رشد جمعیت در شهرها مردم را با مشکلات و کمبودهایی از جمله حوزه مسکن روبهرو کرده است، حال در زمانی این موضوع به بحران تبدیل میشود که شهرهای جدید بدون اصول شهرسازی و در سایه بیقانونی پدید آیند؛ اتفاقی که باعث مهاجرت اجباری شهروندان به شهرهای حاشیهای میشود و فضای کلانشهرها را بهخطر میاندازد.بهطورکلی، مرزبندی شهری توسط دولتها انجام شده و هدف از آن، اعمال نظم در شهر است. قسمتهای مختلف در این مرزبندی میتواند کشاورزی، مسکونی یا مربوط به کسبوکارها باشد، از اینرو ساخت مسکن و شهرکسازی باید تابع قوانین ساختمانسازی و اصول شهری بنا شود، در غیر این صورت، شهرهای بزرگ بهسرعت و بدون برنامه به شهرهای حاشیه میپیوندند و آثار مخربی را نمایان میکنند.ساخت شهرهای جدید بدون توجه به تمایلات و نیازهای شهرهای اصلی میتواند به یکی از مشکلات اصلی در توسعه شهری تبدیل شود. در بسیاری از موارد، ساخت شهرهای جدید به دلایل سیاسی و اقتصادی و بهصورت عجولانه انجام میشود و برنامهریزی کافی انجام نمیگیرد. این مسئله میتواند منجر به عدمتناسب در توزیع فضاها، عدمایجاد زیرساختهای لازم و کاهش کیفیت زندگی در شهرهای جدید شود. کلانشهرها معمولا دارای زیرساختها و خدمات متنوعی هستند که بهمرور زمان شکل گرفتهاند. اگر این تمایلات در ساخت شهرهای جدید در نظر گرفته نشود، باعث بروز تفاوتهای نابرابری در توسعه شهری میشود. برای مدیریت بهتر توسعه شهری و ساخت شهرهای جدید بدون توجه به امکانات شهرهای اصلی، لازم است تا توسط مسئولان برنامهریزی شهری و توسعهدهندگان شهری بادقت، نیازهای شهروندان در نظر گرفته شود و همکاری جامعی صورت گیرد.
شهر فضایی است که از نظر اجتماعی پیوسته در حال توسعه است و نیاز اجتماع از قبیل سکونت، حملونقل، کار و فراغت را برطرف میکند. در طول تاریخ به دلایل مختلف، کارکرد شهرها بهطورمداوم تغییر یافته است. شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در هر زمان نقش مهمی در فرآیند تغییر شهرها داشتهاند و این شرایط بهصورتمستقیم یا غیرمستقیم بر شکل مدیریت شهری، نحوه استفاده از مکان شهری و نوع ارتباط شهرنشینان با یکدیگر اثرگذار است و بهبود کیفیت زندگی، همواره باید کانون اصلی توجه برنامهریزان باشد. کنترل ساختوسازهای شهری برای توسعه متوازن و بهینه شهر و بهطورعمده از طریق ضوابط و مقررات ساختوساز شهری انجام میگیرد، اجرایی نشدن بسیاری از ضوابط و احکام مذکور، مدیریت شهری را به اقدامات گوناگون نظیر کنترل مستمر ساختوسازها، تعیین ضمانتهای اجرایی قانونی برای رعایت ضوابط و مقررات و اخذ جریمه واداشته است، اما باوجود اقدامات کنترلی مدیریت شهری، سالانه موارد قابلتوجهی از تخلفات ساختمانی و شهری در شهرهای بزرگ بهویژه تهران گزارش میشود.
تخلفاتی همچون از بین بردن فضای سبز، ساختوساز بدون پروانه، رعایت نشدن اصول ایمنی و استحکام در ساخت بناها، تغییر کاربری در جریان ساختوساز، فقدان نظارت کافی از سوی مسئولان فنی و ساختوسازهای خلاف ضوابط بهصورت پیشروی طولی نهتنها موجب ناهنجاری کالبدی در سیمای شهری شده، بلکه در حال ایجاد مشکلاتی برای محیط اجتماعی است. گسترش این پدیده میتواند اثرات نامطلوبی بر سیمای کالبدی شهر، از بین رفتن منابع، تعرض به حریم رودها، آلودگی زیستمحیطی و ارائه ناکارآمد خدمات شهری را برجای بگذارد. بهمنظور حفظ اراضی لازم و مناسب برای توسعه موزون شهرها با رعایت اولویت حفظ اراضی کشاورزی، باغات و جنگلها، هرگونه استفاده برای احداث ساختمان و تاسیسات در داخل حریم شهر تنها در چارچوب ضوابط و مقررات مصوب طرحهای جامع امکانپذیر خواهد بود.
میثم فراهانی، کارشناس شهرسازی درباره ضرورت رعایت اصول شهرسازی به صمت توضیح داد: یکی از بزرگترین ضعفهای شهرسازی در تهران، ترافیک شدید و مزمن است. تعداد بالای خودروها، کمبود سیستم حملونقل عمومی موثر و زیرساختهای ناکافی، باعث ایجاد ترافیک سنگین در ساعات پرتردد شهر و افزایش زمان سفرها میشود. یکی از دلایلی اصلی این چالش علاوه بر کمبود اتوبانها، بزرگراهها و بهطورکلی نقشه راهها است. وی در ادامه خاطرنشان کرد: از سوی دیگر، افزایش بیرویه جمیعت تهران و ورود خودروهای تکسرنشین به ساعات اوج ترافیک، شرایط را بدتر کرده است. باید بپذیریم که شهرهای اطراف تهران نهتنها مشکلی را از کلانشهرها حل نکرده، بلکه باعث افزایش جمعیت تهران شدهاند، چراکه این خانهها در شهرها تنها خوابگاههایی هستند که مردم شبها در آن بهسر میبرند و روزها به محل کار خود که بیشتر هم در مرکز شهر است بازمیگردند. وی گفت: گواه این موضوع هم، وضعیت ترافیکی جادهها، بزرگراهها و خیابانها در ساعت اولیه روز و عصرها است که جای سوزن انداختن وجود ندارد. بارها به مسئولان گوشزد شده است که بهجای ساخت ساختمانهای بیکیفیت در اطراف تهران، اقدام به شهرسازی و توسعه امکانات رفاهی شهرهایی که پیشتر ساخته شدهاند، شود. در حال حاضر شهر پردیس که بیش از 2 دهه از ساخت آن میگذرد، هنوز مترو ندارد و با این شرایط، صحبت از ساخت شهرهای جدید میشود. متاسفانه شهرهای اقماری که با هدف خانهدار کردن اقشار کمدرآمد ساخته شده، تنها باعث تراکم جمعیتی پایتخت شدهاند و در عمل برای حل مسائل مذکور، حرفی برای گفتن ندارد. بهاعتقاد فراهانی، آلودگی هوا در تهران یکی از مشکلات اساسی است. این مشکل بهدلیل تراکم جمعیت، استفاده از سوختهای فسیلی، نبود سیستمهای مناسب پایش آلودگی و نقص در استانداردهای زیستمحیطی رخ میدهد. تهران در مقایسه با سایر شهرهای بزرگ دنیا، کمبود فضای سبز را تجربه میکند. نداشتن توجه کافی به ایجاد پارکها و باغها، کاهش فضاهای سبز بهدلیل ساختوسازهای بیشمار و کمبود فضاهای عمومی مناسب، از جمله عواملی هستند که باعث کاهش کیفیت زندگی در شهر میشوند.
این کارشناس مسکن خاطرنشان کرد: دولت سیاستهای مختلفی را برای ساماندهی بازار مسکن بهکار گرفته است،اما باید در نظر بگیرد که مسکن را در زمینهایی بسازد که ظرفیت مناسبی برای رفاه مردم داشته باشند و مانند تجربههای قبلی، خانههایی غیراستاندارد در مناطقی که از کمترین امکانات رفاهی هم برخوردار نیستند، ساخته نشود. اکنون ما شاهد این موضوع هستیم که بیشتر شهرکهای اطراف تهران که برای حل مشکل مسکن ساخته شده، نهتنها باری از مشکلات برنداشتهاند، بلکه افرادی را که در این مناطق زندگی میکنند، با مشکلات رفاهی زیادی از قبیل کمبود مدرسه و بیمارستان مجهز روبهرو کردهاند. فراهانی افزود: مسلما دولت بدون برآورد دقیق امکانات و زیرساختهای موجود برای ساخت مسکن، نمیتواند کاری از پیش ببرد و عرضه و تقاضا را بهتعادل برساند. اگر ظرفیتهای کشور برای ساخت مسکن سنجیده نشود و متناسب با توان اقتصادی پیش نرود، تمام سیاستهای دولت برای ساماندهی این بازار حیاتی با شکست روبهرو میشود. از اینرو دولت محکوم به شناخت دقیق تواناییها و ظرفیتهای داخلی کشور برای تولید مسکن است. وی در پایان گفت: بسیاری از مسائل را اگر از منظر و زاویه دید دیگری نگاه کنیم، میتوانند نتایج متفاوتی داشته باشند. درباره امکانات شهرهای جدید، اگر بخواهیم از دید بلندمدت به این موضوع نگاه کنیم، بهاحتمالزیاد در آینده شرایط و امکانات شهری مثل پردیس دستخوش تغییرات اساسی و مهمی میشوند که ضرورت دارد تا این موضوع تسریع شود. در حال حاضر امکانات این شهرها بهوسعت شهر تهران نیست و از آنجایی که مدت زیادی از ایجاد این شهرها نمیگذرد، بهاندازه تهران به آنها رسیدگی نشده است. با این تفاسیر، در درازمدت وضعیت میتواند بسیار بهتر از آنچه امروز میبینیم، باشد و در این شهرها امکانات بهتر و بیشتری با کیفیت و گستردگی قابلقبول وجود داشته باشد.
علی فرامرزی، کارشناس بازار مسکن به صمت گفت: شهرهای جدید با برنامهریزی و شهرسازی ایجاد شروع به ساخت آنها شد. پس از انقلاب، برخی از این شهرها بهعنوان راهبرد اصلی توسعه شهر در دستور کار وزارت مسکن و شهرسازی قرار گرفتند و بهعنوان شهرهای اقماری ایجاد شدند که هدف آنها، جذب جمعیت سرریز از شهرهای اصلی و بهویژه ساماندهی فضایی آنها و نواحی شهر بود.
وی در ادامه بیان کرد: شهرها، مجموعهای از عناصر، اجزا، فضاها و عملکردها و بزرگترین میراث انسانی در جهان هستند. با افزایش جمعیت در شهرهای بزرگ و مشکلات ناشی از کمبود فضا، کارشناسان و متخصصان شهرسازی به فکر ایجاد شهرهای جدید برای پذیرش جمعیت سرریزشده از شهرها و کاهش مشکلات و نیازهای آنها افتادهاند.
این کارشناس بیان کرد: متاسفانه، شهرسازان به مسئله اساسی ساکنان شهرها و ایجاد هویتی که باعث احساس تعلق و ماندگاری میشود، توجه نکردهاند. بهجای آن، با ایجاد محیط مصنوعی و تقلید از قواعد زیباشناسی، بحران هویت را بهوجود آوردهاند. بحران هویت و نبود امکانات اولیه اسکان در شهرهای جدید با مشکلاتی روبهرو شده است. برنامهریزی مسکن در شهرهای جدید ایران، مطابق با پیشبینیها، بهخوبی اجرا نشده است و مردم تمایلی به اسکان در این شهرها ندارند، مگر اینکه ناچار به این کار شوند.
بهگفته فرامرزی، هماکنون، این شهرها به محیطهای خوابگاهی تبدیل شدهاند که از هرگونه تعامل اجتماعی و فعالیت اقتصادی محروم هستند. شهرهای جدید نهتنها نتوانستند جمعیت سرریز شهرهای بزرگ یا شهرهای اصلی را به خود جذب کنند، بلکه بهدلیل نداشتن هویت و عملکرد تعریفشده برای جذب مهاجران نیز با مشکلات روبهرو شدهاند.
برای پویا کردن فضاهای شهری جدید و جذب بیشتر جمعیت در آنها باید بر رفع مشکلات و ارائه امکانات اساسی متمرکز شد. همچنین، برنامهریزی شهری باید باتوجه به نیازهای محلی و فرهنگ مردم منطقه انجام شود تا هویت و شخصیت خاصی برای شهرهای جدید شکل بگیرد.
وی در پایان گفت: بهطورکلی، ایجاد شهرهای جدید در ایران با مشکلاتی مواجه است که حل آنها به راهکارهای مناسب نیاز دارد. برنامهریزی شهری باید بهصورت یکپارچه و درازمدت و همسو با عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی باشد. همچنین، مشارکت مردم در فرآیند برنامهریزی و تصمیمگیری شهری بسیار مهم است تا نیازها و خواستههای آنان در نظر گرفته شود.
کمبود سرانهها و زیرساختهای شهری، کمتوجهی به مباحث ارتباطی، درمانی، فرهنگی و آموزشی از چالشهای شهرسازی هستند. تاخیر در ایجاد زیرساختهای ضروری پروژههای شهرسازی از جمله آب، برق، مخابرات، حملونقل، خدمات آموزشی، بهداشتی، زیباسازی، معماری و... زمینه تبدیل واحدهای اطراف تهران را بهنوعی آلونکنشینی فراهم آورده است. عمده طرحهای حملونقل هم که به سرانجام نرسیده است. ساکنان شهرهای جدید سالهاست که در انتظار مترو هستند و مترو پردیس هنوز از حد مطالعات فراتر نرفته و مترو هشتگرد با ظرفیت محدودی فعال است.
قرار بود تا سال ۱۳۹۵ حدود ۶ میلیون نفر در شهرهای جدید ساکن شوند، اما امروزه کمتر از ۱.۲ میلیون نفر در این مناطق زندگی میکنند که مهمترین دلایل آن به کمبود امکانات، خدمات و زیرساختهای حملونقل مربوط میشود. ساکنان کلانشهرها حتیالامکان از سکونت در حومه اجتناب میکنند. دوری مسافت، نبود وسایل نقلیه عمومی مناسب و کمبود امکانات و زیرساختها در شهرهای اطراف از جمله دلایل عدماقبال به حومه شده است.کمااینکه پس از گذشت ۳۳ سال از تجربه احداث شهرهای جدید، کمتر از یکمیلیون و ۲۰۰ هزار نفر در این شهرها زندگی میکنند که ۱.۴ درصد از کل جمعیت کشور را تشکیل میدهد و البته بخش عمدهای از ساکنان شهرهای جدید در شهرهای مادر مشغول به کار هستند.
کارشناسان معتقدند در نظام شهری کشور، شهرهای جدید جایگاه چندانی ندارند و افق ترسیمشده برای سکونت ۶ میلیون نفر در این شهرها که قرار بود تا سال ۱۳۹۵ انجام گیرد، محقق نشده است که با این شرایط، ضرورت دارد تا به حال این شهرها فکری شود و در این وضعیت بهطورقطع تاسیس یک شهر جدید در اولویت نیست.
منبع:صمت