهای از طرح، رنگ و نقش و نگار است و مردان نیز اغلب دشداشه سفید بلند به تن و شال عربی به سر دارند.
در صحبت هایشان انرژی موج میزند، چه پیر و چه جوان و فقط زمانی میتوان رنگ افسوس و غم را در چهرهشان یافت که از روزگاران آبادی دژگان میگویند، از دژگانی میگویند که روزگاری یکی از معتبرترین روستاهای منطقه بوده اما مدتهاست که دیگر رنگ آبادانی آن را بخاطر حوادث گوناگونی نظیر سیل ندیده است، از دیاری میگویند گه زمانی شلوغ، زنده و پرجمعیت بوده اما اکنون جمعیتش به هزار نفر کاهش پیدا کرده است.
خدمتی بیدریغ و از جنس اشتیاق
پس از خوش و بش کوتاهی با بومیان با بالا رفتن از پلکان تعبیه شده وارد فضای داخل کانکس میشویم که با تیغهای به دو قسمت تقسیم شده، بخش ابتدایی کانکس متشکل از یک میز و تعداد کمی صندلی برای انتظار بیماران است. به پشت میز نگاهی میاندازم، دخترکی لاغراندام، پوست گندمگون و لبخندی به پهنای صورت متوجه نگاهم که میشود سریع زبان باز میکند و با لهجه جنوبی دلنشین میگوید: «خوش اومدید خانم!» دخترک خود را اسما و منشی بخش چشمپزشکی معرفی میکند. متوجه میشویم که بومی همین منطقه است و از او درباره اینکه چطور مشغول به کار شده میپرسم و در جواب از فراخوان بنیاد خیریه «نورآوران سلامت» برای آموزش دستیاری چشمپزشکی و دندانپزشکی میگوید، اسما همینطور ادامه میدهد: « وقتی خبر اومدن نورآوران به دژگان رو شنیدیم سریع با دوستام اومدیم برای ثبتنام، البته بعضیها وقتی فهمیدن خبری از حقوق نیست نموندن ولی ما ثبت نام کردیم و دو روز آموزش دیدیم؛ الان هم که اینجاییم.»
از گفتوگو با اسما که فارغ میشویم وارد بخش دوم کانکس شده و با جمعیتی که عمده آن را افراد مسن تشکیل میدهند روبرو میشویم، همگی در انتظار معاینه هستند، به سمت اتاق پزشک میرویم، دکتر حسن محبوبیپور از پزشکانی که سالهاست با این مجموعه خیریه همکاری میکند درحال معاینه چشم پیرمردی با لباس عربی، عصایی چوبی به دست، ریش بلند و سفید رنگ و شالی سیاه که روی سرش بسته است. دکتر محبوبیپور همزمان برایمان از فرایند حضور در اردوها میگوید: « هر سه ماه نوبتمان میشود و سه الی پنج روز در اردو حاضر و به ارائه خدمات میپردازیم.» وی همچنین از گذر زمان در دژگان میگوید و از اینکه از صبح نزدیک به 40 نفر را معاینه کرده اما گویی خستگی هنوز در وجود او راهی پیدا نکرده است.
شادمانی با لبخند کودکان
مقصد بازدید بعدی را به کانکس دندانپزشکی اختصاص میدهیم، با همان طراحی و همان چیدمان اما با این تفاوت که بیماران این بخش فقط کودکان هستند. در اتاق معاینه یک پزشک خانم و و یک پزشک آقا مستقر هستند که با رویی گشاده از حضور ما استقبال میکنند. دکتر کمالیوطن از دیگر پزشکان خیر مجموعه که درحال تجربه دومین سفر خود با نورآوران است از راه دور و درازی که تا دژگان طی کرده میگوید و از انتظار و چشم به راهی بیماران خود در گلستان، از اینکه علیرغم شرایط نامناسب جسمی مادر به قول خدمت خود وفا کرده و در اردو حضور پیدا کرده و از آن نیز خرسند است و از لبخند کودکان بعد از درمان که تمام خستگی سفر را به یکباره پاک میکند.
به گفته دکتر کمالیوطن جنس دندان کودکان این منطقه علیرغم بهداشت ضعیفتر به علت مصرف غذاهای دریایی مانند ماهی و میگو از جنس بهتر و مستحکمتری برخوردار است و نکته قابل توجه درخصوص درمان در این اردو این است که در یک جلسه تا حد مقدور همه دندانها را ترمیم میکنند و اکثرا نیازی به جلسه دوم ندارند.
تابش نور سلامت به نقاط محروم کشور
مجموعه بنیاد خیریه «نورآوران سلامت»، از اواخر دهه هشتاد به همت چند تن از متخصصین کشور جهت ارائه خدمات چشمپزشکی و دندان پزشکی با شناسایی نقاط محروم کشور و برپایی کلینیکهای سیار فعالیت خود را آغاز کرده است.طبق گفته دکتر دانیال فقیهی از پزشکان مجموعه، نورآوران دارای سه شعبه غرب، مرکز و شرق است که تا به حال به بیش از 80 نقطه سفر و خدمات رایگان ارائه کرده است و تعداد پزشکان حاضر نیز با هر سفر بیشتر میشود تا جایی که اکنون بیش از 2000 متخصص با نورآوران همکاری میکنند.پس از شناسایی و انتخاب محل توسط نورآوران از متخصصانی که مایل به حضور در اردو هستند دعوت به عمل میآید و حداقل زمان حضور نیز 3 روز است.
کولهباری مملو از عشق
مردم صندلیها را به صورت گرد دور هم قرار داده و با صدای بلند میخندد، کودکان در محوطه خانه بهداشت مشغول بازی هستند و همه حالشان خوب است و ما بازمیگردیم اما کوله بارمان پر است، پر از فریمهایی از عشق و صفای مردم خونگرم جنوب و شرافت کسانی که لبخند کودکان را به حضور در نقطه امن و راحت خود ترجیح میدهند، کسانی که بیدریغ خدمت میکنند و در ازای آن هیچ جز دعای خیر نمیخواهند.
انتهای پیام/