پنج شیوه بازیابی اشتیاق در مسیر رسیدن به هدف

|
۱۴۰۳/۰۷/۰۷
|
۰۹:۱۲:۲۷
| کد خبر: ۲۱۴۳۶۶۷
پنج شیوه بازیابی اشتیاق در مسیر رسیدن به هدف
با ما همراه باشید تا با پنج شیوه بازیابی اشتیاق در مسیر رسیدن به هدف آشنا شوید .

به گزارش خبرگزاری برنا، آیا توانایی طراحی فصل بعدی زندگیمان را توسط خودمان داریم؟! 
اگر تصمیمان برآن شده است که در زندگی به عنوان یک فرد قربانی ایفای نقش نکنیم و مسئولیت آن را بر عهده بگیریم بدون شک میتوانیم بخش زیادی از مسیر پیش رو را طراحی کنیم و طبق نقشه دست نوشته خودمان پیش برویم.
برای شروع این مسیر پر پیچ و تاب انگیزه داشتن می تواند نقش به سزایی در هرچه سریع تر اقدام کردن ما داشته باشد گرچه بنده به عنوان یک لایف کوچ و مدرس مهارت های رشد فردی این یادآوری را لازم میدانم که برای ادامه مسیر حفظ انگیزه مهم است اما لازم نیست، چه اینکه بارها از زبان افراد موفق دنیا شنیده و خوانده ایم که در مسیر رسیدن به اهداف بزرگ زندگیشان بسیار روزهایی بوده که دیگر خبری از انگیزه و شور و شوق روزهای اول نبوده اما آنها بر اساس تکنیک دیسیپلین مسیر خود را پر قدرت ادامه داده اند و طعم رسیدن به هدف را بارها و بارها از همین روش چشیده اند.
 در این مقاله برآن شده ایم تا به بررسی پنج شیوه بازیابی اشتیاق در مسیر هدف بپردازیم تا به عنوان یک نیروی کمکی در مسیر رشد و پیشرفت خود از آن استفاده بنماییم.

پنج شیوه بازیابی اشتیاق در مسیر رسیدن به هدف

1-    کودک درونمان را بیدار کنیم:
لحظاتی چشمان خود را ببندید و به کودکی خود یا همه بچه هایی که بارها در زندگی نظاره گر بوده اید بیاندیشید، آیا زمانی را به خاطر دارید که از بازی کردن خسته شده باشید؟ یا کودکی را به یاد می آورید که از صبح مشغول به بازی بوده و چشمانش به سختی باز می شود اما دلش بخواهد استراحت کند و بازی را رها کند؟!!!
بدون شک شوق و انگیزه درونی کودکان است که باعث می شود هیچ وقت از بازی کردن خسته نشوند و یا برایشان تکرای نشود، اشتیاق دارند تا به به چیزی که دوست دارند یعنی بازی کرن برسند و رهایش نکنند.
سوال مهم اینجاست، ما برای توجه به درون خودمان چقدر وقت می گذاریم؟ آخرین باری که برای دل دیگران از خودگذشتگی کرده ایم کی بوده است؟ آخرین باری که برای خودمان هم زمانی را اختصاص داده ایم به یاد می آوریم؟ 
پاسخ دادن به کدام یک از سوالات بالا برایمان راحت تر بود؟
وقتی برای فکر کردن و توجه به خودمان زمانی را به طور ویژه در نظر نمی گیریم بی توجهی به خودمان آسان و روند همیشگی می شود تا جایی که روزی به خودمان می آییم و متوجه می شویم حتی اشتیاق خرید یک لباس ساده را هم برای خودمان نداریم و همه زندگیمان وقف توجه و تلاش به دیگران شده است. هنوز هم دیر نشده و ما فرصت بازیابی اشتیاق و انگیزه درونیمان را داریم تا بتوانیم مثل کودکیمان برای کمی بیشتر بیدار بودن و بازی  کردن با همه بجنگیم.
بهترین راه بازیابی این اشتیاق مرور گذشته است، اینکه به یاد بیاوریم چه چیزهایی را دوست داشتیم؟ از وقت سپری کردن با چه کسانی خوشحال میشدیم؟ غذای مورد علاقه خودمان چه بوده است و یا خوراکی ساده و کوچکی که با خریدش همه وجودمان به شعف می آمد چه بود؟ چه اهدافی را در سر داشتیم و چه آینده ای را برای خود تصور می کردیم؟
حالا دوباره تمرین کنیم به وقت اختصاصی  گذاشتن برای خودمان و خوشحالی های بزرگ و کوچکمان و بدانیم که در این مسیر در حال تقویت حس باورمندی و ازشمندی به خودمان هستیم و این مهم نتیجه ای جز افزایش شور و شوق و انگیزه در وجود ما نخواهد داشت.

2-    بذر ایده:
اینکه ما در سر خود ایده ای داشته باشیم و بذر آن را با اقدام های کوچک اما مستمر پرورش بدهیم هر لحظه که در مسیر پرورش و تبدیل این ایده به واقعیت هستیم حس توانستن را در وجودمان پر رنگ تر میکنیم و اینگونه در حال بازیابی شور و اشتیاقمان به زندگی و تلاش برای بهتر کردنش هستیم. همه ما تجربه برگزاری یک مهمانی در منزل خود را داریم ایده ای ساده که با قدم های کوچک و مستمر بعد از چند روز به واقعیت تبدیل میشود و این به سرانجام رسیدن هدف ما را به وجد می آورد و به خودمان حس ارزشمندی و توانستن را القا میکند؛ پس همین امروز شروع کنیم برای اجرایی کردن یکی از ایده های ذهنی خودمان مثل شروع مستمر مطالعه، ورزش کردن، نقاشی، موسیقی و...

3-    بکارگیری قدرت تصور:
زمانی که حس میکنیم در مسیر بهتر کردن حال خودمان شور و اشتیاقی باقی نمانده و هیچ چیز جز سختی ها، موانع و چالش ها را نمی بینیم بهتر است برای جا نزدن، ادامه دادن و حتی شروع کردن، کمی به تصور آینده بپردازیم؛ لحظاتی را صرف فکردن به آینده ای بکنیم که اگر به آخر مسیر هدفمان برسیم آن را تجربه خواهیم کرد؛ مثلا کاهش وزن، کنکور، راه اندزی کسب و کار خانگی، شغل جدید و... 
اینجاست که وجودمان سرشار از حس شعف و شوق خواهد شد و اینگونه بجای درجا زدن و از همه چیز شاکی بودن می توانیم برای رفع چالش های پیش رو دست به اقدام بزنیم تا هر چه زودتر لحظاتی را که تصور کرده ایم در واقعیت تجربه کنیم.

4-    مشوق داشته باشیم:
کسی که بلد باشد با سکوت خود به ما فرصت حرف زدن و آرام شدن را بدهد و با  همراهی درست خود مسیر پیش رو را برایمان روشن کند بی آنکه توصیه ای کرده باشد درست مثل یک مربی زندگی و لایف کوچ و یا همراه موفقیتی که بدون قضاوت مارا بشنود، راز دار و امین باشد و پیگیر انجام تعهداتمان در مسیر تعیین شده باشد.

5-    پنج نفر اول زندگی:
از بهترین راه های افزایش و حتی ایجاد شور و شوق و انگیره برای تغییر و توسعه فردی خودمان این است که با افراد هم مسیر و هم هدف خود بیشتر در تعامل باشیم چه اینکه حتما این جمله را شنیده ایم، مسیر زندگی ما را میتوان از پنج نفر اول زندگیمان متوجه شد؛ تلاشمان بر این باشد تا آدم هایی که بیشتر با آن ها در تعامل و ارتباط هستیم رشد یافته باشند و در مسیر هدفی باشند که ما نیز برای خود ترسیم کرده ایم.

دوست عزیز با بکار گیری دو یا چند روش از پنج مسیری که در این مقاله ارائه شد بدون شک به شور و شعف گشذته خود بازخواهی گشت و با اشتیاق دو چندان برای رسیدن به اهدافت و تجربه حس توانستن و حال خوب و پایدار داشتن قدم خواهی برداشت.

عطیه فلاح زاده – لایف کوچ
مدرس و پژهشگر مهارت های رشد فردی

انتهای پیام/

نظر شما