مینا قاسمیزواره؛ مستندساز، درباره بازخوردهای اکران «در گرو عشق» در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقا» به خبرنگار برنا گفت: فیلم «در گرو عشق» که سال گذشته در جشنواره حقیقت داشتم شرایط خاصی داشت و تنها در بخش نمایش ویژه این جشنواره اکران شد. درواقع بخاطر تاخیر در ارسال فیلم نتوانستیم در بخش مسابقه شرکت کنیم. اما فیلم در همان اکرانهای ویژه نیز با اقبال بسیار خوبی مواجه شد چراکه موضوعی بسیار جذاب برای مخاطب داشت. فیلم درباره کبوتربازها بود و ما حتی میهمانانی از شهرستانها در سانسهای اکران داشتیم.
این کارگردان ادامه داد: جشنواره «سینماحقیقت» جشنوارهای کاملا تخصصی است و تبلیغات برای جذب مخاطب خاص هر موضوع میتواند بسیار حائز اهمیت باشد. برای مثال زمان اکران فیلم ما کبوتربازها از سراسر ایران برای تماشای فیلم در سالن حضور داشتند. اقبال به شکلی بود که برای فیلم اکران ویژه گذاشتند و روز دوم، فیلم را در سالنی بزرگتر نمایش دادند.
قاسمی افزود: سال گذشته این انتقاد وجود داشت که سبد انتخاب فیلمها چندان متنوع نیست و شاید اگر سختگیریها وجود نداشت، فیلم ما نیز میتوانست در بخش اصلی جشنواره حضور داشته باشد. اما بنا به ملاحظات و قوانین جشنواره فیلم در زمان انتخاب آثار به جشنواره ارسال نشده بود، از حضور در این بخش بازماندیم.
این کارگردان در بخش دیگری از صبتهایش گفت: جشنواره «سینماحقیقت» باید بزرگتر و باشکوهتر برگزار شود. تا چند سال پیش مردم چندان با سینمای مستند آشنایی نداشتند و این جشنواره صرفا به دورهمی ما فیلمسازان و دانشجویان سینما تبدیل شده بود، اما در حال حاضر در طیف مخاطب عام سلیقه تماشای آثار مستند دیده میشود. یکی از دلایل این موضوع بخاطر دسترسی آسان مردم به پلتفرمها و آشنایی آنها با سینمای مستند است. مخاطبان موضوعات مورد علاقهشان را جستجو میکنند و متناسب با موضوعات مورد علاقهشان مستندهای مرتبط را نیز در آپارات، یوتیوب و... تماشا میکنند. این موضوع باعث شده است که مخاطبان عام نیز به تماشای سینمای مستند گرایش پیدا کنند.
وی افزود: در این طیف حتی شاهد زنان خانهدار، دانشآموزان و ... هستیم. در صورت تبلیغات گسترده و جذاب این عزیزان همگی میتوانند مخاطبان بخشهای مختلف جشنواره باشند. جشنواره «سینماحقیقت» در کنار رسالت اصلی خود که به نمایش گذاشتن تولیدات سینمای مستند در طی یکسال است، میتواند همزمان وظیفه تبلیغ برای سینمای مستند و جذب مخاطب عام را نیز داشته باشد، ما نیاز داریم به این طیف از مخاطب نزدیک شویم.
مینا قاسمیزواره ادامه داد: ساخت مستند بسیار سخت شده است، با توجه به تورم و افزایش هزینه تولید، ساخت مستند هم گران شده است، این کار را برای فیلمسازان دشوار کرده است. ساخت یک مستند با تجهیزات معمولی تقریبا در هر روز معادل نیمی از هزینه تولید یک فیلم داستانی است. به همین خاطر دست مستندسازان بسته است. من سال ۱۴۰۰ مستند «آن شب» را با یک گوشی معمولی آیفون ساختم و چنین جسارتی داشتم که با محدودترین وسائل فیلم بسازم، اما همه آثار مستند را نمیتوان به این شکل تولید کرد. برای مثال فیلمسازانی که مستندهای داکیودرام میسازند، باید از تجهیزات حرفهای استفاده کنند.
کارگردان «آن شب» گفت: بالا رفتن هزینه تولید روی کیفیت آثار تاثیر منفی میگذارد. یک آفیش ساده روزانه با کمترین تعداد عوامل بیش از ۵۰ میلیون تومان هزینه دارد. پیشتر کارگردانان حوزه مستند به جوانان تاکید میکردند باید با سوژه مورد نظرتان آشنایی کامل داشته باشید با آن زندگی کنید و ماهها و یا حتی سالها روی آن تحقیق کرده، پروسه تولید طولانی، صبورانه و با وسواس داشته باشید، اما با شرایط کنونی چنین امکانی وجود ندارد. مگر میشود در شرایط تورم و گرانی فعلی ماهها گروه آفیش کرد برای تولید یک کار مستند؟
این کارگردان ادامه داد: درنهایت شرایط آنقدرها هم سیاه و بد نیست و هنوز هم میتوان فیلم مستند تولید کرد. من بسیار به سینمای مستند ایران امیدوارم چراکه ما در کشورمان هم فیلسازان خلاق و مستعد و هم موضوعات و سوژههای بسیار ناب، بکر وجذاب داریم.
مینا قاسمیزواره درباره پروژههای جدیدش گفت: دو سوژه برای تولید در دست برسی دارم. موضوع مستند اول با نام «فوروارد» درباره استعدادیابی در مناطق محروم و یافتن نوجوانی فوتبالیست است که از پدر و مادری افغان و بلوچ متولد شده، اما چون فاقد شناسنامه است نمیتواند به تیمهای ملی راه پیدا کند.
وی گفت: هشت سال است روی این موضوع کار میکنم و از این نوجوان فیلم گرفتهام و امیدوارم با گرفتن شناسنامه و راهیابی این نوجوان به تیم ملی نوجوانان فیلم به پایان برسد. ضمن اینکه در مرحله پژوهش درباره ساخت یک مستند درباره یک زن ایرانی هستم که قرار است کار بزرگی انجام دهد.
انتهای پیام/