به گزارش برنا؛ در ظاهر، اوضاع برای اسرائیل خوب به نظر می رسد. به نظر می رسد که نیروهای نظامی اسرائیل در حال نابود کردن حماس به عنوان یکی از مهمترین گروههای محور مقاومت ایران هستند. برخی میگویند سرکوب حماس در غزه دستاورد مهمی خواهد بود حتی اگر به گفته یک ژنرال بازنشسته اسرائیلی، این گروه زنده بماند و پیروزی بر آنها فقط سه تا هشت سال به دولت یهود امنیت بدهد.اما ضربه زدن دورهای اسرائیل به دشمنانش در لبنان، سوریه، غزه و کرانه باختری دشمنان تلآویو را از بین نخواهد برد.
اتکای ارتش اسرائیل به تاکتیک «حملات به اطراف» توانسته تا حدی به بازیابی غرور از دست رفته اسرائیل پس از حملات حماس در 7 اکتبر کمک کند،اما خطر آغاز یک جنگ فراگیر را نیز همزمان افزایش داده است.
علاوه بر این، عزم اسرائیل برای ادامه جنگ علیرغم فشار فزاینده دولت بایدن برای توقف آن، می تواند یک فاکتور خطرناک برای گسترش درگیریها باشد.کشته شدن هفت امدادگر سازمان آشپزخانه جهانی به دست نظامیان اسرائیلی نشان میدهد که تا چه اندازه جنگ در نوار غزه دشوار است و می تواند برای تل آویو هزینههای زیادی داشته باشد.اما برخی پیروزیهای تاکتیکی کوتاهمدت، اساساً مزیتهای جمهوری اسلامی ایران را تغییر نمیدهد و باید بگوییم که این مزایا بسیار زیاد هستند.
گرفتار شدن اسرائیل در غزه: به نفع ایران
جداسازی تاکتیک ها از استراتژی در خاورمیانه تقریبا غیرممکن است. برای اسرائیلیها، که در یک منطقه خطرناک و همراه با اتحادهای در حال تغییر زندگی میکنند، انباشتن پیروزیهای تاکتیکی یک استراتژی است.
به عبارت دیگر باید اذعان کنیم که اسرائیل واقعاً نتوانسته است یک استراتژی درست در مقابل دشمن اصلی خود یعنی ایران ایجاد کند. تل آویو امید داشت که با رسیدن به چند پیروزی تاکتیکی، آمریکا را در موقعیتی قرار دهد که در نهایت علیه جمهوری اسلامی دست به مداخله نظامی بزند.اما حقیقت این است که جمهوری اسلامی ایران تحت رهبری آیت الله علی خامنه ای استراتژی بزرگی را برای دستیابی به تسلط منطقه ای در خاورمیانه دنبال کرده است و تهران با توسعه نیروهای هم پیمان و مجموعه وسیعی از موشک های همیشه در حال بهبود این راهبرد را ادامه میدهد.
جنگ غزه برای ایران فرصتهای بسیاری را پدید آورده است.اکنون و به واسطه این جنگ، دهها هزار سرباز ارتش اسرائیل درگیر شدهاند و این موضوع برای ایران بسیار خوب است. مقاومت مسلحانه میتواند برای سالها ادامه یابد؛ به ویژه اگر ارتش اسرائیل نتواند انبارها و تونلهای تسلیحات حماس را نابود کند.
این واقعیت که اسرائیل مجبور شد بیمارستان الشفا را از نیروهای حماس پاکسازی کند،نشانه خوبی از برنامه بلندمدت تلآویو نیست. از دیدگاه ایران، جنگ کنونی در نوار غزه مزایایی به همراه دارد.
یکی از آنها این است که حضور و مبارزه پایدار فلسطینی ها در غزه می تواند کرانه باختری را متلاطم و حضور گسترده ارتش اسرائیل را در آنجا اجتناب ناپذیر کند.نکته مهم اینجاست که درگیر شدن نظامیان اسرائیل در کرانه باختری میتواند تهاجم اسرائیل به لبنان را بسیار پیچیده کند.با توجه به تحولات میدانی،تنها راه برون رفت از اوضاع غیر پایدار در مناطق مرزی شمالی درگیر شدن اسرائیل با مقاومت لبنان است. در این برهه تقریبا 100 هزار اسرائیلی از بیم حملات موشکی حزب الله لبنان از شهرها و شهرک های شمالی برای مدت نامحدود فرار کردهاند.
مرگ عادی سازی؛ برگ برنده ایران
اگرچه تا چندی پیش امیدهای زیادی در تل آویو، کنگره و کاخ سفید برای عادی سازی روابط میان اسرائیل و عربستان وجود داشت،اما باید اعتراف کنیم که همه این امیدها و تصورات اکنون مردهاند. پیمان ابراهیم که بسیاری از اسرائیلیها و آمریکاییها فکر میکردند مقبولیت «صهیون» در میان مسلمانان را نشان میدهد، در حال حاضر از دستور کار خارج شده است. در یک روز یعنی هفتم اکتبر نیروهای مقاومت یک اتحاد در حال ظهور «سنی-اسرائیلی» را شکست دادند. به نظر می رسد که حماس و تهران درک بهتری از تحولات عربی نسبت به دشمنان خود داشتند.
تاب آوری محور مقاومت؛ مزیت ایران است
باید بپذیریم که «محور مقاومت» به رهبری ایران به طرز چشمگیری مقاوم و پایدار است. در آخرین تجاوز ویرانگر اسرائیل به لبنان در سال 2006 شاید سید حسن نصرالله تحت فشار قرار گرفت، اما در درازمدت کمترین آسیب به حزب الله وارد آمد و این سازمان در مقاطعی مدیریت سیاسی لبنان را هم به دست گرفت.
همینطور باید به کمپین ترور اسرائیل علیه مقامات ارشد ایرانی در سوریه نیز توجه شود. حمله به محوطه سفارت ایران در دمشق ترور ژنرال محمدرضا زاهدی و چند تن از همراهانش می تواند عکس العمل مناسبی به اقدامات ضداسرائیلی ایران برای تل آویو باشد، اما همین ترورها هم در خوشبینانه ترین حالت شاید بتواند فقط راهبرد ایران در منطقه را خدشه دار کند،اما آن را از بین نخواهد برد.امروز، زرادخانه موشکی حزب الله بزرگتر و کشنده تر از سال 2006 است.
سیستم تونل و ظرفیت متعارف آن در برابر ارتش اسرائیل گسترده تر شده است. ذخیره موشک های میان برد و کوتاه برد حزب الله که برخی منابع تعداد آن را بیش از 150 هزار موشک برآورد میکنند، می تواند برای اسرائیل بسیار خطرناک باشد. اگر یک جنگ تمام عیار آغاز شود، حزب الله میتواند با موشک هایش تل آویو را قبل از اینکه نیروی هوایی اسرائیل بتواند سایت های پرتاب را هدف قرار دهد، زمینگیر کند.
موشکهای بزرگتر و دوربردتر در سوریه را هم اضافه کنید که اگر دونالد ترامپ انتخاب شد و نیروهای آمریکایی از گذرگاه اصلی سوریه باعراق خارج شدند ، در آن صورت اسرائیل برای دفاع تا چه حد تحت فشار قرار خواهد کرد.
به عبارت ساده تر، یک ایران مسلح به سلاح های متعارف و نیروهای نیابتی آن خواهند توانست یک اسرائیل مجهز به سلاح هسته ای را از هر واکنشی بازدارد.
ایران از ضعف در واشنگتن سود می برد
پرسش اینجاست که چرا جو بایدن و لوید آستین وزیر دفاع هنگام پس از حمله موشکی اسرائیل به نمایندگان ایران، به تهران می گویند ایالات متحده تمایلی به تشدید تنش ندارد.به گفته آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران در حال حاضر اورانیوم کافی برای ساخت سه سلاح هستهای را در اختیار دارد،اما با توجه به فتوای آیت الله خامنه ای فعلا به سمت ساخت بمب اتمی نرفته است.
به گفته موسسه علوم و امنیت بینالملل که برنامه هستهای ایران را از نزدیک رصد میکند، تهران میتواند اورانیوم با درجه مناسب برای ساخت بمب را در هفت روز تولید کند.تصمیم اخیر رئیسجمهوری بایدن برای آزاد کردن 10 میلیارد دلار وثیقه با هدف پرداخت بدهی برق عراق به ایران، همراه با مذاکرات غیرمستقیم نه چندان محرمانه بین مقامات آمریکایی و ایرانی در عمان، قویاً نشان میدهد که کاخ سفید سخت تلاش میکند تا تهران را راضی نگه دارد.
واشنگتن از ایران می خواهد که حملات نیابتی خود به نیروهای ایالات متحده و پیشروی اتمی خود را بدون آزمایش شکافت حداقل قبل از انتخابات نوامبر متوقف کند. آمریکا و اسرائیل برای دههها از درگیر شدن با ایران اجتناب کردهاند، اما دیپلماسی ، تحریمها و حملات تلافی جویانه مسیر خود را طی کرده است.مشکل لاینحل فلسطین از کرانه باختری، غزه، و احتمالاً از درون خود اسرائیل، اسرائیل را خواهد بلعید.
منبع:بنیاد دفاع از دموکراسی
نویسندگان: روئل مارک گِرِشت- رِی تِیکی
مترجم:آرش میریخانی