به گزارش برنا؛ حنیف غفاری کارشناس ارشد روابط بین الملل در یادداشتی نوشت: رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نشست دولتهای جهان در دوبی مدعی شده است: "من به دیپلماسی در قبال ایران معتقد هستم. همه چیزهایی که درباره ایران میگویم واقعیت هستند. ما در اینجا دستور کار سیاسی نداریم. اگر ایران میخواهد برنامه هستهای نیروگاهی داشته باشد- که الان دارند- میتوانند آن را داشته باشند و مشکلی با آن نداریم."
مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در حالی این سخنان را در نشست دبی بیان کرده که طی مذاکرات هسته ای ایران و اعضای 1+4در دوره جدید، تبدیل به کاتالیزور و عامل به نتیجه نرسیدن نهایی مذاکرات از طریق مفتوح نگاه داشتن پرونده های سیاسی (و کاملاً غیر حقوقی) مطروحه علیه جمهوری اسلامی ایران شد.
چندی پیش گروسی صراحتاً از ناکارآمد بودن چارچوب مذاکرات احیای برجام و حتی اصل توافق هستهای سخن گفته و خواستار پیشبرد مذاکرات بر اساس فرمول ، دستور کار و قالبی جدید ( بخوانید قالب و ساختار مدنظر زوج تل آویو -واشنگتن) شد.
این در حالیست که اساساً وظیفه گروسی مشخص کردن چارچوب مذاکرات رفع تحریمها نبوده و نیست! او صرفاً وظیفه راستی آزمایی فعالیتهای هسته ای اعضا را وفق اساسنامه آژانس و بر اساس رویکرد حقوقی (نه سیاسی) بر عهده دارد.
با همه این اوصاف، گروسی در طول سالها حضور خود در آژانس بین المللی انرژی اتمی، بارها از این قواعد مسلم حقوقی و اخلاقی عدول کرده است.
گروسی مدعی شده دستور کار سیاسی در روند بررسی فعالیتهای هسته ای ایران ندارد اما درست در بزنگاهها و برهه های زمانی مهم و سرنوشت ساز، تبدیل به مهره سیاسی و پیام آور رد مطالبات بر حق ایران در مذاکرات هسته ای شده است.
«حلوفصل موضوعات پادمانی»، «ارائه تضمینهای ذاتی و اعتباری»،«لزوم رفع تحریمهای بازدارنده در مسیر اجرایی شدن برجام»و ...مواردی محسوب می شوند که گروسی به دستور آمریکا و تروییکای اروپایی وظیفه دارد جلوی تحقق آنها را به عناوین و بهانه های ظاهرا حقوقی بگیرد.
مزاحمتهای آژانس در مسیر حل و فصل موانع مذاکرات هسته ای، هم ماهیت فنی و هم سیاسی دارد. در چنین شرایطی اساساً نمی توان بر روی سخنان گروسی در نشست دبی یا هر نشست تشریفاتی دیگر حساب باز کرد.
مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی از زمان حضور خود در راس معادلات اجرایی این سازمان، به اصلی ترین وظیفه خود یعنی صیانت از حقوق هسته ای اعضای این مجموعه عمل نکرده است.
در مقابل، گروسی بازخواست بازیگرانی مانند آمریکا و تروییکای اروپایی را با استناد به نگهداری هزاران سلاح غیرمتعارف هسته ای، شیمیایی و میکروبی از سوی آنها را عامدانه فراموش کرده و صرفاً از اینکه سلاح های هسته ای در برخی نقاط دنیا وجود دارند، ابراز تاسف می کند.
او حتی شورای حکام را بابت وادارسازی رژیم اشغالگر قدس مبنی بر پیوستن به ان.پی.تی تحت فشار قرار نمی دهد تا بلکه به این بهانه (عدم عضویت در ان .پی .تی)، بتواند بی تفاوتی آژآنس در قبال رژیمی جعلی که دارای بیش از 200 کلاهک هسته ای می باشد و تهدیدی برای امنیت منطقه غرب آسیا و جهان محسوب می شود را لاپوشانی کند.
بهتر است گروسی به جای بازی با کلمات و استخدام جملات کلیشه ای، پاسخگوی اقدامات انجام نشده و مسئولیتهای عمل نشده خود در مسند مدیریت یک سازمان ظاهراً بین المللی باشد.