رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامشان به مناسبت شروع به کار ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری در خرداد 1403 به ضرورت تأمل همه وجدانهای بیدار در جهان به «طرح جامع و استوار و گرهگشای حکمرانی اسلامی» تأکید کردند و طبیعتا در درجه اول، کارگزاران و نخبگان کشور بایستی نسبت به تبیین و تحقق مطلوب آن اهتمام داشته باشند. یکی از مهمترین ارکان در این زمینه، نقش «حکمران» و شاخصهای مرتبط با آن در نظام حکمرانی اسلامی است که تقارن شهادت رئیسجمهور مکتبی و مردمی دوره سیزدهم موجب شد در این مجال کوتاه به برخی از مهمترین شاخصهای حکمران تراز اشاره گردد.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان نماد حکمرانی اسلامی به یک درخت تنومند 46 ساله تبدیل شده و در مسیر پیشرفت و شکوفایی ضمن عبور از بحران های متعدد و پیچیده، رویشهای چشمگیر و ریزشهایی را تجربه نموده است. یکی از مهمترین نقشها در راهبری این صیرورت 46ساله، جایگاه ریاستجمهوری بوده که در چهارجوب نظام مردمسالاری دینی شخصیتهایی با سلایق مختلف سیاسی مسئولیت آن را عهدهدار بوده و در حد وسع خویش کم و بیش تلاشها و خدماتی را انجام دادهاند.
در امتداد 12 دوره انتخابات ریاست جمهوری، دوره سیزدهم آن نیز در سال 1400 برگزار و در نهایت آیت ا... شهید ابراهیم رئیسی انتخاب گردید. ایشان به عنوان رهرو صدیق و مخلص مکتب امامین انقلاب اسلامی در نقش سکاندار دولت سیزدهم تلاش نمودند مشکلات کشور در قالب سند تحول دولت، شناسایی و اولویتگذاری شده و با یک برنامه ریزی و معماری هوشمندانه نسبت به رفع آن اقدام شود.
در طی 33 ماه و عمر کوتاه دولت، تمام اهتمام آن شهید بزرگوار معطوف به این شد که با التزام به مبانی حکمرانی اسلامی قدمهای اثربخش و کارآمدی برای کاهش معضلات و ارتقاء پیشرفت کشور برداشته شود اما در 30 اردیبهشت ماه 1403 و در سی و سومین ماه خدمت، خادم جمهور در سفر استانی به آذربایجان شرقی و در زمان و میدان خدمتگزاری آسمانی شد و روایت ماندگار«خدمت به ملت تا شهادت» را با خون خویش در صفحه تاریخ انقلاب اسلامی نگاشت و نماد یک مدیر تراز جمهوری اسلامی را با خون خویش امضاء کرد و رفت.
البته در منطق حکمرانی اسلامی، چنین حقایق و وقایعی نشان می دهد که انقلاب اسلامی زنده است و «شهدای پرواز اردیبهشت» همانند صدها هزار شهید همجون زمان حیاتشان و حتی افزونتر بر آن موجب برکات وبالندگی بیشتر نظام و انقلاب شده و موجب گردیدند ریشه های انقلاب مستحکمتر گشته و گام دوم انقلاب با عظمتتر و پرقدرتتر از گام اول برداشته شود.
ورای آنچه گفته شد سخن اصلی در این مجال در باب شاکله نظری وعملی شخصیت شهید رئیسی به عنوان رئیس حمهور تراز انقلاب اسلامی است که پایبندی به آن موجب محبوبیت بیبدیل او در نزد مردم عزیز ایران شد و تشییع چندین میلیونی پیکر او و صدها مراسم پاسداشت و یادبود او در اقصی نقاط کشور و حتی در سطح منطقهای و جهانی گواه این مدعاست.
در نگاه رهبر معظم انقلاب، رئیسجمهور شهید مظهر شعارهای انقلاب بود و لذا انتظار میرود رئیس جمهور آینده در مسیر خدمتگزاری مومنانه شهید جمهور گام بردارد و راهبردهای اصلی مدیریتی او را به عنوان یک «مسئول کارآمد و جامعالاطراف» سرلوحه خویش قرار دهد تا مسیر آغاز شده برای تحقق حکمرانی اسلامی نیمهتمام نماند. مهمترین آن راهبردها عبارتند از:
تحقق گفتمان «کار جهادی و خدمت» به جای «قدرت و ریاست»
در مکتب انقلاب اسلامی، دال مرکزی در عرصه سیاست آن است که «ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت» و شاگردان این مکتب با هدفی متعالی در کسوت خدمتگزاری و پرهیز از ریاستطلبی قدم بر میدارند. شهید رئیسی در جایگاه رئیس جمهوری ایران اسلامی تحقق عینی و عملی این اصل بود. ایشان به عنوان «خدمتگزار صمیمی و مجاهد» در همه مسئولیت هایش در قوه قضائیه، آستان مقدس حضرت رضا علیهالسلام و ریاست جمهوری برای خدمت و کار، شبانهروزی و صادقانه میکوشید و حتی بارها به محض بازگشت از یک سفر خارجی طولانی و پرکار برای پیگیری امور به یک استان میرفت تا مسائل مردم را از نزدیک پیگیری نموده و به سرانجام برساند. بیشتر عمر او به جای نشستن بر کرسی ریاست، ایستادن و رفتن برای حل مشکلات کشور صرف میشد و دوست و دشمن اعتراف میکنند که لقب «خادم جمهور» برای او برازندهتر از عنوان «رئیسجمهور» است. حضور مکرر و مداوم او میان کارگران، عشایر، سیل و زلزلهزدگان، معلمان، سربازان، کشاورزان، کارگران، دانشجویان و دانشآموزان، روستائیان و... و در همه میدانهای خدمت واقعیتی مشهود در نزد همه است و لباسها و عمامه خاکی، کفشهای گلی، چشمان خسته و بیخواب و... او آیههای روشنی از فداکاری و جاننثاری شخص دوم کشور برای مردم خویش است و لذا در خدمتگزاری به کشور و ملت، نصاب جدیدی ایجاد کرد در یک کلام، شهید جمهور یک الگوی تمام عیار خدمت و جهادگر واقعی بود.
«رئیسی عزیز خستگی نمیشناخت. مرد کار و عمل بود و روز و شب نمیشناخت» و همه دوران مسئولیت او «یکسره به تلاش بیوقفه در خدمت به مردم و کشور و اسلام سپری شد» در نهایت هم در هنگامه خدمت به شهادت رسید. او در عمر کوتاه و ارزشمند 33ماهه مسئولیت در قوه مجریه، 46 سفر استانی و 29 سفر خارجی انجام داد و تعطیلات برای او مفهومی نداشت و بخش قابلتوجهی از کارها را در ایام تعطیل به نتیجه میرساند. به همه اعضای دولت هم تاکید کرده بود که تا حد توان و بدون هیچ عذر و بهانهای در پیگیری امور مردم به شکل جهادی و انقلابی کار کنند و تحقق درخواستهای مردم را به تأخیر نیندازند.
بر همین اساس هم چرخش های تحولی زیادی صورت گرفت، بسیاری از پروژههای نیمهتمام به سرانجام رسیدند، کارخانهها و واحدهای تولیدی تعطیل یا نیمهتعطیل، احیاء شدند، تولید داخلی قوت گرفت، میزان بیکاری تا حد چشمگیری کاهش پیدا کرد، رشد اقتصادی تا حد زیادی نسبت به سالهای قبل افزایش یافت، امید و اعتماد مردم بیشتر گردید، و...
ولایتمداری و عملیاتی نمودن اسناد بالادستی
ایشان در کسوت مسئولیتهای گوناگون خویش از ابتدا تا زمان شهادت همواره معتقد به مبانی انقلاب و مطیع امر رهبر معظم انقلاب بودند و به شکل حداکثری و شبانهروزی برای تحقق دستورات و رضایت ایشان فعالیت میکردند. در بسیاری از امور، رهنمودهای رهبر انقلاب را فصلالخطاب قرار داده و مواردی همچون ضرورت همدلی قوا، مردمی بودن، تعهد به شعارهای انقلاب، پرهیز ار دوقطبیسازی، سادهزیست بودن، ارتباط مستمر با خدای متعال و... را به وضوح در سیره عملی آن شهید میتوان مشاهده نمود. او در آخرین حضورش در جلسه هیأت دولت در 26 اردیبهشت 1402 گفتند: « پیمان من با خداوند متعال این است که برخلاف خواست رهبری که عبارت است از بیان کردن موضوعاتی که سبب اختلاف میان قوای سه گانه کشور باشد پرهیز کنم و هیچگاه آنها را مطرح نکنم». از همین روست که رهبر حکیم انقلاب توصیفاتی را فقط برای شهید رئیسی و دولت نیمهتمام سیزدهم به کار بردهاند که منحصر به فرد و متمایز میباشد. از جمله اینکه فرمودند: « بنده از همهی دولتها در این سی و چند سال حمایت کردم... لکن در مورد این دولت[سیزدهم]، علاوهی بر کمک، بنده با نگاه به این دوساله میخواهم تمجید هم بکنم؛ یعنی آنچه تا امروز... که این دولت بر سر کار بوده از عملکرد دولت مشاهده کردهایم، مستوجب این است که ما تقدیر کنیم و تمجید کنیم از دولت».
شهید رئیسی اهتمام جدی به تحقق و اجرایی شدن اسناد بالادستی اعم از ماموریتهای محوله در مسئولیت در آستان قدس، ریاست قوه قضائیه و ریاست جمهوری، اسناد مصوب شوراهای عالی، برنامه 5ساله ششم و... داشت و آنها را با جدیت دنبال میکرد. در جلسات ذیربط آنها مشارکت منظم و فعال داشته و همواره پیگیر اجرایی شدن آنها بود.
متبلور ساختن اصل «با مردم و برای مردم تا شهادت»
مردم و ملت عزیز ایران در واقع محور تمامی دغدغههای شهید رئیسی بود لذا تا پای چان برای مردم از زندگی و استراحت و خواب خویش گذشت و جانش را هم برای مردم تقدیم نمود. همانند مردم عادی زندگی ساده ودور از تشریفات داشت و برای خود و اطرافیانش، از مسئولیت های گوناگون چندده سالهاش هیچ استفاده خاصی را زمینهسازی نکرد به گونهای که برادرش را تا زمان شهادتش کسی نمیشناخت و خانه محقر و قدیمی و کوچک مادرش به گونه ای بود که کسی باور نمیکرد این خانه مادر رئیس جمهور یک کشور است.
دغدغه طبقات محروم و ضعیف را به شدت دنبال می کرد و به خواستهها و نامههای انها ترتیب اثر میداد. برای او مهم بود که در جریان بازدیدش از کارخانه، کارگرانش ناهار خوردهاند یا نه؟ در محل کارش، غذایش مانند سایر کارمندان بود. از خلبان بالگردش همیشه عذرخواهی میکرد که به خاطر حجم زیاد سفرهای کاری موجب زحمت او میشود. شب یلدا را کنار سربازان میگذراند چون اعتقاد داشت آنها به خاطر امنیت کشور دور از خانوادهاند و باید با رفتن بین آنها به آنها دلگرمی دهد. در سلوک شخصی و اداری از تشریفات غیرضرور گریزان بود و در مسئولیتهای مختلف تلاش میکرد به صورت رودر رو با مردم معاشرت نموده و مشکلاتشان را برطرف کند. مردمی که پس از انقلاب در روستا یا بخششان حتی فرماندارشان را ندیده بودند حضور رئیسجمهور و وزرایش را برای رسیدگی به مسائلشان ناباورانه در کنار خود دیدند.
رهبر انقلاب نیز یکی از ویژگی های برجسته و متمایز شهید رئیسی و دولت سیزدهم را مردمیبودن اعلام نمودند و به کرات از این موضوع تجلیل کردند: « این حضور بیواسطه و پُرحجم آقای رئیسجمهور در میان مردم خیلی برکات دارد، آثار خیلی خوبی دارد... این حرکت بسیار خوب و مستحسنی که... جناب آقای رئیسی انجام دادند که رفتند خوزستان در میان مردم، با مردم، از آنها شنیدند، با آنها حرف زدند، این یک جلوهی از مردمی بودن است که بسیار کار خوبی است »
فعلیتبخشی به اصل «سیاست عین دیانت»
در مکتی حکمرانی اسلامی شهید جمهور نشان داد که دین و دولت، ممزوج و در هم آمیختهاند و سیاست در مکتب اسلام ناب در ذیل ایمان و پرهیزگاری معنا پیدا میکند. شهید رئیسی به مثابه یک مسئول باتقوا و خداترس حتی در کوران مباحث سیاسی و مناظرات انتخاباتی هم متوسل به شیوه های غیراخلاقی نشد و حتی با مخالفانش با خوشرویی و شکیبایی مواجهه کرد.
او به خاطر منافع ملی تاکید کرد که: «اگر مشکلات مردم با اهانت به من حل میشود، اشکالی ندارد». او سیاست ورزی مومنانه و الهی را در میدان سیاست جامه عمل پوشاند و به نسل فعلی و آینده کارگزاران آموخت که برای حفظ آبرو و منافع ملی کشور، حتی بسیاری از طعنها و بدزبانیها را باید تحمل کرد و دوستان منتقد و مخالفش را نیازرد اما با دشمنان مثل کوهی محکم و غیرقابل نفوذ برخورد کرد و در صحنه منطقهای و جهانی اقتدار و استقلال کشور را به رخ دشمنان کشید. او مصداق آیهی «اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» بود زیرا شاگرد مکتبی است که در آن حفظ نظام از اوجب واجبات است.
عینیتبخشی به اصل« عزت، حکمت و مصلحت»
چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین المللی شهید رئیسی اهتمامش بر آن بود که مبتنی بر مصالح ملی و رویکردی حکیمانه به تداوم و ارتقاء اقتدار و عزت کشور بیافزاید. بر همین اساس از یک طرف در داخل کشور از مسائل حاشیهای و بیهوده، اختلافبرانگیزی و همچنین دوگانهسازی ها و مقصر تراشی ها اجتناب کرد واز سی دیگر به علت «کارآزموده و جامع الاطراف» بودن سعی نمود تا هماهنگی بین قوا و سطوح مختلف اجرایی، تقنینی و قضایی به نحو مطلوبی صورت پذیرد و در نتیجه استقرار ثبات و آرامش حاصل از آن نیز اعتماد به نفس و عزت ملی افزایش پیدا کند. در عرصه بین الملل، با اتکا به دیپلماسی فعال و اقتدارآفرین در منطقه و جهان، جایگاه رفیع و اثرگذاری در عرصه سیاست بینالملل برای ایران عزیز فراهم ساخت و اعتبار و آبرویی ویژه وبرجسته برای کشور به ارمغان آورد؛ تعاملات گسترده و فعال با کشورهای منطقه و جهان، عضویت در پیمانهای مهمی همچون شانگهای و بریکس، قراردادهای جامع و بلندمدت با کشورهایی همجون روسیه و چین، تعاملات اقتصادی با بسیاری از کشورها موجب ان شد که ایران شانه به شانه بازیگران جهانی در خصوص مسائل منطقه و جهان، به عنوان یک کشور موثر و کلیدی محسوب گردیده و نقشآفرین باشد.
نکته پایانی اینکه، حکمران اسلامی تراز و شهید رئیسی به عنوان یک الگو محدود به شاخصهای 5گانه فوق نیست و در اینجا برای رعایت اختصار از بیان سایر شاخصها پرهیز گردید و تبیین همه آنها نیازمند مجال و نوشتاری مفصل است؛ به عنوان نمونه مواردی همچون کارآمدی، جهادی بودن، سادهزیست بودن، صداقت، امانتداری، جامعالاطراف بودن، صمیمی بودن و... نیز جزو شاخصهای حکمران اسلامی به شمار میروند.
یادداشت_ علی آقاپور